آمارها و مقررات عجیب و غریب از رانندگی شوفرهای ایران در سالهای 1305 تا 1325 که هنوز تتمه اش در خیابانهای تهران ادامه دارد!
اتولها و اتول خانها
ابراهیم افشار
اولین آییننامههای رانندگی در ایران را که میبینی دستت را میگذاری زیر چانه ات و ریسه میروی. آنجا به شوفرها تاکید اکید دارند که هرگاه خواستید به چپ یا راست بپیچید یا ترمز کنید باید ابتدا دستت تان را از پنجره بیاورید بیرون و به رانندگان عقبی علامت بدهید که داداش مرگ من یواش! اولین آمارها از تعداد واردات اتومبیل به ایران. اولین قیمت اتولهای خارجی. اولین رانندگان اجنبی خط تهرون به شمرون، همه این سوژهها کلی نوستالژی دارند... راستش گزارش امروز بخشی از شلتاقهای تهران پژوهی من است. این بار در حوزه حمل و نقل. ورق زدن بیست سی سال روزنامههای قدیمی برای پیدا کردن خبرهای شوفرانه. هنوز بعد از هشتاد سال وقتی میبینم شوفرهای تهران هنگام دورزدن یا پیچیدن به راست و چپ، دست شان را از پنجره بیرون میآورند باور میکنم که این یک علامت غریزی ست که در تاریخ رانندگی ما رسوب کرده است. گیرم امروزیها با اخم بپیچند، اما دیروزیهای نرمخو هنگام شوفری، یک ترانه کوچه بازاری هم زیر زبانشان بلغور میکردند که «اتول خوبه که بارش پنبه باشه... شوفر خوبه لبش پرخنده باشه»!
1- کالسکه دودی
آن اتول فورد بلژیکی که با عنوان نخستین اتومبیلِ سواری، در اوایل قرن بیستم و به دست شاه مظفرالدین وارد تهران شد عجیب گرد و خاک کرد. اتومبیلی که هنگام حرکت، کلی دود از اگزوزهایش خارج میشد و مردم اسمش را گذاشته بودند«کالسکه دودی». مظفر در اولین سفر خود به اروپا با دیدن موجود عجیب الخلقهای به نام اتومبیل دهانش باز ماند و نتوانست آب دهانش را جمع کند. ابتدا دو دستگاه از آن خودروهای جن زده را با خود به ایران آورد و ملت با دیدنش جیغ و داد کشیدند. «یا موسی بن جعفر این چهارچرخه آهن پاره را اجنه راه میبرند؟» مظفر با آنکه خزانه را خالی میدید اما چنان دلداده اتولها شد که از محل چندصد هزار لیره استقراضی از بانک شاهنشاهی ایران ( متعلق به انگلیسیها) دو دستگاه رنو خریداری کرد. او هنگام معامله از مدیر کمپانی رنو پرسید: این دو دستگاه را با ما چند حساب می کنید مسیو؟ مدیر کمپانی کلی خم و راست شد و به عرض رساند که قبله عالم به سلامت باشد، اتومبیل اول رایگان است و اتومبیل دوم 16000 فرانک. شاه گفت : ما عادت نداریم از بیگانگان چیزی به رایگان بگیریم جماعت فکر میکنند رشوه گرفته ایم. مدیر کمپانی گفت: قربان استدعا دارم اولین اتومبیل را به عنوان کادو قبول کنید. شاه پذیرفت و اتومبیل نفت سوز مدل 1900 میلادی از نمایشگاه بین المللی فرانسه به قیمت چهار هزار تومان خریداری و به وسیله وزیر مختار ایران به تهران فرستاده شد. تا کنون مظفرالدوله صدتا کفن پوسانده اما هنوز بعد از 118 سال، تهران ما پر از کالسکه دودی ست!
