
قدرت اراده چیست و چطور تقویت میشود؟
ارادهای شاید به محکمی فولاد

«خواستن توانستن است»، «کافی است اراده کنی تا به هرچه میخواهی برسی»، «10راه برای داشتن یک اراده فولادین» و... حتماً تا به حال این جملات و توصیهها به گوشتان خورده است. شاید با شنیدن چنین جملاتی خودتان را برای اراده نداشتن سرزنش کرده باشید یا حتی تحتتأثیر این جملات، تصمیم گرفته باشید از فردا کفش آهنی بپوشید و در مسیر رسیدن به هدفهایتان با اراده قدم بردارید. اما قبل از اینکه برای تقویت نیروی اراده تلاش کنید، باید بدانید اراده واقعاً چیست و چه راههایی برای استفاده مثبت از آن برای رسیدن به اهداف وجود دارد. دکتر محمد بهشتیان، روانشناس درباره اراده و راههای تقویت آن توضیح میدهد.
اراده؛ نیرویی برای حرکت
قبل از اینکه دنبال راههایی برای تقویت اراده باشیم، باید تعریف دقیق و درستی از آن داشته باشیم. اراده، نیرویی درونی است که باعث میشود فرد در مسیر رسیدن به خواستهها و بهدست آوردن مطالباتش، مصمم و قوی حرکت کند. در واقع اراده همان نیرویی است که باعث میشود فرد به جای عقب انداختن کارها یا تنبلی، شروع به انجام کاری کند که ممکن است بهنظرش سخت برسد یا واقعاً هم سخت باشد. این نیروی اراده است که باعث میشود فرد توانایی مواجهه با موانع و سختیهای راه را داشته باشد، با نظم و براساس اصول فعالیت کند و با کوچکترین ناامیدیها، دست از تلاش برندارد. فردی که اراده رسیدن به هدفی را دارد، آماده است که در این مسیر از بعضی خواستهها، خوشیها و استراحتها بگذرد، در موقعیتهای مختلف دنبال بهترین انتخاب ممکن بگردد و اگر تصمیمی گرفت، مصمم پای آن بایستد. با این تعریفها، حالا تصویر روشنی از اراده داریم و میدانیم که دنبال تقویت چه نیرویی در وجود خودمان هستیم.
آیا اراده تقویت شدنی است؟
اگر تصور میکنید اراده قدرتی است که در بعضی افراد وجود دارد و در بعضی دیگر نه، باید بدانید این تصورتان درست نیست. هرچند توانایی استفاده از این نیرو به ویژگیهای ذاتی فرد هم بستگی دارد اما به هر حال اراده، قدرتی است که قابلیت تقویت آن وجود دارد. پس توصیهها برای تقویت نیروی اراده دروغ نیست هرچند درباره راههای مؤثر آن اما و اگرهایی وجود دارد. اراده هم درست مثل ماهیچههای بدن عمل میکند. ماهیچهها هرچه بیشتر مورد استفاده قرار بگیرند و تمرین داده شوند، قویتر میشوند. در مقابل اگر از آنها استفاده نکنیم، به مرور شاهد ضعیفتر شدن آنها خواهیم بود. درباره اراده هم همین اصل صادق است. یعنی هرچه بیشتر در موقعیتهای ساده از اراده خود استفاده کنید، بعدها در موقعیتهای سختتر ارادهتان بهتر عمل میکند. اگر عادت به استفاده از اراده خود نداشته باشید، خیلی راحت تسلیم شوید و خودکنترلی را تمرین نکنید، مدیریت احساسات و هیجانها برایتان سختتر خواهد بود.
قدمهای کوتاه بردارید
قدیمیها میگفتند: «سنگ بزرگ علامت نزدن است». طبیعی است که اگر هدفی غیرواقعی و بسیار دور از دسترس برای خودتان درنظر بگیرید، همانقدر که احتمال رسیدن به آن کم میشود، سختیهای پیشروی شما هم بیشتر خواهند بود. اینجاست که چند اتفاق مختلف میافتد و شما را از ادامه راه بازمیدارد. ممکن است تلاش شما زیاد و طاقتفرسا باشد، اما از آنجا که هدفتان دور و دراز است، این تلاش به چشمتان ناکافی برسد و شروع به سرزنش خود کنید. ممکن است ناامید شوید و فکر کنید که تلاشتان بیفایده است. گاهی هم ممکن است به کلی از رسیدن به هدف دست بکشید. اینجاست که اهمیت واقعنگری و درنظر گرفتن قدمهای کوتاه برای ادامه مسیر مشخص میشود. اهدافتان را به مراحل مختلف کوچک تقسیم کنید؛ مراحلی که قابل اندازهگیری، قابل دسترس و واقعبینانه باشند. به این ترتیب قدرت اراده شما در یک مسیر سخت و دور و دراز تحلیل نمیرود.
