شکست استقلال ملاثانی بعد از 31مسابقه متوالی، تنها اتفاق مهم این هفته لیگ یک نبود. این هفته شهرخودرو یا همان امید وحدت روبهروی حریفش به زمین نرفت تا رسما از لیگ2 نیز سقوط کند. این تیم فصل را با داستانی کمدی-تراژیک سپری کرده بود و حالا این داستان بالاخره تمام شد. گفته میشود در شروع فصل بسیاری از نفراتی که بهعنوان فوتبالیست به این باشگاه ملحق شده بودند، برای این کار رقمی را به باشگاه پرداخت کردند. با این حال، خیلی زود نتایج فاجعهبار تیمی تحت عنوان امید وحدت خراسان شروع شد و آنها همه رکوردهای گل خورده و شکست در یک فصل را جابهجا کردند. راهکار کلیدی این تیم برای کمتر گلخوردن، حضور در یک بازی با 7بازیکن بود؛ اتفاقی که در نهایت با مصدومیت خودجوش یک بازیکن، به 3بر صفرشدن بازی منجر شد. با این حال، حتی همین وضعیت هم ادامه پیدا نکرد و این باشگاه رسما منحل شد. جالب اینکه سازمان لیگ هنوز انتقال امتیاز باشگاه شهرخودرو/ پدیده به امید وحدت را تأیید نکرده بود. به هر حال، فرقی نمیکند این تیم با چه نامی به بنبست رسیده باشد. مسئله مهمتر این است که فوتبال مشهد حالا دیگر حتی در سطح دوم فوتبال ایران هم تیمی ندارد. یک فاجعه بزرگ متصل به یک آبروریزی که فوتبال مشهد را از جغرافیای 2سطح اول فوتبال ایران خارج کرده است.
هضم این بحران برای فوتبال مشهد، زمانی سختتر میشود که به یاد بیاوریم آنها صاحب زیباترین و مدرنترین ورزشگاه فوتبال ایران هستند. خیلی از تیمها در فصل گذشته برای میزبانی از بازیها به این استادیوم میرفتند. با این حال، دیگر خبری از ورزشگاه شیک امام رضا(ع) در لیگ برتر نخواهد بود. بعید نیست این ورزشگاه نیز به حال خودش رها شود و بعد از مدتی، به وضعیت متروکه دربیاید. از مدیرانی که سهمیه لیگ برتری را سوزاندهاند، بعید نیست که ورزشگاه شهرشان را هم از دست بدهند. نکته تلخ دیگر این است که این باشگاه در چند سال گذشته ستارههای بسیار زیادی داشته است؛ نفراتی که حالا در بهترین تیمهای فوتبال ایران میدرخشند. با این حال، دیگر اسمی از شهرخودرو یا پدیده در این فوتبال دیده نمیشود. شهرخودرو با نتایجی درخشان در لیگ برتر، توانسته بود نخستین سهمیه آسیایی تاریخ فوتبال مشهد را بهدست بیاورد. اینکه چطور باشگاه از سهمیه آسیایی به سقوط زودرس از لیگ یک رسید، خودش میتواند سوژه چند واحد درس در حوزه مدیریت باشد. این یک شاهکار تمامعیار در فوتبال ایران است.
پدیده/ شهرخودرو یک مثال دیگر برای شکستخوردن فوتبال خصوصی در ایران است اما همه آنهایی که خصوصیشدن باشگاه را عامل سقوط آن میدانند، در حال فرستادن سیگنال غلط هستند. مگر بهترین نتایج همین باشگاه در همین دوران خصوصیبودن بهدست نیامده بود؟ آیا افرادی که با خصوصیشدن باشگاه موافقت کردند، توانستند امکانات لازم برای توسعه و درآمدزایی آن را نیز در اختیار مالکان قرار بدهند؟ حمیداوی در این آزمون شکست خورد چون بیشتر از فوتبال بهدنبال دیدهشدن بود اما مقصر ناکامی خصوصیسازی در لیگ برتر خود باشگاههای خصوصی نیستند. مقصر این ماجرا افرادی هستند که عملا فعالیت را برای چنین باشگاههایی غیرممکن میکنند؛ چراکه همه راههای رسیدن به درآمد در فوتبال ایران را میبندند. جالب اینکه مدیران فوتبال مشهد که در این ماجرا نقش زیادی داشتهاند، حالا در ترکیب هیأترئیسه فدراسیون فوتبال قرار دارند و در سطح کلان برای تیم ملی تصمیم میگیرند. چنین ماجرایی خودش بهتنهایی نشان میدهد که فوتبال ایران به لحاظ مدیریتی در چه سطحی است. مشهد همیشه هواداران فوتبال پرشوری داشته و معدن کشف استعدادهای مهمی نیز بوده است. با این حال، این شهر به لحاظ در اختیار داشتن مدیران خوب در حوزه فوتبال، یک شهر کاملا خالی بوده است.
پایان!
در همینه زمینه :