2- تهران 1140 دستگاه ماشین دارد
اگر میخواهید از اولین آمارگیری درباره ماشینهای موجود در تهران مطلع شوید باید روزنامههای هشتم مهرماه سال 1305 را برایتان سند بیاورم: «اتومبیلهای کرایه 432 دستگاه. اتومبیلهای بزرگ و کوچک که متعلق به خارجیها و مشغول به کارند 108 دستگاه. اتومبیلهای سفارتخانهها 36 دستگاه. موتور شخصی 135 دستگاه. موتورسیکلت کرایه 43 دستگاه. دوچرخه شخصی615 دستگاه. جمع کلیه اتومبیلهای موجود تهران به استثنای اتومبیلهای قشونی وزارت مالیه (ارزاق) که نمره بندی مخصوص دارد:1140 دستگاه میباشد.» در این سال وزارت مالیه، فهرست اتومبیلهای سواری و بارکشهایی که در سنوات 1302 تا 1304 وارد ایران شده را به شرح زیر به وزارت فواید عامه ارسال کرده است: سال 1302 کامیونهای متفرقه 45 دستگاه، قیمت25164 تومان. اتومبیل 392 دستگاه به قیمت 242180 تومان. در سال 1303 بارکشهای متفرقه 103 دستگاه ، قیمت 73680 تومان. اتومبیل 529 دستگاه، قیمت 300050 تومان. در سال 1304 کامیونهای متفرقه 492 دستگاه به قیمت 488182 تومان. اتومبیل 1111 دستگاه به قیمت702875 تومان.» روزنامه اطلاعات وقت، در قیمتگذاری اتومبیل در کشورهای خارجی، حد فاصل(میانگین) قیمت اتومبیلها را در نظر گرفته و چنین نوشته است: «کانادا قیمت هر دستگاه 469 دلار. ایتالیا قیمت هر دستگاه 917 دلار. انگلستان 1014 دلار. آلمان 2119 دلار و امریکا 757 دلار» ( آن سال قیمت هر دلار در ایران یک تومان بود.)
3 - شوفرهای بین النهرینی
اولین اعتراضها به ازدیاد اتولها و شوفرهای خارجی در ایران و اینکه چرا ما با وجود خوابیدن روی نفت، در حوزه حمل و نقل ماشینی، سرسپرده اجانب هستیم یک سال بعد رخ داد. نویسنده روزنامه اطلاعات در 22 مرداد 1306 در مقالهای با تیتر «ماستمالی و فورمالیته» از دود شدن سرمایه ملی در جاده تهران به شمیران نوشت: «هیچ به این فکر افتادهاید که حساب مصرف نفت و بنزین را در این مملکت بکنید؟ امروز میخواهم باهم حساب کنیم روزی چه مبلغ در این راه تهران به شمیران دود میشود؟ صرف نظر از طبقه اعیان و اشراف و آن عده که خود اتومبیل دارند، عده کسانی که هر روز با این اتومبیلهای کرایهای در این راه رفت و آمد میکنند به پنج هزار نفر بالغ میگردد که در ایام تعطیلی نیز دو یا سه برابر میگردد. با این شکلی که پیش میرود شمیران از حالت ییلاقی خارج و حکم شهر را پیدا کرده است. مسافرت از تهران به تجریش، نفری یک قران تا سه چهار قران است که در مجموع روزی دو هزارتومان خواهد شد. از این مبلغ روزی بیشتر از 250 تومان آن در مملکت نمیماند. یعنی اجرت کارگران ایرانی و منفعت صاحبان ایرانی اتومبیلهای کرایه میشود و بقیه آن 1750 تومان، روزی پول بنزین و لاستیک و به جیب روس و انگلیس و یا شوفرهای بین النهرینی میرود. یک قسمت عمده حمل و نقل راه شمیران را شوفرهای عرب اداره میکنند و روز به روز هم میجوشند. بله تنها از یک ایاب و ذهاب شمیران که خیلی هم بی اهمیت است سالی سی هزارتومان از ثروت مملکت خارج و دستخوش اجنبیها میشود. در انتهای تابستان است که شوفرهای عرب، سرمایههای این مملکت را برداشته و دوباره به بغداد میروند و در اول بهار مجددا بازگشته و برای جمع کردن پول شما حاضر میشوند. حقیقتا تحمل ناپذیر است که اتومبیل از خارجه، بنزین از خارجه، تمام لوازم از خارجه و بالاخره خارجی هم باید بیاید و ما را سواری بدهد و پول ما را بگیرد. اتومبیلهای ما با بنزین روس و انگلیس روی دریای نفت و بنزین حرکت میکند، فقر و فاقه هم سراسر مملکت را گرفته. افراد گرسنه و عور این مملکت هم میبینیم که روی همین ذخایر زیرزمینی جان میسپارند»...
