از آبی به قرمز
ترکیب رنگی تیم ملی ایران نسبت به نخستین روزهای حضور کیروش تفاوت چشمگیری داشته است
یک سال پیش در چنین روزهایی کمتر کسی تصور میکرد کارلوس کیروش روی نیمکت تیم ملی ایران راهی سومین جامجهانی پیدرپی خود شود. اینکه هیچ؛ 2سال پیش در چنین روزهایی اساسا کمتر کسی تصور میکرد خود تیم ملی برای سومین نوبت متوالی به جامجهانی برسد. به هر حال اما این اتفاق رخ داده و حالا قرار است کمتر از 20روز دیگر سرمربی پرتغالی نخستین ارنج تیم ملی را برای حضور در جامجهانی و پیکار با انگلستان انتخاب کند. طبیعی است که هنوز نمیدانیم او چه بازیکنانی را برای این مهم بر خواهد گزید. با این همه، اتفاق جالب توجهی که رخ داده تغییر طیف رنگی تیم ملی نسبت به نخستین روزهایی است که کارلوس کیروش هدایت آن را برعهده گرفت. اوایل دهه 90 و بهطور مشخص در جامجهانی 2014بیشتر بازیکنان حاضر در اردو و ترکیب اصلی تیم ملی از کسانی تشکیل میشد که سابقه حضور در استقلال را داشتند یا همچنان عضو آن تیم بودند. حالا اما عمده نفرات حاضر در تیم ملی را بازیکنانی تشکیل میدهند که کم و بیش سابقه بازی در پرسپولیس را داشتهاند.
مقایسه 2 ترکیب
بهعنوان مثال میشود سراغ آخرین مسابقه تیم ملی در مرحله انتخابی جامجهانی 2014رفت؛ دیدار حساسی که 28خرداد 92در اولسان کرهجنوبی برگزار شد و آن را با تنها گل رضا قوچاننژاد به سود خود به پایان بردیم. کیروش در آن بازی تیمش را با این نفرات به میدان فرستاد: رحمان احمدی، جلال حسینی، امیرحسین صادقی، پژمان منتظری، هاشم بیکزاده، جواد نکونام، آندرانیک تیموریان، خسرو حیدری، مجتبی جباری، مسعود شجاعی و رضا قوچاننژاد. از این ترکیب 7بازیکن سابقه حضور در استقلال را داشتند و آبی، رنگ غالب ارنج بود. یک سال بعد در مرحله نهایی جامجهانی هم کم و بیش همین اتفاق تکرار شد و با تغییرات جزئی چنین ترکیبی به میدان رفت. شرایط فعلی اما متفاوت است. هنوز نمیدانیم چه بازیکنانی دیدار با انگلستان را آغاز خواهند کرد، اما میشود مثلا سراغ بازی دوستانه با اروگوئه رفت؛ جایی که کیروش تیمش را به این ترتیب ارنج کرده بود: علیرضا بیرانوند، صادق محرمی، محمدحسین کنعانیزادگان، شجاع خلیلزاده، ابوالفضل جلالی، سامان قدوس، سعید عزتاللهی، احسان حاجصفی، علیرضا جهانبخش، مهدی ترابی و سردار آزمون. از این ترکیب 5بازیکن سابقه حضور در پرسپولیس را دارند و البته میدانیم نفراتی همچون احمد نوراللهی، میلاد سرلک، رامین رضاییان، وحید امیری و مخصوصا مهدی طارمی نیز شانس اضافه شدن به ارنج را دارند.
چرا اینطوری شد؟
تغییر رنگ غالب ارنج اصلی تیم ملی ریشه در تفاوت عملکرد پرسپولیس و استقلال در این 2دوره تاریخی دارد. اوایل دهه 90، استقلال تیم بسیار خوبی داشت. ترکیب این تیم در لیگهای یازدهم و دوازدهم، به معنی واقعی کلمه «رعبآور» بود و علاوه بر ستارگان ملی، با خارجیهای باکیفیتی همچون جیلوید ساموئل و فابیو جانواریو کاملتر هم میشد. از میانههای دهه 90 اما قدرت به اردوگاه پرسپولیس منتقل شد. تیمی که 8سال طعم قهرمانی را نچشیده بود، در این برهه زمانی 5قهرمانی پیاپی به دست آورد و تازه بهترین و پرستارهترین ورژن آن، تیمی بود که در لیگ پانزدهم بهدلیل تفاضل گل قهرمانی نرسید! از آن مجموعه طلایی همچنان بازیکنان باکیفیتی به جا ماندهاند که هماکنون شاکله اصلی تیم ملی را تشکیل میدهند؛ نفراتی همچون بیرانوند، خلیلزاده، امیری، رضاییان، طارمی و... شما فکر میکنید رنگ غالب تیم ملی در جامجهانی بعدی چه باشد؟
مسئولیت «مربی» بودن!
