سوریه و فرصتهای دوران بازسازی
دکتر بهرام امیراحمدیان/ کارشناس اوراسیا:
با شکست نیروهای اهریمنی داعش در عراق و سوریه، فصل نوینی در حیات سیاسی سوریه آغاز شده است. اکنون سوریه با چالشهای مهمتر از دوره مبارزات علیه استیلای داعش روبهروست و آن بازسازی ویرانیهای ناشی از بیش از 5سال جنگ خانمانسوز داخلی و خسارتهایی است که در این دوره بر پیکره این کشور وارد شده است.
سوریه برای دوره بازسازی نیاز به برنامه و سرمایهگذاری دارد. بازسازی مناطق ویرانشده بهویژه در شهرهای بزرگی همچون دمشق و حلب و دیگر شهرهای آن چون حمص، ادلب و دیرالزور و قصبات و استقرارگاههای روستایی، کاری زمانبر و نیازمند سرمایهگذاری است. چالشهای پیشروی دولت سوریه برای دوره بازسازی در گام نخست استقرار حاکمیت ملی است که بتواند زمینه بازگشت بیش از 7میلیون آواره سوری در کشورهای همسایه سوریه مانند ترکیه، اردن، لبنان و کشورهای اتحادیه اروپا را فراهم سازد.
نکته بعد، برای این منظور به برنامهای کارآمد و سرمایه نیاز است که بتواند امکان اسکان دوباره آنان را در سرزمینی فراهم آورد که ویران شده است. برای بازسازی و ترمیم ویرانیهای دوره جنگ، در کنار تدوین برنامه زمانبندی، سرمایهای هنگفت نیاز است که گویا تا 400میلیارد دلار کمکهای خارجی را در برمیگیرد. اینکه این میزان سرمایه از کجا تأمین شود، خود بزرگترین معضل پیشروی دولت سوریه است.
متحدان سوریه که این کشور را برای بیرون راندن نیروهای اهریمنی داعش یاری رساندند شامل ایران و روسیه است که هر دو کشور صادرکننده انرژی، با کاهش درآمدهای نفتی به سبب پایین بودن قیمت نفت در بازارهای جهانی و تحریمهای غرب، مواجه و در سطح داخلی خود نیازمند سرمایهگذاری خارجی هستند که امکان کمکهای مالی قابل توجه به سوریه برای بازسازی را ندارند. ترکیه همسایه شمالی سوریه نیز که هم از نظر نیروی انسانی متخصص و توانمند و هم منابع فیزیکی برای بازسازی سوریه امکانات خوبی در اختیار دارد، اما توانایی تأمین منابع مالی و سرمایهگذاری در سوریه را ندارد.
کشورهای عربی ثروتمند منطقه هم به سبب خصومت و متهم شدن به کمکرسانی به نیروهای مخالف دولت بشار اسد برای سرنگونی یا کمک به ایجاد و استمرار داعش، تمایلی به کمک به سوریه ندارند که در آن بشار اسد در راس قدرت قرار داشته باشد. غرب و در راس آن ایالات متحده نیز با دولت اسد و ادامه حکومت او مخالفت و سر ناسازگاری دارند. بنابراین نمیتوان انتظار کمکهای بلاعوض یا اشتیاق سرمایهگذاری از آنها را در بازسازی سوریه داشت. سازمانهای مالی بینالمللی هم به اندازه مورد نیاز دولت اسد برای بازسازی، امکان تأمین منابع مالی را نخواهند داشت. طبیعی است مادامی که برنامه و سرمایه برای بازسازی فراهم نباشد امکان بازگشت آوارگان هم فراهم نخواهد بود.
تجربه جهانی نشان داده است که دوران بازسازی، دشوارترین مرحله حیات سیاسی یک کشور جنگزده است. برای جلب مشارکت سرمایه خارجی در بازسازی سوریه باید بهدنبال کشور یا کشورهایی ثروتمند بود که انگیزهای برای سرمایهگذاری در سوریه داشته باشند. سوریه از نظر موقعیت جغرافیایی با دسترسی به سواحل شرق مدیترانه میتواند دسترسی به آبهای مدیترانه را برای کشورهای آسیایی فراهم آورد ولی حضور درازمدت نظامی روسیه در این منطقه و در اختیار داشتن پایگاه نظامی در بنادر طرطوس و لاذقیه و اجاره دراز مدت آن برای 49سال و امکان تمدید 25ساله آن پس از انقضای 49ساله، برای سرمایهگذاران خارجی اندکی تحریککننده خواهد بود.
حتی روسیه هم از حضور ایران در سوریه چندان استقبالی نکرده است و با وجود حضور و مشارکت بسیار سازنده ایران در دفع فتنه داعش و شکست تروریستها، پوتین، روسیه و نیروهای نظامی روس را یگانه منجی دولت بشار اسد قلمداد کرده و در اعلام پیروزی بر تروریستها از شهادت مدافعان حرم و سرداران و دلیران ایرانی که جان خود را در راه حفظ و استقلال کشور دوست و همپیمان(سوریه) دادهاند، حرفی به میان نیاورد و این نشان میدهد که روسیه میخواهد یکهتاز عرصه سیاسی سوریه باشد.
جمهوری خلق چین و ابتکار شیجین پینگ،رئیسجمهور در برنامه «یک کمربند یک راه» راهکاری جالب میتواند باشد. چین با در اختیار داشتن سرمایههای مازاد قابل توجه، انگیزهای قوی برای حضور در سوریه میتواند داشته باشد. ایران برای دسترسی به مدیترانه و برای ارتباط با اروپا علاوه بر استفاده از قلمرو ترکیه(مسیر سنتی) برای ارتباط جادهای و ریلی، بهدنبال تنوع بخشی به راههای ارتباطی است. ایران با همکاری کشورهای مسیر با تاسیس کریدور خلیجفارس- دریای سیاه از طریق آذربایجان، گرجستان، دریای سیاه، اروپا با حمل و نقل ترکیبی در این راه گام برداشته است.
ایران بهعنوان یک کشور چهارراهی در ابتکار «یک کمربند یک راه» سر راه جاده ابریشم جدید برای ارتباط چین با خاورمیانه و خلیجفارس و اروپا قرار دارد. یکی از مسیرهای سنتی جاده ابریشم قدیمی از ایران به عراق و از آنجا به سوریه تا پالمیرا(تدمر معاصر) و از آنجا به ساحل شرقی مدیترانه میرسید. جمهوری اسلامی ایران علاقهمند است چین در این کریدور سرمایهگذاری کند و راهی امن برای ارتباط با حوزه مدیترانه(اروپای جنوبی و آفریقایشمالی) بهدست آورده و از تهدیدات آمریکا در دریای چین جنوبی و عرصه اقیانوسها تا حدودی رهایی یابد.
ایران نیز که از سوی غرب تحت فشار است میتواند در این راه با چین همکاری کند و با بهرهگیری از این کریدور با چین در بازسازی عراق و سوریه با امکانات نیروی انسانی کارآمد و مازاد و از سوی دیگر خدمات فنی و مهندسی و مصالح ساختمانی در حجمی انبوه و فاصلهای مقرون به صرفه، در بازسازی سوریه به چین برای دسترسی به بازار مصرف کالاهای تولیدی و دسترسی به انرژی و مواد خام مورد نیاز چین یاری رساند. این کریدور میتواند یک بازی برد- برد برای همه کشورهای منطقه باشد و به سبب روابط نزدیک چین و ایران و سوریه با روسیه، بسترهای مناسب همکاری در سوریه برای همه طرفهای ذینفع فراهم خواهد بود.