اما و اگرهایی درباره وصیتکردن و قواعدی که باید رعایت شود
راز و رمزهای وصیتکردن
سیدعلی عبادی ، وکیل پایه یک دادگستری و پژوهشگر مقطع دکتری حقوق خصوصی
از زمانهای گذشته تاکنون و در عمده جوامع و کشورها، موضوع وصیت، امری متداول بین افراد بوده و همچنان نیز هست. در بیان کلی و عامیانه از تعریف وصیت میتوان گفت که وصیت یعنی تعیین تکلیف کردن درخصوص اموال وصیتکننده بعد از فوت او یا انجام کاری که وصیتکننده در زمان بعد از فوتش خواهان انجام آن توسط شخص دیگری است. با هم نکتههایی حقوقی و مهم درباره وصیت را مرور میکنیم؛ نکتههایی که شاید برای خیلیها محل سؤال و تردید بوده و هست.
انواع وصیت
بر اساس متون قانونی، وصیت بر 2 قسم است:
1- وصیت تملیکی
2- وصیت عهدی
موصی در زبان حقوقی به شخصی که وصیت میکند، گفته میشود.
موصیله به شخصی که در وصیت تملیکی به نفع او وصیت شده است، گفته میشود.
موصیبه به مورد وصیت گفته میشود.
وصی کسی که به موجب وصیت، بعد از فوت وصیتکننده قرار است کاری را انجام دهد، گفته میشود .
شراط تحقق تملیک در وصیت تملیکی
درخصوص وصیت تملیکی شایان ذکر است که تحقق مالکیت یا مالکشدن کسی که مالی برای او وصیت شده است، مستلزم پذیرفتن و قبول وی است؛ چرا که بر اساس کلیات علم حقوق، اصولا نمیتوان مالی را به اراده صرفا یکطرفه به دیگری واگذار کرد و بدون اراده افراد به اموال آنها افزود. بنابراین لازم است بر اساس قانون، کسی که وصیت به نفع او شده است (موصیله)، پس از فوت وصیتکننده (موصی) مال وصیتشده را قبول کند؛ حال یا به طور لفظی قبولی را اعلام کند یا به طور عملی قبول کند؛ نظیر آنکه در دفتر اسناد رسمی حاضر شود و سند انتقال مال را امضا کند یا مال مورد وصیت را تحت تصرف خویش قرار دهد و مواردی که عرف، آن را قبول وصیت تلقی کند.
چند نکته مهم دیگر
اما ذکر این نکته ضروری است که وقتی کسی که وصیت به نفع او شده (موصیله)، بعد از فوت وصیتکننده (موصی) مورد وصیت را قبول کرد و آن را هم مورد تصرف قرار داد و در اصطلاح حقوقی قبض نمود، دیگر نمیتواند از آن صرفنظر و به اصطلاح حقوقی، آن را رد کند. همچنین اگر کسی که وصیت به نفع او شده در زمان حیات وصیتکننده، وصیت را قبول کرد، دیگر نیازی نیست که بعد از فوت وصیتکننده آن را مجددا قبول کند؛ مضافاً اینکه وصیتکننده تا پایان حیات خویش میتواند از وصیتی که به نفع دیگری کرده، بازگردد و رجوع کند. حتی اگر کسی که وصیت به نفع او شده، وصیت را در زمان حیات وصیتکننده قبول کرده باشد و حتی اگر مورد وصیت هم در تصرف او باشد، آثار وصیت بهمعنای اصلی و حقوقی خویش، زمانی محقق و مالکیت موصیله (کسی که وصیت به نفع او شده) محرز میشود که وصیتکننده در قید حیات نباشد.
وصیت به چه شکلی باید تنظیم شود؟
بر اساس قوانین مربوطه، وصیت یا به طور رسمی یا خودنوشت یا سرّی است. بر این اساس وصیتنامه رسمی، در دفتر اسناد رسمی و توسط سردفتر اسناد رسمی تنظیم میشود؛ وصیتنامه خودنوشت در صورتی معتبر است که تمام آن به خط وصیتکننده نوشته شده باشد و دارای تاریخ (روز و ماه و سال) به خط موصی (وصیتکننده) بوده و به امضای او رسیده باشد. اما وصیتنامه سرّی ممکن است به خط خود وصیتکننده باشد یا به خط او نباشد؛ ولی به هر حال باید دارای امضای وصیتکننده باشد و به جاهایی که در مقررات مربوطه وضع شده، به طور امانت سپرده شده باشد. مثلاً به اداره ثبت اقامتگاه وصیتکننده سپرده شده باشد. بنابراین اگر وصیتی برخلاف موارد فوق تنظیم شده باشد، در صورتی معتبر و دارای آثار حقوقی است که دادگاه ذیصلاح، آن را تأیید کند و مورد تنفیذ قرار دهد.
