• دو شنبه 8 بهمن 1403
  • الإثْنَيْن 27 رجب 1446
  • 2025 Jan 27
چهار شنبه 27 مهر 1401
کد مطلب : 174413
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/y88rR
+
-

خطابه، باغ، جنگل 40

سیدجواد رسولی _ کارشناس رسانه

این جمله را زیاد شنیده‌ایم که در قرن بیست و یکم هنوز فلان کار را می‌کنند یا فلان چیز را می‌گویند. در این جمله تحقیر و تمسخری نهفته است ناظر بر اینکه انسان به پیشرفت‌های بزرگی دست پیدا کرده اما عده‌ای هنوز می‌خواهند مثل قرن‌ها پیش رفتار کنند و متمدن نشده‌اند. ساده لوحی بزرگی در این دیدگاه رایج وجود دارد زیرا وقتی پای حقیقت انسانی به میان می‌آید، علم و تکنولوژی جایگاهی ثانوی پیدا می‌کند. آنچه در اولویت قرار می‌گیرد، اقناع و متقاعد‌کردن انسان‌ها به انجام کار، گرفتن تصمیم و اتخاذ رویکردی خاص است و این اقناع جز با زبان و با توانایی زبانی به‌دست نمی‌آید. برای همین است که سیاستمداران سخنور در تاریخ این همه بزرگ داشته می‌شوند و بعضی سخنرانی‌ها (مثلا سخنرانی مارتین لوتر کینگ در رهبری جنبش ضد‌تبعیض) باقی می‌ماند و مدام به آن ارجاع داده می‌شود. فن خطابه با تکنیک‌ها و ابزارهایش از همان نخستین دوران زندگی بشری که نشانی از آن داریم تا همین امروز مهم‌ترین وسیله برای تعیین جهت حرکت آدم‌ها بوده‌اند. چه در فلسفه، چه در دین، چه در ایدئولوژی‌های سیاسی، در نهایت استفاده مناسب و معنادار از ابزارهای سخنوری و ادبیات سرنوشت را رقم زده است. و فن خطابه ربطی به زمان ندارد. بی‌زمان است. در قرن یکم و چهاردهم و بیست و یکم، همان کارکرد قبلی را دارد و همچنان بسیار قدرتمند است.
در هفته گذشته جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی و امنیت اتحادیه اروپا سخنرانی مهمی کرد و در آن خطوط اصلی سیاست و امنیت اروپا را در دوره جدیدی از جهان که امروز در آن قرار گرفته‌ایم ترسیم کرد. در این سخنرانی که فن خطابه و استفاده از صنایع مختلف خطابی و ادبی بسیار چشمگیر بود نقطه اوجی وجود دارد که مورد توجه و انتقاد بعضی از رسانه‌ها هم قرار گرفت. بورل گفت اروپا مثل یک باغ زیبا است؛ جایی که همه‌‌چیز (آزادی سیاسی، ثبات اقتصادی و همگرایی اجتماعی) در آن به تناسب و تعادل رسیده است؛ زیباترین چیزی که نوع بشر توانسته خلق کند. بقیه جهان مثل جنگل می‌ماند و جنگل خاصیتش این است که به باغ حمله می‌کند. حالا وظیفه باغبان‌ها چیست؟ دیوارکشیدن دور باغ بی‌فایده است زیرا سرعت هجوم و رشد جنگل بالاست و هیچ دیواری هرقدر هم بلند نمی‌تواند جلویش را بگیرد. پس باغبان‌ها برای محافظت از باغ باید به جنگل بروند.
در این سخنان استعاری نکاتی است که بورل هرگز به‌صورت مستقیم و صریح نمی‌توانست بگوید. اما با استفاده از استعاره باغ و جنگل رادیکال‌ترین سخنان را به شیوه‌ای نرم و حتی شاعرانه بیان کرد و به سرعت هم تیتر رسانه‌ای غرب و شرق شد. او اروپا را باغی نشان می‌دهد که در نهایت کمال و زیبایی است؛ بهترین دستاورد بشری. بدون اینکه اشاره کند این باغ در گذشته خودش جنگل غریبی بوده است. این باغ نتیجه خشونت و سبوعیتی است که تا نیمه قرن بیستم نیز ادامه داشته است. اما باغ کم‌کم به شکل امروزی درآمد زیرا باغبان‌ها فهمیدند برای اینکه از جنگل‌شان باغی بسازند، باید به باغ‌های دیگران حمله کنند. باید ناامنی و خشونت و هرج و مرج و جنگ را به باغ‌های دیگران ببرند. باید مکان جنگل را تغییر دهند. بورل هیچ صحبتی از این گذشته شرم‌آور نمی‌کند. در عوض سخنانش رو به آینده است، ناظر به عزم باغبان‌های این باغ زیبا برای تکرار آنچه قبلا کرده‌اند. برای بردن جنگ به «جنگل جهان» چرا؟ چون آنها واقعا فکر می‌کنند برترین انسان‌ها هستند. و چیزی که ساخته‌اند «بهترین چیزی است که نوع بشر تا‌کنون توانسته است بسازد». خطابه به کمک بورل آمده است تا نژادپرستانه‌ترین و استعماری‌ترین حرف‌ها را در قالب استعاره بیان کند. بله عزیزان، در قرن بیست و یکم خطابه، مهم‌ترین دستاورد بشری برای بیان حقیقت و تبدیل آن به عمل، هنوز مثل قرون قبل از میلاد به همان شکل کار می‌کند. پیامی در خطابه آقای بورل که سیاستمداری معتدل بوده است دارد به بقیه دنیا ازجمله ما ارسال می‌شود: برای حفاظت از باغ‌مان داریم به جنگل شما می‌آییم. همانطور که قبلا هم آمده بودیم. آیا آماده‌ایم؟

 

این خبر را به اشتراک بگذارید