رولان توپور
اگر موفق میشد مرگ را به موضوعی تمثیلی بدل سازد، چهبسا همین میتوانست راهی برای خلاصی از آن باشد... مرگ، همان زمین بود و اشکال گوناگون و در حال رشد زندگی که از دل آن روئیده و سر برافراشته بودند در پی آن بودند تا خودشان را از حیطه اقتدارش رها کنند. برای همین توجهشان را به فضاهای آزاد معطوف کردند. بهخاطر علاقهای که مرگ به زندگی داشت، آزادشان گذاشت تا دست به هر کاری میخواهند بزنند و تنها به زیرنظر گرفتن مخلوقاتش اکتفا کرد و وقتی احساس کرد کاملا بهثمر رسیدهاند، همگیشان را همچون چند لقمه چرب و نرم در کام خود فرو برد. بعد با خوشحالی و رضایت خاطر یک گربه لوس و ازخودراضی، به پشت دراز کشید تا خوراکی را که موجب باروری مجدد زهدانش میشد، به آرامی هضم کند.
مستأجر
در همینه زمینه :