مهاجرت نخبگان با تلقین نارضایتی
سیاستگذاری در زمینه مهاجرت نخبگان صرفا رصدگری آمار و ارقام نیست. باید ببینیم چه جذابیتی در کشورهای مقصد هست که ما نداریم
صفیه رضایی-روزنامهنگار
بدون شک یکی از عناصر بازدارندگی در جوامع، سرمایههای انسانی هستند؛ سرمایههایی که اگر نادیده گرفته شوند میتوانند بستر نافرجامیها و تبعات منفی نیز به حساب آیند. زمانی هم که از توسعه همگام صحبت میکنیم دقیقا سرمایهها و منابع انسانی مورد توجه است. در این میان سخن از نخبگان، اهمیتی دوچندان پیدا میکند؛ چراکه آنها جزو ذخایر بالقوه هر کشوری محسوب میشوند که درصورت جهتدهی مناسب، قدرت بازدارندگی را چندین برابر میکنند. البته عدهای با تکیه بر مفاهیم جهانی شدن معتقدند زمانی که مرزها اهمیت خود را از دست میدهند نمیتوان ذخایر انسانی را نیز منوط به شهر، کشور یا مرزی خاص کرد؛ در مقابل نگاه دیگری معتقد است که باید سرمایههای انسانی و بهویژه نخبگان را حفظ کرد؛ چراکه هنوز مفاهیمی همچون وطندوستی و ناسیونالیسم با وجود سیطره جهانی شدن دارای اهمیت است. با این حال در کشور ما مدتهاست که بحث مهاجرت نخبگان بهویژه دانشگاهیان مطرح است؛ تا جایی که این موضوع از یک پدیده اجتماعی تبدیل به یک مسئله شده است؛ چراکه این مهاجرت به لایههای پایینی جامعه و غیرنخبگان سرایت کرده و همین امر باعث شده که تلاشها برای مهاجرت معکوس بیشتر شود. درواقع وجود چالشها و پیامدهای مهاجرت است که باعث شده اهمیت جهتدهی به نخبگان و حفظ ذخایر انسانی و بهتبع آن دیگر طبقات، مدام گوشزد شود. رهبر انقلاب اسلامی نیز در بیانات اخیر خود با گلایه از برخی نخبگان که در ایران رشد میکنند، اما ثمره این رشد را به خارج میبرند و برخی اوقات نیز با تبدیل شدن به پیچ و مهرههای دشمن ظرفیت خود را در اختیار آنان قرار میدهند فرمودهاند: نخبه باید در کنار مردم خود بماند؛ البته مهاجرت کردن و درس خواندن نخبه در دانشگاههای برتر اشکالی ندارد، اما بعد از پایان تحصیلات به کشور برگردد و تواناییهای خود را برای پیشرفت کشور بهکارگیرد.
چرا نخبگان مهاجرت میکنند؟
هنوز اختلاف آرای بسیاری بر سر تعریف مسئله نخبگی در کشور ما وجود دارد. این اختلاف تعریف از چرایی جهتدهی برخی دانشگاهها و استادان برای خروج نخبگان گرفته تا زمینهسازی و ظرفیتسازی برای بازگشت آنها وجود دارد. بهنظر میرسد که در مورد مسئله مهاجرت نخبگان نهتنها دچار غافلگیری نشدهایم، بلکه به این پدیده در سالهای متوالی نیز دامن زده شده است. این مسئله رفتهرفته آنقدر عادی شده که امروز به جای آگهیهای تحصیلی در دانشگاهها باید آگهیها را در کف خیابانها و فضاهای مجازی ببینیم. البته همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودهاند درس خواندن نخبگان در دانشگاههای مطرح دنیا خیلی هم خوب است، اما واقعیت این است که عدهای وقتی میروند دیگر برنمیگردند. بهگفته احمد دراهکی، عضو هیأت علمی دانشگاه براساس مطالعاتی که انجامشده عواملی مثل تبعیض و نابرابری اجتماعی، فقدان شایستهسالاری، ضعف در مدیریت منابع انسانی، ضعف در برقراری عدالت اجتماعی، پایین بودن منزلت علم و عالم در جامعه، ضعف پارکهای علم و فناوری و ارتباط نداشتن مراکز آموزشی با صنعت در میل به مهاجرت نخبگان مؤثر است؛ ضمن اینکه وقتی دانشجوی نخبهای از کشور خارج میشود و در کشور مقصد مدتی زندگی میکند به باور محمود مشفق، استاد دانشگاه، زبان کشور بیگانه را یاد میگیرد، با فرهنگ آنجا عجین میشود و رفتهرفته میماند، استثمار میشود و البته برگرداندن آن دشوار خواهد شد. بهنظر میرسد در این زمینه باید سیاستگذاریهای تشویقی انجام شود که بیشتر از قبل نخبگان برگردند. در ابتدا هم لازم است تعریف درستی از توسعه، سرمایه انسانی و ایجاد ظرفیتها شود. باور کنیم موتور محرک توسعه صنعتی و رشد اقتصادی توسعه انسانی، استفاده از ظرفیتهای نخبگی است؛ بنابراین زمانی که سخن از مهاجرت میزنیم تنها به ذکر آمار و ارقام کمی اکتفا نکنیم. بهنظر میرسد در حوزه سرمایههای نخبگی اعداد و ارقام مهم نیستند، بلکه مقوله چنان کیفی است که وقتی یک نخبه از کشور خارج میشود و برنمیگردد معلوم نیست که چقدر از حجم ظرفیتهای خود را برده است. باید ببینیم چه جذابیتی در کشورهای مقصد است که ما نداریم. بهگفته بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران، 4کشور آلمان، سوئد، هلند و فرانسه در اتحادیه اروپا میزبان بیشترین تعداد مهاجران متولد ایران هستند. براساس این آمار در سال ۲۰۲۰، کشور آلمان با ۱۵۲هزار و ۵۹۰ مهاجر متولد ایران در جایگاه نخست قرار دارد. در این راستا باید دید چه جذابیتی در حوزه اشتغال و علمآموزی یا رفاه در کشورهای دیگر هست که جاذبه ویژه برای نخبگان دارد و چه شرایطی دافعه حداکثری در داخل برای آنها دارد؛ سیاستگذاران قطعا میتوانند به آن فکر کنند.
