راهنمای گام به گام کتابخوان کردن فرزندان و خودتان به زبان ساده
دعوت به باشگاه کتابخوانها
همه ما دوست داریم که یک زندگی خوب و درست و حسابی را تجربه کنیم. به همین دلیل سروقت ایدههای مختلفی میرویم تا چنین زندگانیای شکل بگیرد. افراد و نخبگان زیادی هم ایدههای مختلفی به این منظور ارائه میکنند اما یکی از بهترین ایدهها برای اینکه فرزندان ما و حتی خود ما یک زندگی درست و حسابی داشته باشیم، آن است که اهل کتاب خواندن باشیم؛ آنهم بهطور منظم. کتابها ما را تبدیل به آدمهایی بهتر میکنند و آدمهای بهتر، زندگیهای بهتری هم میسازند. اما چطور میتوانیم از خودمان و فرزندانمان کتابخوانهای بهتری بسازیم؟ شاید این 9دستور، که از روی دست ورزشکاران وزنهبرداری و پرورش اندام و... نگاشته شده، به درد شما بخورد؛ تا بتوانید عضلات کتابخوانیتان را بهشدت پرورش بدهید.
1.اولین نکته این است که از کتابهای سبکتر شروع کنیم. طبیعی است کسانی که عادت به کتاب خواندن ندارند، نمیتوانند روی کتابهای سنگین وقت بگذارند. آیا دیدهاید یک وزنهبردار که کارش را تازه شروع کرده، بخواهد یک وزنه سنگین بردارد؟ قطعاً آسیب خواهد دید. شما نیز قطعاً آسیب خواهید دید؛ اگر یکراست سروقت کتابهای سنگین بروید. باید از کتابهای سبک شروع کنید؛ با صفحات کمتر و سادهخوان و غالباً داستانی و... . کتابهایی که هم شما را سرگرم میکنند، هم راحتالهضم هستند و هم میتوانند در شما نوعی اعتیاد مثبت به مطالعه را ایجاد کنند.
2.دومین اصل ثبات قدم است. ورزشکاران مثلی دارند که تمرین امروز، فردا جواب نمیدهد، هفته بعد هم جواب نمیدهد، ماه بعد هم جواب نمیدهد، اما آخر سال حتماً جواب میدهد. در اینجا شما باید ثباتقدم داشته باشید. نمیشود یک هفته بخواهید یک روز تمرین کنید و در هفته سوم بخواهید همه روزهایی که عقب ماندهاید را جبران کنید. در کتاب خواندن نیز چنین است. کم بخوانید، اما همیشه بخوانید. این عادت به همیشه خواندن، باعث میشود تا هر روز بخواهید در ساعتی مشخص، کتابی مشخص را بخوانید و کوتاه هم نیایید. از کم شروع کنید و همیشه و همهروزه ادامه بدهید؛ حتی شده 10دقیقه، یک ربع یا... .
3.سعی کنید حریفهای تمرینی هم داشته باشید. اینجوری راحتتر تمرین میکنید. یکی از رازهای بزرگ ورزشکاران که میتوانند چنین تمرینهای سختی را تاب بیاورند، این است که سر ساعت خاصی به باشگاه میرسند و با رفقا تمرین میکنند. این کار، باعث میشود تا همهچیز برایشان راحتتر شود. اگر فرصت ندارید، سعی کنید که در خانواده و دورهمی، کتاب مطالعه کنید. اینطوری همه، مشوق هم میشوند. در محل کار و... سعی کنید افرادی را داشته باشید که با هم مطالعه کرده و کتاب رد و بدل کنید. این موارد باعث میشوند تا با شوق و اشتیاق بیشتری به سمت کتابخوانی بروید و خسته نشوید.
4.همیشه همراه خودتان کتابی داشته باشید؛ همیشه. استیون کینگ، نویسنده شهیر، حتی موقع غذا خوردن هم کتاب دست میگیرد و میخواند. نقل است که آرنولد در زمان جوانی که سربازی رفته بود، وقتی با تانک قرار بوده به جایی برود وزنههایش را هم با خودش میبرد که تمرین کند. پس شما هم باید همیشه همراه خودتان کتابهایی داشته باشید. وقتی کتاب همراهتان باشد، وسوسه میشوید که ناخنکی بزنید و مطالعهای هم داشته باشید. یادتان باشد که در اینجا اصل هر چیزی که از دیده رود از دل برود حاکم است. پس کتابهایتان را تا میتوانید جلوی چشمتان نگه دارید که تشویق بشوید.
