با شیطان دست نده
چرخه فیلمهای امنیتی در دهه60
سینمای ایران، در ساخت فیلم با موضوعات امنیتی و جاسوسی تا پیش از انقلاب به جز تجربه ساخت فیلمهای مطابق الگوهای جیمز باندی، تجربه دیگری نداشت. فیلمهایی چون «مأمور 008»(ابراهیم باقری/ 1346)، «الماس33»(داریوش مهرجویی/ 1347) و «توفان بر فراز پترا» (فاروق عجرمه/ 1347) نمونههایی از فیلمهای فانتزی بودند که در آنها به مسائل ضدجاسوسی یا امنیتی پرداخته میشد. رویکرد این فیلمها مطابق الگوها و قراردادهای جیمزباندی، بهگونهای نبود که در آنها چهره و شمایلی از مأموران و تشکیلات ضدجاسوسی در ایران ثبت باشد، همانطور که در فیلمهایی که براساس رمانهای یان فلمینگ ساخته میشد، فانتزی بر واقعیت تقدم دارد.
انقلاب اسلامی، برخورد جریانات سیاسی، ترورها، تسخیر سفارت آمریکا و برخوردهای نظامی و انتظامی با نیروهایی که از جریان رسمی انقلاب جدا شده بودند، زمینه بروز درگیریهای امنیتی را در تاریخ معاصر ایران بهوجود آورد. این برخوردهای امنیتی با قطع ارتباط با آمریکا وارد فاز بینالمللی گستردهای شد و به مهمترین مسئله خارجی انقلاب مبدل شد. دولت جمهوری اسلامی در2جبهه نظامی و امنیتی در دهه 60مبارزه میکرد. ساخت فیلمهای امنیتی در این میان پاسخی بود به نیاز افکار عمومی که علاقه داشت در مهمترین رسانه زمانه تصویری از این رویدادها را ببیند. از سوی دیگر نهادهای سینمایی تازه تاسیس نیز تلاش داشتند تا با کمک فیلمسازان گزارشی از تلاشهای مأموران و نیروهای امنیتی کشور را در قالب فیلمها نمایش دهند.
اولین فیلمی که در این زمینه به نمایش درآمد از حسین زندباف بود. «دستشیطان»(1360) داستان یک جاسوس آمریکایی بود که نیروهای انقلابی تلاش داشتند او را دستگیر کنند. فیلم تریلری پر از صحنههای زد و خورد و تعقیب و گریز بود. آرش تاج در نقش جاسوس آمریکایی به خوبی از عهده کار برآمده بود.
مردم از فیلم استقبال چشمگیری کردند و قهرمان و ضدقهرمان داستان را پذیرفته بودند. سال بعد فیلمی درباره مقابله چند روزنامهنگار با جاسوسان اسرائیلی ساخته شد. «عفریت» ساخته فرشید فلکنازی، بهرغم همه تبلیغات و امیدی که به موفقیت تجاری آن بود، با موانع فراوانی برای اکران روبهرو شد. داستان فیلم چندین بار با تدوین و دوبله مجدد تغییر کرد. اما سرانجام نتوانست به نمایش عمومی دربیاید. بین سالهای 1361تا 1364فضای سیاسی کشور تغییرات گستردهای کرد. در سال 1364ازحوزه هنری 2فیلم درباره منافقین نمایش داده شد: «توهم»(سعید حاجیمیری) و «پرچمدار» (شهریار بحرانی).
هر دو فیلم به دیدگاههای غلط و خشن جریانهای جدا شده از انقلاب میپرداختند. شرایط کشور بهگونهای بود که ساخت فیلم درباره این جریانها چندان برای بخش خصوصی مهیا نبود. برخوردهای خشن و درگیریهای متعدد، بخش خصوصی را از ساخت فیلم در این چرخه دور میکرد.
سالهای 1366و 1367سال فیلمهای امنیتی است. با 6فیلم این سالها پرترافیکترین زمان تولید فیلمهای این چرخه محسوب میشود. «آن سوی مه»(منوچهر عسگرینسب) درباره ترورمسئولان، «دستنوشتهها» (مهرزاد مینویی) درباره تعقیب و گریز یک مأمور به دنبال نیروهای ضدانقلاب و «خانه ای مثل شهر» (حجتالله سیفی) درباره مقاومت مردمی در برابر منافقین در شهر آمل به نمایش درآمد. فیلم عسگرینسب در زمینه پیوند تعقیب و گریز یک مسئول توسط ضدانقلاب با ریشههای تفکر عرفانی، اثر مینویی بهعنوان یکی از نمونههای قابل توجه در ساخت صحنههای تعقیب و گریز و فیلم سیفی بهعنوان بازسازی یک اتفاق واقعی در ابعاد یک شهر در سینمای ایران تجربههای قابل توجهی هستند. اما مردم در آن سال از این فیلمها استقبال نکردند و فیلمها با شکست تجاری روبهرو شدند.
چرخه فیلم های امنیتی در دهه های بعدی همچنان با مدل مشابه دهه 60 ادامه پیدا کرد.