ماجرای محرومیت از ارث و وصیت
آیا میدانستید نمیتوان کسی را به موجب وصیت، از ارث محروم کرد؟ به موجب صراحت قانون اگر کسی به موجب وصیت، یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند، وصیت مزبور، نافذ نیست؛ یعنی اینکه چنین وصیتی صحیح نیست و حمایت قانون را به همراه نخواهد داشت.
وصیت؛ فقط یک سوم دارایی
بر اساس قانون، وصیتکننده تا میزان یکسوم اموال خویش را میتواند در وصیت، تعیین تکلیف کند؛ بنابراین اگر زیاده بر آن وصیت کند، صحیح نیست؛ مگر اینکه وراث، آن را مورد تأیید قرار دهند.
وصیت برای حمل (فرزند داخل رحم مادر)
بر اساس قانون، وصیت کردن برای حمل هم صحیح است، اما آن فرزند به شرطی میتواند از وصیت برخوردار باشد و به عبارتی مالک آن شود که زنده به دنیا بیاید.
وصیت جدید علیه وصیت قدیم
بر اساس قانون اگر وصیتکننده برخلاف وصیت اول وصیتی کند، وصیت دوم صحیح است. دلیل آن این است که وصیت دوم، آخرین اراده وصیتکننده است و وصیت دوم به حقوق کسی هم خلل وارد نمیکند؛ چرا که اگر فرضا بر اساس وصیت اول به نفع شخصی وصیت کرده و متعاقبا براساس وصیت دوم، به نفع دیگری وصیت کرده باشد در اینجا حقی از کسی ضایع نشده؛ چراکه همانطور که گفتیم، زمانی مالکیت شخص بر مال مورد وصیت محقق میشود که وصیتکننده، فوت و همچنین سایر شرایط تحقق مالکیت نیز محرز شده باشد.
آنچه در مورد جایگاه وصی باید دانست
همانطور که پیشتر نیز بدان اشاره شد وصیت، یا تملیکی است که در آن مالی به نفع دیگری وصیت میشود یا موضوعا دربردارنده انتقال مال به دیگری نیست که بهاصطلاح به آن، وصیت عهدی میگویند. در اینگونه وصیتها وصیتکننده شخصی را مأمور انجام درخواستهایش بعد از فوت خویش قرار میدهد که به آن شخص وصی میگویند. در این نوشتار به ذکر چند مورد از خصایص مربوط به چنین وصیتهایی اکتفا میشود:
1.برخلاف وصیت تملیکی که در مطالب پیشگفته مطرح شد، در وصیت عهدی، قبول وصی در تحقق و تشکیل و ایجاد وصیت، لازم نیست. یعنی ضروری نیست که وصی آن را قبول کند. پس تا این لحظه انجام تکالیفی که وصیتکننده بر دوش وصی نهاده، تحمیلی است که قانون بر این موضوع بار نموده است. اما اگر وصی در زمانی که وصیتکننده در قید حیات بود از مسئله وصیت مطلع شد، میتواند وصیت را رد و اعلام کند که حاضر نیست وصی باشد. ولی اگر وصیت را رد نکرد و بهعبارتی از زیر بار انجام وصیت شانه خالی نکرد، نمیتواند بعد از فوت وصیت کننده، آن را رد کند؛ حتی اگر مدعی باشد که از موضوع وصیت بیاطلاع بوده است.
2. اگر وصیتکننده چند نفر را بهعنوان وصی تعیین کرد، همه وصیها باید به طور اجماعی و با یکدیگر مورد وصیت را اجرا کنند و حق اقدام به طور فردی ندارند؛ مگر اینکه اراده وصیتکننده، آن بوده باشد که هر یک از وصیها بتوانند بهتنهایی مورد وصیت را انجام دهند.
3. وصیتکننده میتواند یک نفر را بهعنوان ناظر بر اعمال وصی تعیین کند.
4. وصی در خصوص اموالی که در اختیار اوست در حکم امین است؛ بنابراین اگر در این راستا مرتکب تقصیر شود مسئولیت دارد و پاسخگو خواهد بود.
5. غیر از پدر و جد پدری کس دیگری حق ندارد بر فردی که صغیر است وصی معین کند.