3 دهه قبل از آنکه کارلوس کیروش پرتغالی به جنگ پدیده بازیکن سالاری در تیم ملی فوتبال ایران برود، یک مربی ایرانی یک تنه در برابر چنین جریانی ایستاد. مرحوم پرویز دهداری کسی بود که برای مدتی هر چند کوتاه ریشه بازیکنسالاری در فوتبال ایران را خشکاند و مقاومت او در برابر چند فوتبالیست تمامیتخواه در نهایت به کشف و معرفی بازیکنان جوانی شد که بعدها به سوپراستار فوتبال ایران بدل شدند. مرحوم دهداری از مهاجمان بزرگ تیم شاهین و نخستین سرمربی تیم پرسپولیس بود و از نمادهای مکتب شاهین بهحساب میآمد. دهداری از آن دست مربیانی بود که اخلاق را بر ورزش مقدم میدانست و پافشاریاش روی اصول اخلاقی، او را بین اهالی ورزش بهعنوان «معلم اخلاق» مشهور کرد. پرویز دهداری مربی کمالگرایی بود که 3 دهه بعد از فوتش هنوز درباره شیوه مربیگری و برخوردهای پدرانه و معلموارش با فوتبالیستهای سرکش دهه 60صحبت میکنند. ماجرای کشف پرویز دهداری بهعنوان فوتبالیست به ابتدای دهه 30برمیگردد. در آن سالها باشگاه شاهین در بیشتر شهرهای ایران شعبه داشت که با هم بازیکن رد و بدل میکردند. پرویز محصل بود که تیم شاهین تهران برای انجام بازی دوستانه با شاهین آبادان به خوزستان میرود و همانجا بود اکرامی و برومند، مدیران وقت شاهین از بازی جوان ترکهای که در خط حمله جم آبادان جولان میداد خوششان آمد. مدیران شاهین بعد از کسب اجازه از برادر بزرگتر پرویز، او را به تهران بردند و مقدمات استخدامش در شرکت ملی نفت ایران را فراهم کردند تا برای همیشه در تهران بماند و برای شاهین بازی کند. پرویز دهداری بچه مرودشت بود اما در آبادان بزرگ شد و به این شهر عشق میورزید. او در سالهای ابتدایی مهاجرتش به تهران دوست داشت به آبادان برگردد و گاهی با شنیدن نوای دشتی اشک میریخت اما برای چند دهه به مکتب شاهین وفادار ماند تا به چهره ماندگار فوتبال ایران بدل شود. پرویز دهداری بعد از وداع با فوتبال خیلی زود وارد عرصه مربیگری شد و دوران درخشان زندگیاش در همین کسوت رقم خورد. او بعد از انحلال باشگاه شاهین در سال 1346به پرسپولیس پیوست و روی نیمکت پرماجرای این تیم نشست. دهداری نخستین مربی باشگاه پرسپولیس بود اما در این تیم پرهیاهو دوام نیاورد و ترجیح داد مطابق میل باطنیاش با بازیکنان جوان کار کند. پس تیم گارد را با بازیکنان منتخب تیمهای پایه شاهین تشکیل داد و با همین تیم جوان و یکدست در برابر تیمهای بزرگ قد علم کرد. آن روزها به تیم گارد لقب «آماتورهای پاک» را داده بودند چون در سالهای اوجگیری خرید و فروش بازیکن، فوتبالیستهای متعهد و وفاداری داشت؛ تیمی که ساواک از حضور بازیکنانش در یکی از کاخهای پادشاهی جلوگیری کرد و در نهایت حکم انحلالش را صادر کردند.بعد از انحلال گارد، دهداری به اتفاق بسیاری از بازیکنانی که در آن تیم رشد کرده بودند تیم هما را تشکیل داد.مرامنامه تیم هما متاثر از مکتب شاهین بود و همین موضوع پرویز دهداری را به صرافت انداخت تا مربیگری را در این تیم ادامه بدهد. دهداری با هما نتایج درخشانی گرفت و همان موقع بود که مدیران فدراسیون فوتبال در سالهای بعد از انقلاب به صرافت افتادند که سکان هدایت تیم ملی را به او بسپارند. این شروع ماجراجویی پرویز دهداری در عرصه مربیگری بود. تیم ملی ایران بعد از انقلاب نتایج چندان خوبی کسب نکرد تا در نهایت پرویز دهداری در سن ۳۸ سالگی، سکان هدایت آن را برعهده گرفت. مرحوم دهداری وقتی هدایت تیم ملی را برعهده گرفت از اصول اخلاقی و اعتقادی که در مکتب شاهین آموخته بود کوتاه نیامد و تاوان آن را هم پرداخت. وقتی سرمربی تیم ملی شد همهچیز داشت خوب پیش میرفت که در بازیهای آسیایی سئول یکباره با استعفای دستهجمعی 14بازیکن ملیپوش مواجه شد. همه کسانی که با روحیات پرویز دهداری آشنا بودند میدانستند که او مربیای نیست که در برابر جریانهایی از این دستکم بیاورد. با وجود استعفای دستهجمعی بازیکنان شاخص تیم ملی جایگاه دهداری در قامت سرمربی تیم ملی متزلزل نشد و او این تهدید را به یک فرصت طلایی بدل کرد. دهداری بعد از این ماجرا تعدادی بازیکن جوان مثل احمدرضا عابدزاده، مجتبی محرمی، جواد زرینچه، صمد مرفاوی، مجید نامجو مطلق و... را به اردوی تیم ملی فراخواند و دست بر قضا با همین بازیکنان تا آستانه قهرمانی در آسیا پیش رفت. باورش سخت است که او بازیکنی مثل جواد زرینچه را از تیم دسته سومی ژاندارمری به تیم ملی فراخواند و او را به ستاره بدل کرد. دهداری تجلی انسانیت و اخلاق در ورزش بود و این روزها که اخلاق در فوتبال گم شده، جای خالی این معلم اخلاق بهشدت احساس میشود. او بیش از آنکه سودای قهرمانی و بالای سر بردن جامها را داشته باشد به فکر سلامت اخلاقی بازیکنانش بود و در مقام معلمی دلسوز به شاگردانش اخلاق را میآموخت.دهداری برای پررنگ کردن اخلاق در فوتبال، گاهی از خود و خانوادهاش میگذشت. دهداری در برههای که مستأجر بود، کلید خانهای که بابت 2سال سرمربیگری در یکی از تیمها برایش درنظر گرفته بودند را نپذیرفت و آن را به شاگرد تازهدامادش پیشکش کرد. او در قبال پذیرفتن سرمربیگری تیم ملی ریالی از فدراسیون فوتبال دریافت نکرد و با هزینه شخصی امکانات نسبی را برای بازیکنانش مهیا میکرد. خیلیها از پرویز دهداری بهعنوان مربیای با گرایشهای سیاسی نام میبردند اما او بیش از آنکه خودش را وقف سیاست کند به اخلاق توجه میکرد. دهداری کسی بود که بعد از کسب عنوان سومی آسیا، خودرو و خانه مسکونیای که بهعنوان پاداش دریافت کرده بود را به کسانی بخشید که به خانه و اتومبیل نیاز داشتند.
درباره پرویز دهداری که معلم اخلاق بود
مرد نکونام
در همینه زمینه :