بسترهای افزایش مهاجرت معکوس نخبگان
گرایش به مهاجرت در کنار اینکه زاده شرایط اجتماعی و اقتصادی است، تحتتأثیر موج رسانهای و فضای غیرواقعی نیز قرار گرفته است. کاری به طبقات لایهای جامعه نداریم که پیشتر با تخصص مهاجرت کردند و هماکنون در کشور مقصد در رسته خدماتی مشغول به کار هستند و بحران هویت آنها تا آنجا زیادشده که در اغتشاشات علیه ایران شرکت میکنند و خستگی و فشار بر خود را با شعار علیه ایران و میل به بازگشت را در لفافه آزادی فریاد میزنند، اما زمانی که از نخبگان صحبت میکنیم باید شرایط حضور آنها فراهم باشد. مرتضی شکری، پژوهشگر معتقد است که ارتباط بیشتر صنعت و دانشگاه، ایجاد زمینه برای تجاریسازی ایدههای نوظهور قشر نخبه، ارائه خدمات بیشتر بنیاد نخبگان، همگرایی بین دستگاهها برای سرمایهگذاری و افزایش بورسیههای تحصیلی و حل مشکلات اقتصادی آنها میتواند در گرایش به بازگشت میسر باشد. اگر گفته میشود سرمایهها دنبال جای امن میروند باید دانست که سرمایههای انسانی نیز بهدنبال شرایط ثبات و امن هستند، پس باید این شرایط فراهم شود. درواقع آنجا که رهبر معظم انقلاب میفرمایند نباید نخبگان مایوس شوند باید ظرفیتهای توسعه افکار آنها فراهم شود. صنعت باید به دانشگاه اعتماد کند، اگر دانشگاههای ما در رقابت با دانشگاههای دنیا در ریل نسل سومی و چهارمی بهخوبی پیش بروند و زمینه برای گسترش علم از جانب نخبگان افزایش یابد، ظرفیتها نیز خودبهخود ایجاد میشوند. البته که این رویکردهای کلان نیازمند سیاستگذاریهای بلندمدت است، اما باور داشته باشیم که نباید در حیطه نخبگان فقط رصدگری کنیم و آمار و ارقام بدهیم فلان تعداد نخبه خارج شدهاند. باور کنیم نبود نگاه کیفی در سیاستگذاریهای مهاجرت کار را به اینجا رسانده است.
دشمن چه سودی از مهاجرت نخبگان میبرد؟
براساس آمارهای رصدخانه مهاجرت ایران، ۳۷ درصد از دارندگان مدال در المپیادهای دانشآموزی، ۲۵ درصد از مشمولان بنیاد نخبگان و ۱۵درصد از رتبههای زیر هزار کنکور سراسری مقیم کشورهای دیگر هستند. همچنین۵۳ درصد از پژوهشگران، محققان و استادان دانشگاه میل بالایی به مهاجرت دارند. ۴۰درصد دانشجویان و ۴۶درصد پرستاران و پزشکان میل زیادی به مهاجرت دارند. همانند ۴۳درصد از فعالان کسبوکارهای نوپا که اتفاقا سیاستهای کشور در سالهای اخیر در راستای حمایت از این گروه بوده است. براساس منابع بانک جهانی، دادهها از رشد ۲.۲ برابری شمار مهاجران ایرانی طی 30سال گذشته خبر داده است. ۳هزار پزشک ایرانی در سال نخست شیوع کرونا مهاجرت کردند و آمار مهاجرت پرستاران نیز افزایش ۳۰۰درصدی داشته است. درواقع طبق آخرین نظرسنجی که رصدخانه مهاجرت ایران منتشر کرده، بیش از ۵۳ درصد کادر درمان تمایل دارند از ایران مهاجرت کنند.
این آمارها پیش از آنکه نشاندهنده شرایط ناهماهنگ استفاده از نخبگان یا فعالان کسبوکار باشد، نشان از تبلیغات بالای مهاجرت نیز دارد؛ بهویژه در چند ساله اخیر که تبلیغات در فضای مجازی بیشتر شده است. یکی از ابزارهای مقابله دشمن با جمهوری اسلامی ایران نیز دامن زدن به این مسئله است. درواقع مهاجرت نخبگان لزوما نشاندهنده ضعف داخلی و نبود امکانات نیست، بلکه نوعی تلقین نارضایتی به نخبگان است. این یک پروژه هماهنگ شده است که بنگاههای کسبوکار در هماهنگی آن پول خوبی به جیب میزنند. باید دانست از آنجا که بستر رشد از مسیر توسعه انسانی است، کشورها تلاش دارند که بنیه و بازدارندگی خود را از این دریچه نیز تقویت کنند؛ بنابراین امروز گسترش بسترهای نخبهسازی در کنار حفظ نخبگان و تلاش برای مهاجرت معکوس آنها مهم است. مقابله با تبلیغات دشمن نیز در این راستا مهم است؛ چراکه جهتدهی رسانهها و شبکههای آنها تعمیق و تلقین نارضایتی اجتماعی و تجویز گریز است. در این راستا دانشگاهها و استادان باید دانشجویان و نخبگان را با حملات رسانهای دشمن آشنا و سواد رسانهای را تقویت کنند.