5.کمکم که به مطالعه کردن عادت کردید، تا میتوانید مثل ورزشکارها روی نقاطضعفتان کار کنید. بعضیها شاید در درک متون ادبی یا متون ورزشی یا متون علمی و... مشکل داشته باشند. درست است که در ابتدای امر باید با علاقه مطالعه کنید تا این عادت در شما شکل بگیرد، اما بعد از شکلگیری این عادت باید کمکم وارد حوزههایی هم بشوید که علاقهای به آنها ندارید تا بتوانید عضله کتابخوانیتان را به چالش بکشید. چرا که نه؟ حتی در حوزههای مورد علاقهتان هم، گاهی پیش میآید که باید کتابهایی بخوانید که چندان علاقه و میلی به آنها ندارید. باید به این فرایند کمکم عادت کنید تا خودتان را بتوانید به چالش بکشید.
6.سعی کنید از وجود یک مربی و آدم مطلع نهایت بهره را ببرید. چنین معلمی میتواند به شما سیر مطالعاتی بدهد، اشکالات شما را بگیرد و به شما کمک کند تا عضلات کتابخوانیتان را در فرصت کمتری رشد بدهید. گاهی باید کتابهایی در حوزه موردعلاقهتان بخوانید که حتی از وجودشان مطلع نیستید و در این صورت یک معلم و مشاور خوب، میتواند به شما راهنماییهای خوبی بدهد. حتی میتوانید بهصورت ایمیلی و تلفنی و حتی حضوری، از وجود چنین افرادی استفاده کنید و بخواهید که به شما کتابهای بهتری معرفی کنند. برخورد با چنین افرادی بهخودی خود نیز میتواند در شما ایجاد شوق کند.
7.شما یک مرغ دارید که میتواند برایتان تخم طلا بگذارد؛ این خیلی خوب است اما اگر بعد از مدتها که صاحب این مرغ طلایی هستید، هیچ تخم طلایی برایتان نگذارد، حوصلهتان سر رفته و سعی میکنید از شرش راحت شوید. اینکه به مرغی مدام دانه و آب بدهید و برایتان هیچ تخم طلایی نگذارد، کمکم شما را خسته میکند. اینکه سالها کتاب بخوانید ولی هیچ اثری از این کتابخوانی در زندگی شما نباشد، شاید کمی کسلتان کند. به این منظور سعی کنید نکتههایی از این کتابخوانی و نکتههای جالبی که برداشت میکنید را از طریق شبکههای اجتماعی با دیگران به اشتراک بگذارید.
8.یکی از بهترین ایدههایی که ورزشکاران اجرایی میکنند، شمارش امتیازهاست؛ به واقع همان رکوردگیری. رکوردگیری هم از کم به متوسط و زیاد شروع میشود تا باعث زدگی و به قول ورزشکاران تمرینزدگی نشود. شمارش امتیازها، به واقع شما را مطمئن میکند که آیا کارهای لازم را به این منظور انجام دادهاید یا نه. غالباً خیلی از ماها میدانیم که چه کارهایی باید انجام بدهیم، اما در جریان شلوغیهای روزمره زندگی، یادمان میرود و اطمینان حاصل نمیکنیم که چنین کارهایی را انجام دادهایم یا نه. شمارش امتیازها این اطمینان را در ما ایجاد میکند تا خیالمان راحت شود. پس امتیازهای کتابخوانیتان را حتماً شمارش کنید و علامت بزنید.
9.باشگاه کجاست؟ همانجایی که ورزشکاران میروند و تمرین میکنند. حضور در باشگاه باعث میشود تا انرژی محیط پیرامون نیز به این افراد منتقل شود. باشگاه کتابخوانها کجاست؟ جایی مثل کتابخانه، کتابفروشی، شهر کتاب، باغ کتاب و... .
تا میتوانید خودتان را بهطور منظم به این باشگاهها برسانید و همهاش به این فکر نکنید که باید داخل خانهتان کتاب بخوانید؛ حوصلهتان سر میرود. اصلاً حضور همینجوری در کتابفروشیهای راستههایی مثل انقلاب و... باعث میشود تا همینطور کتاب بخرید و ناخنک به کتابها بزنید. میتوانید این حضور را حتی خانوادگی کنید یا با همکاران و دوستانتان در این باشگاهها حضور داشته باشید تا دیگر همهچیز کامل بشود. چرا که نه؟