سه راه برای خوشبینی در کسبوکار
بنیانگذار دوو معتقد است فردی که خوشبین نیست و بدبینی دارد، اساسا جایی در کسبوکار ندارد و کسبوکار، جایی است که باید یکسره خوشبین باشی. به همین دلیل است که همه ما در هر کسبوکاری که هستیم، باید یک خوشبین حرفهای باشیم. اما یک خوشبین چگونه است؟ مارتین سلیگمن ـ روانشناس برجسته ـ در کتاب «خوشبینی آموختهشده» خود، سه تفاوت بزرگ خوشبینها و بدبینها را مشخص کرده است. شاید در کسبوکارتان به دانستن این تفاوت ها نیاز داشته باشید.
1. خوشبینها وقایع منفی را موقت میدانند، بدبینها دائم. سفارشی را از دست دادهاید؛ حالا با خودتان فکر میکنید و حرف میزنید که «بله، این وضعیت، همیشگی و دائمی است». اگر اینگونه فکر میکنید پس یک بدبین هستید. آدم خوشبین میداند که این یک اتفاق منفی است، اما آن را وضعیتی موقت میداند که سریع به پایان میرسد. طبیعی است که در اینجا دو نگرش به وجود میآید که هر کدام احساسات و هیجانات و رفتارهای مثبت و منفی خودش را ایجاد میکند. خوشبینها این رویدادها را از یک طرف موقت و از طرف دیگر غیرتأثیرگذار در آینده میدانند. فرد بدبین، رویدادهای منفی را دال بر این میداند که وضعیت کسبوکارش یکسره منفی است و جای پیشرفتی نیست، اما فرد مثبت هر شکستی را یک درس برای نزدیکتر شدن به تخصص در کارش میداند و در نتیجه به کارش ادامه میدهد.
2. تفاوت دوم این است: خوشبین مشکلات را موردی ارزیابی میکند، بدبین فراگیر. از نظر خوشبین، یک شکست یا عدمفروش و... صرفا یک اتفاق موردی است که ارتباطی به کلیت کسبوکار او و دیگر شئون زندگیاش ندارد؛ اما فرد بدبین، این امر را به کل زندگی و کارش سرایت میدهد و در نتیجه، بهشدت ناامید میشود و همه نقصها را از خودش میداند.
3. تفاوت سوم آن است که فرد خوشبین، مشکلات را بیرونی و فرد بدبین، آنها را درونی ارزیابی میکند. شما فروش یا قرارداد و مذاکرهای را از دست دادهاید؛ چه میکنید؟ اگر آن را ناشی از شرایط بیرونی بدانید که کنترل کمی بر آن دارید و هر کسی هم جای شما بود به این وضع دچار میآمد، در این صورت خوشبین هستید؛ اما اگر آن را درونی بدانید و ارزیابی شما این باشد که همهچیز را بهخودتان بگیرید، در این صورت بدبین هستید. در مرحله اول، شما از مشکلات و بحرانها چندان آسیب نخواهید دید؛ اما در مرحله دوم، بهشدت آسیب خواهید دید و رنج خواهید برد؛ خاصه در عرصه کسبوکارتان.