ماشو در مه
رمان نوجوان «ماشو در مه» نوشته فرهاد حسنزاده، سرگذشت پسر نوجوانی را روایت میکند که در دوران رژیم پهلوی زندگی میکند و برادرش به مبارزه با این رژیم میپردازد. داستان این کتاب که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده، درباره پسری جنوبی بهنام ماشو است که رژیم پهلوی برادرش حجت را هنگام پخش اعلامیه دستگیر کرده است. کاظم، دوست صمیمی اوست که پسری بسیار زرنگ و باهوش است.
دوست دیگر او سیامک نام دارد که سیا صدایش میزنند، او پسرکی نامرتب و شلخته است. داستان از این قرار است که کاظم از افرادی میشنود که کیفی پر از طلا و جواهر را زیر لولههای نفت مخفی کردهاند، او هر چیزی که شنیده را برای ماشو تعریف میکند و سیا هم مخفیانه به صحبتهای آن دو گوش میدهد و میخواهد در بهدست آوردن این گنج با آنها شریک شود.
هر سه دوست در پی گنج میروند و کل لولههای نفت را زیر و رو میکنند، اما هیچچیزی نصیبشان نمیشود، زمانی که آنها در حال گشتن بودند گاردیهای شرکت نفت به آنها شک میکنند و بهدنبالشان میروند. هر سه آنها به کتابخانه پناه میبرند و در آنجا با حبیب دوست برادر ماشو، آشنا میشوند. حبیب به آنها میگوید که دست از این کار بردارند و دیگر دنبال این کار نروند، او به ماشو پیشنهاد میکند که راه برادرش را ادامه بدهد و شبها به او در پخش کردن اعلامیه کمک کند. ماشو در دوراهی سختی قرار میگیرد.