مکانت نظم در سیره عملی رهبر کبیر انقلاب اسلامی
روحالله، واقعاً روحالله است!
فاطمه موسوی _ تاریخپژوه
یکی از ویژگی بارز امامخمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی، تقید به نظم بوده است. آنچنان که امیرمؤمنان(ع) در نامه 47نهجالبلاغه به امام حسن و امام حسین(ع) و همه دریافتکنندگان این سخن متذکر شدهاند: «أُوصِیکمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کتَابِی بِتَقْوَیالله وَ نَظْمِ أَمْرِکمْ وَ صَلاَحِ ذَاتِ بَینِکم... من شما را و تمام فرزندان و خاندانم و کسانی را که این وصیتنامه به آنان خواهد رسید، به پرهیزگاری و نظم امور خودتان وصیت میکنم...».
در تمامی برنامههای زندگی امامخمینی (ره)، نظم، دقت و وقتشناسی حرف اول را میزد. مسئله نظم و انضباط آن بزرگ، زبانزد عام و خاص است و از دوران جوانی، اهتمامی جدی بدان داشتند و سعی میکردند که فرصتهای خود را بهگونهای مناسب تقسیم کنند تا حداکثر استفاده از آن را بنمایند. تقسیم اوقات ایشان بهصورتی بود که دیگران حتی اوقات شرعی و عادی خود را، براساس حرکات و رفتوآمدهای حضرت امام(ره) تنظیم میکردند. ایشان بخشی از وقت خود را، به مطالعه و تحصیل علوم و بخشی دیگر را به تدریس و تبلیغ دین و عبادت و بندگی خداوند و زمانی را برای رسیدگی به اوضاع خانواده اختصاص میدادند. با شروع نهضت امامخمینی(ره) علیه رژیم پهلوی، با وجود مشغلههای جدید و موانع و سختیها، همچنان به انجام منظم برنامههای خود تقید داشتند. نظم و وقتشناسی ایشان بهگونهای بود، که حتی اطرافیان امام(ره) بهتزده و شگفتزده میشدند و در خاطراتشان به آن اشارت بردهاند. آیتالله شاهآبادی (استاد امام(ره))، نظم ایشان را اینگونه توصیف کردهاند: «روحالله، واقعاً روحالله است! نشد یک روز ببینم که بعد از بسمالله درس حاضر باشد، بلکه همیشه قبل از شروع درس حضور داشتهاند...».
حجتالاسلام والمسلمین دکتر عبدالکریم بیآزار شیرازی که در نجف از نزدیک شاهد احوالات امام(ره) بوده است، در اینباره مینویسد: «در نجف اشرف من یادم هست، هر شب از ساعت 8شب تا ساعت 9شب، در حیاط منزلشان جلوس میکردند و شاگردان و دوستان ایشان هم میآمدند خدمت ایشان و در این جلسه شرکت میکردند. سؤال میکردند و ایشان هم پاسخ کوتاه میدادند و درست سر ساعت9 که میشد، ایشان برای رفتن به حرم حضرت امیر(ع) حرکت میکردند. این نظم و انضباط برای شاگردان امام یک درس عملی بود...».
امام در 24ساعت، نیم ساعت را به قدمزدن اختصاص داده بودند و طبق برنامه، در حیاط قدم میزدند. آیتالله نصرالله شاهآبادی در اینباره روایت میکند: «منزل امام(ره) در نجف، یک خانه کوچک 45متری بود و ایشان برای قدمزدن، هر روز نیم ساعت قبل از غروب، به پشت بام رفته و آنجا مشغول قدمزدن میشدند، زیرا حیاط کوچک بود و جای قدمزدن نداشت...».
امام تا حدی در برنامه روزانه مقید به نظم بود که حتی مصیبتی مانند از دستدادن فرزندشان نیز خللی در آن بهوجود نیاورد! حجتالاسلام والمسلمین حاج سیدحمید روحانی در خاطرات خویش، به این مسئله اذعان کردهاند: «ایشان خیلی قاطعانه در مقابل این فاجعه بزرگ و مصیبت کمرشکن، ایستادگی کردند و در برنامه درس و نماز و مطالعاتشان، کوچکترین تغییری بهوجود نیامد. حتی برادرمان حاجسید احمد آقا میگفتند: امام مشغول مطالعه کتابی بودند که من فکر کردم با این ضایعهای که امروز به وجود آمده و امام یک چنین فرزند عزیزی را از دست دادهاند، خواه ناخواه نمیتوانند درس مطالعه کنند و شاید برای اینکه خودشان را سرگرم کنند، کتابی را جلوی خودشان گذاشتهاند، اما بعد که دقت کردم، از روی نشانی که روی کتاب گذاشتند، دیدم در یک روز حدود 300صفحه از آن کتاب را مطالعه کرده بودند...».
خانم مرضیه دباغ (حدیدچی) که در تمام مدت 4ماه در نوفل لوشاتو در خدمت امام(ره) بوده است، برنامه زندگی ایشان را اینگونه بیان میکند: «ساعات روز و شب امام(ره) چنان تقسیمبندی شده بود که ما میتوانستیم بدون اینکه امام(ره) را ببینیم، بگوییم که مشغول چه کاریاند. امام(ره) ساعت 3بعد از نیمه شب از خواب برمیخاستند تا به برنامههای عبادی خود بپردازند و نیز برخی از اخبار جهان را که از روزنامههای خارجی ترجمه شده بود، بخوانند. صبحانه را ساعت 7صبح میخوردند و بعد از صبحانه تا ساعت 9، به کارهای مربوط به مسائل داخلی ایران رسیدگی میکردند. از ساعت 9تا 10صبح، کارهای شخصی مربوط بهخودشان را انجام میدادند. از 10الی 12ظهر نیز مصاحبه و دیدارهای خصوصی داشتند. از 12تا 2بعدازظهر برنامه نماز و نهار بود و بعد از آن یک ساعت استراحت میکردند. از ساعت 3الی 5بعدازظهر، به کارهای مربوط به انقلاب ایران، در رابطه با خودشان، از قبیل اخبار و نامههای رسیده میپرداختند. از ساعت 5بعدازظهر، نماز مغرب و عشا و رسیدگی مجدد به مسائل داخلی ایران ادامه پیدا میکرد، تا ساعت9شب که موقع شام ایشان بود. بعد از شام تا ساعت 11به رادیوهای مختلف و اخباری که قبلاً ضبط شده بود، گوش میدادند و ساعت 11شب میخوابیدند. نظم امام نهتنها برای من بلکه برای دیگران کاملاً محسوس بود. آنقدر که پلیس فرانسه به ما میگفت: ما حتی ساعتهای خودمان را با رفتوآمد امام تنظیم میکنیم...».