4- سرعت بالای 40 کیلومتر قدغن!
اولین برخورد سخت با شوفرهای خلافکار که با سرعتی بالای 40 کیلومتر رانندگی میکردند در سال 1307 رخ داد. وزارت عدلیه سوم دی ماه همین سال با صدور اطلاعیهای از مجازات رانندگان بی مبالات سخن گفت. در این اطلاعیه آمده بود: «از قرار معلوم عموم شوفرها در موقع مسافرت به واسطه بی مبالاتی و شرب مسکرات و راندن اتومبیل با سرعتی بالای 40 کیلومتر مواجه با خطراتی شده و در جادههای شوسه تلفاتی وارد مینمایند که از طرف امنیه محل این قبیل شوفرها دستگیر و تسلیم عدلیه میشوند. برای اینکه به دوسیه این قبیل شوفرها زودتر رسیدگی شده و به مجازاتهای قانونی برسند لازم است ادارات عدلیه مرکز و ولایات در حدود قانون و وظیفه اقدامات مقتضی را به عمل آوردند که تاخیر و تعویقی در جریان امر مجازات مرتکبین حاصل نشود.»
5- فغان از این همه اتول
31 فروردین ماه 1308 روزنامه اطلاعات با اشاره به ترافیک و شیوع اتومبیل سواری در کشور، از آمار اتومبیلهای موجود کشور و واردات بنجل، ابراز نگرانی کرد! در این مطلب با تیتر «هنگامه اتومبیل در تهران» آمده است: «در عرض سنوات اخیره شیوع اتومبیل درایران رو به ازدیاد و نقلیه اتومبیل به عامل مهمی برای ترقیات اقتصادی و مدنی واقع شده است. درتاریخ صنایع دنیا پیشرفت نقلیه اتومبیل و مساله احداث طرق شوسه حقیقتا یکی از معجزات قرن بیستم محسوب میشود. ظهور اتومبیل در ایران رونقی در تجارت بخشیده و منطقه مبادلات جنسی را توسعه بخشیده است اما با فقدان کارخانه اتومبیلسازی مخصوصی در ایران، امروزه اقتصادیات حمل و نقلی کشور فقط به واردات اتومبیلهایی که از خارجه به ایران حمل میشود اختصاص یافته. اگر فرض کنیم در عرض دو سال اخیر همه ساله اقلا دوهزار دستگاه اتومبیل وارد این مملکت شده و حدوسط قیمت هر دستگاه را 2500 تومان حساب کنیم در این صورت میتوان مبلغ واردات اتومبیل را پنج میلیون تومان در سال معین نمود. و این مبلغ در تجارت ایران حصه کوچکی نمیباشد. بخصوص که واردات قسمتهای یدکی و لاستیک اتومبیل و مصالح دیگر را اضافه کنیم. با رقابت شدیدی که کمپانیها و کارخانههای اتومبیلسازی باهم دارند مملکت ایران هم مثل سایر ممالک شرقی، یکی از بازارهای مبارزه رقابتی واقع شده و بدین جهت مقدار اتومبیلهای وارده، نزدیک است از میزان واقعی احتیاج مملکت تجاوز کند. مساله مرغوبی جنس اتومبیلهای وارد شده به هیچ وجه تنظیم نشده و بدین جهت گاراژهای ایران مملو از اتومبیلهای رنگارنگ و ماشینهای مختلفه شده و در 7 یا 8 هزار دستگاه اتومبیلی که در ایران موجود است بالغ بر صد و پنجاه مارک و تیپ مختلف دیده میشود. و همین مساله موجب گردیده مقدار زیادی سرمایه بدون اینکه نفعی عاید بدارد به مصرف ذخیره قسمتهای یدکی برسد و ماشینها مدت مدیدی در تعمیرخانهها معطل بشوند و هزاران معایب و مضّار اقتصادی دیگر. غالبا ماشینهایی که وارد ایران میشوند برای کار در ایران به علت اوضاع آب و هوایی و وضع راههای ایران بی مصرف هستند. باید موجباتی فراهم ساخت تا با توسعه مدارس جهت تربیت متخصصین فنی و باتجربه در کار اتومبیل مساعدت شود و عدهای مکانیک و شوفر و کارگر فنی تربیت یابند که بتوانند اتومبیلهای وارده را بهتر از اینکه اکنون دیده میشوند سالم و صحیح نگاه بدارند. فقط حس ابتکار جامعه میتواند به دولت نشان دهد که چه قبیل اقداماتی باید از طرف دولت به عمل آید تا مملکت از ورود اتومبیلهای بی مصرف و بی صرفه و اجناس زائد اتومبیلهایی که بازار ایران را پر کرده و سرمایه تجارتی را فلج میسازند و بالاخره خودسری و افسارگسیختگی صاحبان گاراژ و شوفرها آسوده بشود. باید معلوم شود که چه رقم اتومبیلها و چه مارکها بیشتر از سایرین در مشرق زمین فایده و صرفه دارد و کمپانیهای خارجی و نمایندگی شان بدانند وضع آب و هوا و طرق و شوارع ایران چه تقاضاهایی از اتومبیل دارد؟»
6- مرا با طناب نبند!
