کیروش در موقعیت برانکوی 2006
نشانههای خطرناکی که آدم را میترساند
حذف جلال حسینی و وریا غفوری از فهرست نهایی تیمملی، تصمیم عجیبی بود که کارلوس کیروش اتخاذ کرد و موج بزرگی از انتقادات را علیه او بهدنبال آورد. پس از آن انتظار میرفت مرد پرتغالی مثل همیشه که درمورد تصمیمات ملتهبش سکوت میکند، اینبار هم خاموش بماند و توضیح خاصی ارایه ندهد، اما سینیور در آخرین دقایق حضورش در ایران ترجیح داد با یک رسانه خاص بهطور انحصاری مصاحبه کند؛ مصاحبهای که در آن خبرنگار بیشتر نقش ضبط صوت را بر عهده داشت و حتی یک سوال چالشی هم از سرمربی تیمملی نپرسید. کیروش اما با وجود صدور این بیانیه یکطرفه، باز توفیقی در اقناع افکار عمومی بهدست نیاورد و حتی برعکس، با داستانسرایی و تناقضگویی آتش مخالفانش را تندتر کرد.
همه را به جان هم انداخت
مصاحبه کیروش بیش از حد تصور ناشیانه بود. او با اظهارات عجیبش در فرودگاه بینالمللی تهران، تا جایی که توانست شائبه و بدگمانی درست کرد و همه را به جان هم انداخت؛ آنهم در شرایط فعلی که کمتر از یک ماه به آغاز جامجهانی باقی مانده و فوتبال ایران بیش از هر زمان دیگری به همدلی نیاز دارد. در یک نگاه گذرا، فوریترین تبعات مصاحبه جنجالی کیروش از این قرار است: طغیان وریا غفوری و حسین حسینی علیه شفر با این تصور که تصمیمات مربی آلمانی بخت حضور در جامجهانی را از این دو بازیکن گرفته است، تخریب شخصیت وحید امیری که به مذاکره شبانه و پنهانی با حسین هدایتی در اردوی تیمملی متهم شده و درست دم جامجهانی باید برچسب «پولکی» را هم روی خودش تحمل کند، ایجاد این تصور که کیروش به حضور بیرانوند و امیری در استقلال علاقهمند بوده و به قول برانکو قصد داشته قهرمان لیگ را هم خودش مشخص کند، تخریب بیش از پیش رابطه حسین حسینی و مهدی رحمتی، اثبات هرجومرج در اردوی تیمملی و ناتوانی کادر مدیریتی این تیم و البته فدراسیون فوتبال در جلوگیری از نفوذ غریبهها به اردو و ... این تنها بخش کوچکی از تبعات مصاحبه غیرضروری و غیرحرفهای کیروش، پیش از سفر تیمملی به اردوی ترکیه است. درمورد اینکه چرا او چنین کار عجیبی انجام داد، گمانهزنیهای زیادی وجود دارد. در این میان برخی بر این باورند که سرمربی تیمملی با این استراتژی قصد داشته فشار را از روی خودش بردارد و ذهن افکار عمومی را از تصمیمات عجیبش منحرف کند؛ هرچند اگر این فرضیه درست باشد باید گفت مرد پرتغالی به هدفش نرسیده است.
در مسیر برانکو؟
اتفاقات اخیر به شکل حیرتانگیزی باعث افت مقبولیت کیروش بین هواداران فوتبال ایران شده است و حداقل در این مقطع دیگر خبری از محبوبیت افسانهای گذشته نیست. از این نظر شاید بتوان وضعیت او را با دوران حضور برانکو ایوانکوویچ روی نیمکت تیمملی مقایسه کرد. برانکو در سالهای آغاز کارش در ایران موفقیتهای قابل توجهی بهدست آورد و بهشدت محبوب شد. قهرمانی در بازیهای آسیایی بوسان، نمایش استثنایی برابر کرهجنوبی در جامملتهای آسیا و صعود آسان به جامجهانی 2006 آلمان باعث شد برانکو روی ابرها برود، اما در ماههای منتهی به مرحله نهایی جامجهانی، عنان کار از دست مرد کروات خارج شد. آن زمان طغیان ستارهها علیه ایوانکوویچ، مشکل اصلی برانکو بود. سپس او نتوانست به شکل شایسته تیم را در آلمان مدیریت کند و همه چیز از هم پاشید. حالا هم اوضاع و احوال کیروش در فاصله یک ماه تا شروع مسابقات، قشنگ خاطره همان روزها را تداعی میکند. فقط امیدواریم اینبار تجربه و مهارت فنی کیروش به داد ما برسد و جلوی تکرار آن تاریخ تلخ را برای تیمملی ایران بگیرد. به هر حال این کیروش نسبت به آن برانکو مسنتر، باتجربهتر و فنیتر است. پس هنوز میتوان به جامجهانی روسیه امیدوار بود. آخرین سنگر اما جای دیگری است؛ کیروش در چند هفته گذشته شاید فقط یک جمله درست و حسابی گفته باشد که حالا همه ما با هم باید تکرارش کنیم: «خدا به داد تیمملی ما برسد!»