گاهی ضعیف، گاهی قوی
آنطور که تحقیقات نشان میدهد، ویژگیهای شخصیتی دیگر و خصایص روانی فرد، در میزان قدرت اراده او تأثیر دارد. مثلاً افرادی که عزت نفس بالاتری دارند، باارادهتر هستند. شخصیتهای مهرطلب و افرادی که مدام بهدنبال راضی نگهداشتن اطرافیان هستند، ارادهای متزلزل دارند. در مقابل افرادی که اعتماد به نفس بالایی داشته و خودشان را دوست دارند، یاد گرفتهاند که مسئولیت تصمیمهایشان را بپذیرند در نتیجه ترسی از شکست ندارند و با اراده بیشتری به طرف اهدافشان حرکت میکنند. دانستن این موضوع مزیتی هم دارد، افراد میتوانند نقاط ضعف خود را شناسایی کنند و اجازه ندهند ویژگیهای رفتاری دیگر، بر قدرت اراده آنها اثر بگذارد. به این ترتیب میتوانند از موقعیتهای آسیبزا دوری کنند یا دستکم از قبل خود را برای مواجهه با این موقعیتها آماده کنند. یادتان باشد اراده، نیرویی بیانتها و همیشگی نیست، بنابراین بهخودتان اجازه دهید در بعضی مراحل زندگی ارادهای ضعیفتر را در خودتان مشاهده کنید. در نهایت خبر خوب این است که اراده یک ویژگی ذاتی نیست، بلکه مهارتی اکتسابی است. این یعنی با تمرین و تکرار میتوانید ارادهتان را هم مثل یک ماهیچه، قوی و قویتر کنید.
کنترل افکار را در دست بگیرید
یکی از راههایی که برای تقویت اراده توصیه میشود این است که کنترل افکارتان را در دست بگیرید. البته این کار اصلاً ساده نیست و خودش به تمرین نیاز دارد. اما وقتی موفق شوید فرمان افکارتان را محکم نگهدارید و آنها را به طرفی که خودتان میخواهید هدایت کنید، متوجه میشوید که دیگر افکار ناخواسته و نامناسب نمیتوانند شما را از مسیری که اراده کردهاید منحرف کنند. ممکن است وقتی در شرایط سخت قرار میگیرید، افکار سرزنشگر و منفی قدرت اراده را در شما ضعیف کنند و احساس کنید که توانایی ادامه دادن ندارید، اما کافی است حواستان را از این افکار پرت کنید تا خیلی زود با همان قدرت قبل به راهتان ادامه دهید. مثال مناسب برای این موضوع، توصیهای است که برای تقویت اراده افراد تحت رژیمهای غذایی خاص مطرح میشود. به آنها توصیه میشود هر بار فکرشان به طرف پرخوری رفت، حواسشان را با مشغول شدن به کاری دیگر یا فکر کردن به موضوعی متفاوت پرت کنند.
فرصت بدهید
توصیهها برای تقویت اراده را جدی بگیرید و دنبال کنید اما حواستان باشد که قرار نیست با تحت فشار قرار دادن خودتان، به سلامت روانتان آسیب وارد کنید. مثال ماهیچهها و تمرینهای بدنی را به یاد بیاورید، هیچ مربی ورزشیای توصیه نمیکند که برای تقویت ماهیچههایتان، در انجام تمرینات مقاومتی زیادهروی کنید. چون خوب میداند که این زیادهروی، فرصت بازسازی و بهبود ماهیچهها را از بدن میگیرد. این ارتباط بین استفاده از قدرت اراده و توانایی خودکنترلی هم وجود دارد. اگر خودتان را مجبور کنید در موقعیتهای ساده و روزمره مدام اراده را به چالش بکشید، متحمل فشار روانی زیادی میشوید که باعث میشود در موقعیتهای حساس و مهم، نتوانید آنطور که باید روی قدرت ارادهتان حساب کنید.