آن روزها چیزی به نام حقوق مسافر وجود نداشت و گاه شوفرهایی میدیدی که مسافرین خود را با طناب در اتولهای باری میبندند تا در جادهها پرت نشوند! مسافرآزاری تا همین چند سال پیش هم در ایران رواج داشت و به ویژه مسافرکشها که دو نفر را در صندلی جلو سوار میکردند و رُّس شان را میکشیدند. نود سال پیش اما مسافرآزاریها سادیستی بود! 10 تیرماه 1308 روزنامههای ایران نوشتند که شوفرها مسافرین را با طناب میبندند تا در دست اندازها پرت نشوند!: «اتومبیلهای دراز سیمی که مرغدان اسم گرفته و مخصوص حمل و نقل مال التجاره اند را همه دیده اند اما از چندی قبل دارندگان این اتومبیلها در تهران سواستفاده نموده و به حمل و نقل مسافر اشتغال داشتند. چندی ست این موضوع قدغن شده و فقط حق دارند با آن، مال التجاره و اثاثیه حمل کنند. اما در جاده خراسان از این اتومبیلها زیاد دیده میشود که مسافر حمل میکند و قسمت داخل آن صندلی ندارد. مسافرین مجبورند بر سطح اتومبیل بنشینند و اغلب به قدری مسافر جا میدهند که با یک تکان مختصر همه روی هم میریزند و شاید زمین بیفتند. در یک اتومبیل حساب کردم شاید 22 مسافر جا داده شده بود. مسافرین این اتومبیلها بیشتر اهالی دهات و اشخاص بی بضاعت هستند که برای زیارت از اماکن دوردست به مشهد میآیند. در یکی از کوچههای میدان ارک مشهد یکی از همین اتومبیلها را دیدم که مشغول بارگیری و جا دادن مسافر در شرف حرکت بود. طرفین اتومبیل را از مسافر پر کرده بود و اینک در وسط و انتهای آن مسافر مینشاند. شوفر و شاگردشوفر با طنابهای محکمی مشغول بستن مسافرین به اتومبیل بودند. کتهای آنها را با طناب به سیمها و جدار اتومبیل، محکم میبستند. معلوم شد که برای خرابی راه است. شوفر برای اینکه چالههای زیاد و دستاندازها مسافرین را روی هم نریخته و به زمین نیفتند ناچار بود این بدبختها را به این شکل فجیع چارمیخ تحت شکنجه قرار دهد».
