• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
پنج شنبه 21 مهر 1401
کد مطلب : 173784
+
-

قهرمانانی از خود مردم و برای خود مردم

یادداشت
قهرمانانی از خود مردم و برای خود مردم

عیسی محمدی

سال‌ها پیش بود، یعنی به‌طور دقیق‌تر در میانه دهه80 شمسی، که توی تحریریه نشسته بودیم. کسی زنگ زد و گفت که سوژه خوبی دارد. ما هم با بی‌میلی گفتیم که بله، بفرمایید و شماره را گرفتیم. همان شماره گرفتن و تماس برقرار کردن، موجب شکل گرفتن یکی از بهترین ویژه‌نامه‌های ما شد. یکی از کوتاه‌قامت‌ترین مردان ایران را پای برج میلاد، روی جلد بردیم و این فرد که حسین پرکاس نام داشت، به‌شدت معروف شد. بعدها سر از برنامه معروف ماه‌عسل در‌آورد و شهرت بیشتری دست و پا کرد و... . همان موقع بود که یادداشتی نوشتم با این عنوان که «حسین پرکاس یا گلزار؟». همه ماجرای این یادداشت مقایسه جذابیت و فراگیری سوژه‌ای چون پرکاس با یک سلبریتی به نام گلزار بود؛ با این نکته که در مورد چهره‌ای چون گلزار تبلیغات زیادی صورت می‌گیرد و در مورد اولی هرگز. این چیزی که درباره‌اش صحبت می‌کنیم، همان موردی است که تحت‌عنوان قهرمانان مردمی سال‌هاست مطرح شده و موضوع گزارش‌ها و مصاحبه‌ها و برنامه‌های تلویزیونی زیادی قرار گرفته است. جالب اینکه معمولاً این دست برنامه‌ها، مخاطبان زیادی را هم به سمت و سوی خودشان جذب می‌کنند؛ چرا که همه‌‌چیز طبیعی است و همه‌‌چیز به‌صورت ارگانیک اتفاق می‌افتد و غالباً این افراد مثل سلبریتی‌ها و چهره‌های شاخص، اهل ادا و اطوار و نقش بازی کردن نیستند. هر چیزی که دارند، طبیعی و متعلق به‌خودشان است. به همین دلیل به‌شدت روی مردم اثر می‌گذارند. در کشور ما نیز، برنامه عصر جدید، تازه‌ترین برنامه‌ای است که با این محوریت شکل گرفته و سعی دارد که قهرمانانی از این دست را به مردم معرفی کند؛ قهرمانانی که گاهی برای نخستین بار است حتی در قاب تلویزیون جای می‌گیرند. در دهه‌های گذشته نیز برنامه‌های زیادی از این دست شکل گرفت که با موضوع رکوردسازان و شگفتی‌سازان و... مطرح بودند. پرداختن به چنین اشخاص و سوژه‌هایی، البته بیش از همه برای رسانه‌ها کارکرد دارد. حقیقت آن است که طی3، 2دهه اخیر، رسانه‌ها و خاصه رسانه‌های مکتوب و این اواخر مجازی و حتی صداوسیما، چنان به سلبریتی‌ها و افراد مشهور پرداخته‌اند که آستانه خبرسازی این سوژه‌ها به‌شدت کم شده است. طوری که شما حتی با دیدن مصاحبه‌های اختصاصی این افراد نیز متعجب نمی‌شوید؛ چون هر رسانه‌ای ادعا می‌کند که مصاحبه‌هایی از این دست دارد و سعی می‌کند کمی هم پیازداغ ماجرا را بیشتر و بیشتر کند تا توجه‌ها را به‌خودش جلب کند. در واقع اصل اقتصاد امروز و کسب‌وکار رسانه‌ای، همین به‌دست آوردن توجه است؛ چیزی که همه حاضرند برایش حتی دست به کارهای عجیب و غریب هم بزنند. چهره‌ها و مشهورها و سلبریتی‌ها نیز از این جهت است