همیشه هم اینطور نیست که حق با کارلوس کیروش باشد. همیشه هم اینطور نیست که او درست بگوید. این مربی، گاهی از چارچوبها رد میشود، مرزها را میشکافد، با اغراق حرف میزند و جملات عجیبی به زبان میآورد. با این حال، میزان «حساسیت» او روی پدیدهای به اسم «تیم ملی» درست همان چیزی است که موجب محبوبیت فزایندهاش در فضای فوتبال ایران میشود. شاید چنین رفتارهایی در خیلی از کشورهای دنیا تحمل نشود اما از آنجایی که در فوتبال ایران اساسا مدیران کارشان را بهدرستی انجام نمیدهند، وجود چنین مربیانی با این میزان از جدیت و این حساسیت بالا، چیزی شبیه یک ضرورت است. کیروش که از زمان بازگشت به تیم ملی دائما روی مداری از جملات و وعدههای مثبت حرکت میکرد، به محض روبهروشدن با نخستین پیشبینی ازدسترفته برای حضور 2ستاره در اردوی تیم ملی، همهچیز را تغییر داد، از مسیر «نادرست» روند آمادهسازی تیم صحبت کرد و تصمیم باشگاه الاهلی قطر در ممانعت از سفر شجاع و کنعانی به ایران را قابل نقد دانست. عصبانیت آشکار این مربی در جلسه تمرینی تیم ملی و ابراز نگرانی جدی او برای تیم، فدراسیون را مجاب کرد که هرچه زودتر به سراغ مذاکره با باشگاه قطری برود و به هر قیمتی این دو بازیکن را به ایران برگرداند. خواسته کیروش به سرعت عملی شد؛ چراکه فدراسیون میدانست درصورت پشت گوش انداختن این موضوع، با خشم بزرگتر و جدیتر سرمربی تیم ملی برخورد خواهد کرد.
اما اگر دراگان اسکوچیچ هنوز سرمربی تیم ملی بود، در مورد شجاع و کنعانی چه اتفاقی رخ میداد؟ بدونشک او با این ماجرا کنار میآمد؛ درست همانطور که با همه مشکلات بزرگ دیگر تیم ملی کنار آمده بود. اسکوچیچ نه به فدراسیون تشر میزد و نه مصاحبهای علیه باشگاه قطری انجام میداد. نتیجه این بیتفاوتی همیشگی نیز، دیر ملحقشدن 2ستاره ثابت خط دفاعی به اردوی تیم ملی ایران بود. کیروش اما بارها نشان داد که نسبت به هیچ موضوعی بیتفاوت نیست و اساسا تمایز بزرگ او با بسیاری از مربیان دیگر از همینجا میآید. هواداران تیم ملی، کارلوس را با بدخلقی همیشگیاش به یک مربی بیخیال ترجیح میدهند؛ چراکه مرد پرتغالی مثل یک معمار دقیق، همه جزئیات را به دقت در کنار هم قرار میدهد تا یک ساختار بینقص در تیم ملی بهوجود بیاورد. او از کنار هیچ موضوعی در تیم، بهسادگی عبور نمیکند.
گنجی و پر کشیدن پرنده خوشبختی
بازگشت خلیلزاده و کنعانیزادگان شانس فیکس شدن را از مدافع پرسپولیس گرفت
تهدید کارلوس کیروش زودتر از حد تصور نتیجه داد و باشگاه الاهلی قطر مجوز بازگشت شجاع خلیلزاده و محمدحسین کنعانیزادگان به اردوی تیم ملی ایران را صادر کرد. سرمربی تیم کشورمان گفته بود درصورتی که دوری این بازیکنان از اردو به طول بینجامد، ممکن است آنها از حضور در فهرست نهایی تیم ملی محروم شوند. به این ترتیب الاهلی هم پاداش نقدی چشمگیر فیفا را از دست میداد. نهایتا مشکل برطرف شد و این 2بازیکن دوباره به اردوی تیم ملی پیوستند. به این ترتیب آنها در لیست نهایی ایران برای حضور در جامجهانی قرار میگیرند و البته احتمال بسیار بالایی وجود دارد که بهخاطر هماهنگی طولانیمدتشان در لیگ و مسابقات ملی، در قطر هم کنار یکدیگر به میدان بروند. در طول این چند روز که بحث احتمال کنار گذاشته شدن شجاع و کنعانی مطرح شده بود، بحثهای زیادی در مورد گزینههای جانشینی آنها به میان آمد، اما عمده گمانهزنیها حول این محور بود که در این صورت مرتضی پورعلیگنجی یکی از نامزدهای جدی حضور در ارنج است، اما حالا این بخت ناگهانی از او گرفته خواهد شد. هرچند گنجی از این ماجرا ناراحت نیست و گفته اگر یک دقیقه هم بازی کند، همه تلاشش را بهکار خواهد گرفت.