7- 154 مارک اتومبیل در تهران
روزنامه اطلاعات در 27 دی ماه 1309 از کلکسیون اتومبیل در تهران پرده برداشت و میزان واردات اتومبیل در سال 1308 را چنین اعلام کرد: «1522 عدد اتومبیل سواری از 154 کارخانه مختلفه دنیا و 1015 عدد کامیون بزرگ وکوچک از قریب 40 کارخانه اتومبیلسازی و ده عدد اتوبوس و مینی بوس از6 کارخانه مختلف وارد شده است. جمع کل اتومبیلهای وارده 3054 است و جمع مارکهای مختلفه بالغ بر نود میباشد. مارکهای مزبور که کلکسیونی در ایران تشکیل داده و در احصائیههای گمرکی مشخص گردیده به قرار ذیل میباشد: فورد 587 دستگاه. شورلت 319. بویوک 113. دوج برودر 73. گراهام پیج 96. اولدس مبیل 41. ناش 37. استودی بیکر 32. اسکس 31. هودسن 28. اوکلند 26. پونتیاک 26. موریس 23. فیات 18. اوپل 14. کرایسلر12. سیتروئن 8. ویندرسور8. آدلر4. رنو 4. رگبای 4. ارسکین 4. اوستن 3. هوپ مبیل3. رنو 3. الفارمئو 2. سینکر 2. سیدنی 2. کروسلی، لینکلن، مرسدس و کسهال از هر سیستمی یک عدد و متفرقه گمنام 11 عدد. این روزنامه در پایان گزارش خود نوشته که «تقریبا 6498900 تومان انواع و اقسام اتومبیل سواری کامیون وارد کشور شده است که به این رقم باید واردات بنزین، روغن ، نفت جنوب و اشیای یدکی را هم به حساب آورد که در آن صورت قیمت اتومبیلهای وارده و مصرف سوخت تمام اتومبیلهای موجوده در ایران از 15 میلیون تجاوز خواهد کرد.»
8- دست تو بیرون بیار!
با اینکه نخستین آییننامه کلی راهنماییورانندگی در 23 اردیبهشت 1307 با امضای سرتیپ درگاهی رئیس کل تشکیلات نظمیه مملکت در اختیار شوفرها قرار گرفت اما دوسال بعد در روز دهم دی ماه 1309 اداره تشکیلات نظمیه مملکتی با صدور اعلانی، جزئیات مقررات رانندگی را در اختیار شوفرها گذاشت. در این اطلاعیه 32 مادهای آمده بود: 1- اوراقی را که رانندگان باید همیشه همراه داشته باشند عبارتند از تصدیق اداره نظمیه، تصدیق مالکیت، قبوض مالیات و ورقه معاینه. 2- هر اتومبیلی باید دارای 5 پلاکت باشد پلاک کارخانه اتومبیل. پلاک اسم و آدرس صاحب اتومبیل. نمرههای عقب و جلو و پلاک مالیات که به پلاک نمره جلوی اتومبیل باید نصب شود. 3- هر اتومبیلی باید 4 نوع روشنایی داشته باشد. دو روشنایی پرنور در جلو و یک روشنایی قرمز در عقب. یک روشنایی سفید برای روشن کردن نمره عقب. 4- در موقع حرکت دادن ماشین، وظیفه راننده این است که دست خود را بیرون آورده تا اتومبیلهای عقب و همچنین مردم بدانند که قصد شروع به حرکت دارد.5 - موقعی که راننده بخواهد داخل کوچههای سمت چپ شود اول بوق میزند و در عین حالی که مطابق نیم دایره بزرگی میچرخد دست خود را از اتومبیل بیرون آورده و مواظب طرف راست خواهد بود. 6- در موقع ورود به کوچههای سمت راست خیلی آهسته حرکت نموده، علاوه بر استعمال بوق، دست خود را بیرون میآورد و در نزدیک پیادهرو گردش کرده، داخل کوچه میشود.7- باید به محض نزدیک شدن به چهارراهها آهسته حرکت کرده، بوق زده، دست را از اتومبیل بیرون آورده و عبور اتومبیلهایی که از سمت راست خیابان میآیند مقدم دانست .8- در مورد گذشتن از وسائط بطئی السیر(سبقت) اول دست راست را بیرون آورده، اتومبیلهای عقبی را مطلع کرده و بعد از طرف چپ آن عبور خواهند کرد و پس از گذشتن، فورا به طرف راست خیابان رفته، به حرکت ادامه میدهند .9- برای موقع توقف، قبل از اینکه بایستد، دست را از اتومبیل بیرون آورده تا اتومبیلهای عقبی بدانند که راننده جلو قصد توقف دارد و بعد گاز را قطع کرده، ترمز میکند و همیشه باید مراقب باشند نزدیک پیاده رو بایستند. 