که مورد‌توجه قرار می‌گیرند. اما در سال‌های اخیر، چند رویکرد یا اصل دیگر به رسانه‌ها اضافه شده که باعث شده تا ماجرا کمی تغییر کند. یکی از آنها داستان است که البته منظورمان صرفاً داستان‌های غیرواقعی و ادبی و... نیستند. این داستان‌ها، مواردی از جنس واقعی هستند و باعث می‌شوند تا مردم حسابی سرگرم شوند. داستان‌های واقعی و روایت‌هایی از این دست، به قدری جذابیت دارند که حتی کسب‌وکارهای کاملاً اقتصادی نیز سعی می‌کنند به سمت و سوی خلق آنها بروند و بازاریابی محتوا از این مجراست که شکل گرفته است. خلاقیت داشتن نیز جزو اصول بعدی است که این روزها و سال‌ها به‌شدت مطرح است. این خلاقیت‌ها باعث می‌شوند تا رسانه‌ای با کمترین نیروها و امکانات و...، چنان آثاری خلق کند که عملاً رسانه‌های اصلی را به حاشیه براند. قهرمانان مردمی نیز جزو اصول بعدی هستند که مورد‌توجه قرار‌گرفته‌اند؛ همان قهرمانانی که بین من و شما دارند زندگی می‌کنند و شاید بسیار هم آنها را دیده باشیم، اما تا حالا توجه نکرده‌ایم چه قصه‌ای داشته‌اند و چه روایت‌های نابی می‌توانند داشته باشند. افرادی که جزو شگفتی‌سازان و شگفتی‌ها و رکورددارها و خاص‌ها محسوب می‌شوند نیز به نوعی جزو قهرمانان مردمی قرار می‌گیرند؛ قهرمان‌هایی که از جنس من و شما هستند، ولی رسانه‌ای نشده‌اند و غالباً برای نخستین‌بار است که کشف می‌شوند. قهرمان‌هایی که داستان‌هایی به‌شدت جذاب دارند و همین داستان‌ها، باعث می‌شود تا مخاطبان زیادی پای حرف‌ها و قصه‌شان بنشینند. در واقع در اینجا، ما از تقاطع داستان/قهرمانان مردمی/خلاقیت است که دست به خلق سوژه‌هایی ناب می‌زنیم. در اینجا ما کوچک‌ترین مرد جهان را داریم؛ فردی که در روستایی در جنوب آذربایجان‌غربی زندگی می‌کند. فردی که تنها با یک مصاحبه می‌تواند همه توجه‌ها را به‌خودش جلب کند، اما هنوز هم مشکلات زیادی را به دوش می‌کشد. چه بسا خیلی‌ها بیایند و قول‌هایی بدهند و کاری نکنند که همه اینها نشان از جذابیت‌های بی‌پایان این افراد و آدم‌ها دارد. از این پس، در روز هفتم تصمیم جدی گرفته‌ایم که به سمت و سوی چنین سوژه‌هایی نیز حرکت کنیم؛ سوژه‌هایی در حوزه رکوردها و شگفتی‌ها و شگفتی‌سازان و افراد خاص و قهرمانان مردمی و... . از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان، این دست سوژه‌ها هم برای ما بهترند و هم برای مخاطبان ما و هم برای این دست افراد. یعنی یک بازی 3سر برد است و نیاز کمتری هم به سلبریتی‌ها و چهره‌های مطرح‌تر پیدا می‌کنیم. در این وضعیتی که پیش آمده، بهتر است که با احتیاط بیشتری به سمت سلبریتی‌ها برویم؛ نه منتی بر سر آنها باشد و نه منتی بر سر ما. بهترین جایگزین را هم همین افراد می‌دانیم. چرا که نه؟ قهرمانانی از دل مردم که می‌توانند برای خود این مردم جذابیت فراوانی داشته باشند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید