آسیبی به نام بی پدری
دکتر مجید ابهری/ روانشناس
یکی از مهمترین آسیبهایی که این روزها نظام خانواده را تهدید میکند سلطه بیچون و چرای زنها برای تربیت فرزندان در خانه است.این روزها کودکان ما خلأ عاطفی مردانه دارند. چون پدرهایی که بهخاطر بچههایشان 3شیفت کار میکنند و از 5صبح تا 12شب در خانه نیستند دیگر نمیتوانند وظایفی که قبلا یک پدر سنتی داشت را انجام بدهند.
ما الان در جامعهمان دخترانی داریم که کسی به اسم پدر را در محیط خانه بهرسمیت نمیشناسند. من شما را دعوت میکنم فیلمی که از خودکشی 2 دختر جوان در اصفهان منتشر شد را یکبار دیگر با دقت ببینید. در این فیلم بهوضوح مشخص است که این دختران همهاش میگویند مامان... مامان... و یکبار نمیگویند بابا... بابا. فکر میکنید علتش چیست؟
تنها علتش این است که بسیاری از پدران ما در خانه نیستند. آنها برای تأمین کمبودهای مالی خانواده مدام در حال تلاش و کار کردن هستند اما متوجه نیستند یک چیز مهمتر را در داخل خانههایشان از دست میدهند و آن هم نقش تأثیرگذار پدر در بین زن و فرزندان است.
بنابر این علت اینکه بخشی از دختران جوان بهدنبال مردان با سن زیاد هستند همین است. چون از نظر عاطفی، هم نقش پدر را برایشان دارد و کمبود عاطفه پدرانهشان را اشباع میکند و هم این افراد میتوانند هزینههایشان را بدهند؛ درصورتی که یک پسر جوان نمیتواند. بنابراین ما داریم به سمت مواجهه با جامعهای از زنان میرویم که میبینیم دختران جوان علاقهشان نسبت به ارتباط با مردان مسن بیشتر است و برخی زنان مسن نسبت به جوانان مشتاقترند. البته هنوز این مسائل زیاد نشده اما آلارمهایش را داریم میبینیم.
پس جامعه باید حواسش باشد. باید جلوی تشنگی این دخترها به عاطفه مردانه گرفته شود. این میسر نیست مگر اینکه پدرها بدانند علاوه بر پول، خانواده هم مهم است و همهاش این نیست که بروند شهریه دخترها و پسرهایشان را بدهند؛ در هر خانواده مخصوصا یک دختر نیاز به رابطه مداوم، مهربانانه، پر از گفتوگو و امنیت با پدر دارد و اگر نتواند این مسئله را کسب کند، میرود و در پناه یک مرد مسنتر غریبه قرار میگیرد. من پیش از این هم بارها گفته و نوشتهام که مهمترین آسیب خانوادهها این است که ارتباط گفتاری با هم ندارند.
سابق بر این در خانوادهها اگر ما یک روز سر سفره مینشستیم پدر از مدرسه پسرها میپرسید و میگفت دخترم چه میکنی؟ مادر هم میگفت برای فلانی خواستگار آمده است و تا سفره را پهن و جمع کنیم کلی حرف میزدیم. الان پدر یک ساعتی وارد خانه میشود و مادر یک ساعت دیگر میآید. آنها اغلب بچهها را نمیبینند و اصولا ارتباط گفتاری زیادی درون خانواده شکل نمیگیرد و همه آسیبها از همینجاست.
نمیشود بچهها را هم بهخاطر آسیبهایی که درگیرش میشوند زیاد متهم کرد. چون آنها پدرهایشان را نه در خواب میبینند و نه بیداری. متأسفانه این روزها کل ذوق پدرها این است که میبینند فرزندشان کفش و لباس آدیداس میپوشد، مدرسه خوب میرود، گوشی موبایل چندمیلیونی دارد اما همین پدر اصلا متوجه نیست که این بچهاش با همه چیزهایی خوبی که دارد از درون متلاشی شده و آسیبهای اجتماعی مثل موریانه روح و مغز او را خوردهاند.