فینال برایم کابوس شده بود
محمدصادق فیروزپور که همراه برادرش در مسابقات جهانی طلایی شدند، در لیگ هم کنار هم کشتی میگیرند
در فهرست طلاییهای مسابقات قهرمانی کشتی آزاد زیر 23سال جهان، 2فامیلی مشابه دیده میشد؛ فیروزپور. محمدصادق و امیرحسین که برادر هستند و در اسپانیا طلایی شدند. محمدصادق حدود 2ماه پیش در بازیهای کشورهای اسلامی تا فینال خوب پیش رفت اما در نهایت مثل فینال امیدهای جهان سال2021 در فینال شکست خورد. او اما امسال در مسابقات امیدهای جهان این 2مدال نقره را جبران کرد و به همراه برادرش به مدال طلا دست یافت. با محمدصادق درباره این افتخارآفرینی گفتوگو کردهایم.
اینبار برخلاف 2تورنمنت قبلی، فرصت رسیدن به طلای 74کیلوگرم را از دست ندادی. از این تجربه برایمان بگو.
خدا را شکر اینبار گام آخر را هم محکم برداشتم. کمکم فینال داشت برایم به کابوس تبدیل میشد و دچار فوبیا شده بودم. فشار زیادی روی خودم حس میکردم و از ترس اینکه مثل 2 دفعه قبل نبازم، خیلی اذیت شدم. کادر فنی و برادرم خیلی به من روحیه دادند. خودم هم هرچه در توان داشتم، رو کردم و برای ثانیه به ثانیه این مسابقه برنامه داشتم.
کسب مدال طلا در کنار برادر کوچکتر که در وزن 92کیلوگرم روی سکوی نخست ایستاد، چه حسی داشت؟
سال گذشته امیرحسین طلا گرفت و من به مدال نقره رسیدم ولی امسال هردو طلا گرفتیم و این خیلی لذتبخش بود. در این مدت با هم اردو بودیم و سختیهای زیادی کشیدیم ولی در نهایت خستگی از تنمان در رفت. امیدوارم دوباره این حس را تجربه کنیم.
کشتیهای برادرت چطور بود؟
امیرحسین خیلی خوب کشتی گرفت. گوش او شکسته بود و درد زیادی داشت. واقعا غیرت کرد و همه حریفانش را با جنگندگی از پیشرو برداشت.
خیلیها معتقد بودند سختترین قرعه به تو افتاده.
دقیقا! قرعه را که دیدم، فهمیدم کار آسانی ندارم ولی با این چیزها اصلا کار نداشتم و فقط رفته بودم کار درست را انجام دهم و با مدال طلا برگردم. جدول مسابقات را کنار گذاشتم و کشتی به کشتی پیش رفتم. قبل از هر کشتی با کادر فنی صحبت میکردیم و نحوه مبارزه که مشخص میشد، روی تشک میرفتم.
کی دوباره به تشک کشتی برمیگردی؟
به محض برگشت به ایران تمرینات را شروع کردیم، حالا نه اینکه تمرین سنگین داشته باشیم، ولی کار را شروع کردیم تا در لیگ کشتی بگیریم. من و امیرحسین با تیم پتروپالایش تاکستان قرارداد داریم و فکر کنم بهزودی برای کمک به تیممان باید روی تشک برویم.
دچار فوبیا شده بودم. فشار زیادی روی خودم حس میکردم و از ترس اینکه مثل 2 دفعه قبل نبازم، خیلی اذیت شدم. کادر فنی و برادرم خیلی به من روحیه دادند. خودم هم هرچه در توان داشتم، رو کردم و برای ثانیه به ثانیه این مسابقه برنامه داشتم
قرعه را که دیدم، فهمیدم کار آسانی ندارم ولی با این چیزها اصلا کار نداشتم و فقط رفته بودم کار درست را انجام دهم و با مدال طلا برگردم. جدول مسابقات را کنار گذاشتم و کشتی به کشتی پیش رفتم