10- همیشه توقف وسائط نقلیه باید لااقل 15 متر فاصله با ایستگاه اتوبوس و تراموای داشته باشد. 11- صدای بوق باید لااقل در فاصله 100 کمتر شنیده شود. 12- حرکت از عقب به کلی ممنوع و قدغن است.13 - عبور از وسط دسته نظامیان و همچنین از دستجات شاگردان مدارس و نیز از دسته تشییع جنازه به کلی قدغن است. 14- سرعت در روزهای اعیاد و نقاط پرجمعیت در میدانها و باغات ملی و جلوی مدارس موقع افتتاح و تعطیل، نباید از 15 کیلومتر تجاوز کند. 15- وسائط نقلیه اطفائیه (آتش نشانی) را همیشه باید مقدم در عبور قرار دهند. 16- در جادههای خارج از شهر چراغهای جلو باید روشن باشد به طوری که صدمتر جلو را روشن کند. 17- در صورتی که اتومبیل دیگری از طرف مقابل بیایید و نزدیک شود - در صورتی که به گله گوسفند یا گاو یا مال مکاری بربخورد- باید روشنایی چراغها را به طرف زمین انداخت. 18- در شهر استعمال بوقهایی که صدای سوت یا صدای مکره دارند قدغن است. 19- جلو رفتن از وسائط نقلیه دیگر در موقع شب در سرپیچ، در سربالایی، در چهارراهها، در محل تقاطع معابر و در هر موقعی که گرد و خاک یا علل دیگر مانع دید باشد ممنوع است. 20- در کوچههایی که پرجمعیت و برای عابرین زحمت است کلیه اتومبیلها بیش از ده دقیقه توقف نخواهند داشت. (به دلیل طولانی بودن بندها فقط 20 ماده از جمع32 ماده رانندگی را آورده شد!)
9- بلیط ده شاهی
روز 20 فروردین 1321 انجمن شهر تهران اعلام کرد که «بلیت اتوبوس در هر قسمت ده شاهی و جمعا یک قران است. انجمن شهر تهران اعلام کرد که خطوط اتوبوسرانی به دو قسمت تقسیم خواهد شد و در هر قسمت مسافر باید ده شاهی بپردازد ولی شرط اول اجرای این طریق، مراعات ظرفیت کامل است یعنی هر اتوبوس با شوفر و شاگرد جمعا فقط باید 23 نفر سوار کند.»
10- بی نزاکتها!
اولین هشدار درباره رعایت فرهنگ حملونقل شهری در چهارم مهر 1324 صادر شد و رئیسکل شهربانی کشور در اطلاعیهای از شهروندان خواست که در سوار شدن به اتوبوسهای شرکت واحد رعایت حقوق بانوان و کهنسالان را بکنند. او شماره تلفن منزلش را به اهالی پایتخت داد تا هرگاه با بی نزاکتی مردم مواجه شدند شخصا از او استمداد جویند! در این اعلامیه آمده است: «به طوری که در موقع سوار شدن به اتوبوسهای کرایه مشاهده شده است اغلب آقایان نسبت به خانمهایی که دارای اطفال هستند یا پیرمردانی که از هر حیث رعایت آنها لازم است سبقت نموده و حتی مانع سوار شدن آنها شده خودشان را به سرعت در اتوبوس جا میدهند در صورتی که از نقطه نظر رعایت آداب و اخلاق باید به کلی قضیه برعکس بوده و خانمها و اشخاص مسن و اطفال، بیشتر مورد رعایت احترام عمومی قرار گرفته و در سوار شدن هم با کمک اهالی و ماموران مربوطه و رانندگان، به راحتی در اتوبوسها جا داده شوند. لهذا از مسافرین محترم تمنا دارد رعایت مساعدت و ادب و نزاکت در موقع سوار شدن نسبت به این قبیل اشخاص نموده و ضمنا نظر به اینکه شهربانی کل به مساعدت اشخاص روشنفکر دارد تقاضا میشود هر گاه از رانندگان و شاگرد راننده و یا مامورین شهربانی قصوری مشاهده نمایند به وسیله تلفنهای شماره8393 اداره و شماره 6409 منزل مستقیما در تمام اوقات به اینجانب مراجعه فرمایند تا با نهایت دقت شخصا رسیدگی و متخلفین را تحت پیگیرد قانونی قرار دهد.»