• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
پنج شنبه 7 مهر 1401
کد مطلب : 172566
+
-

گفت‌وگو با راضیه تجار، نویسنده شناخته‌شده‌ای که درباره دفاع‌مقدس بسیار نوشته است

عاشق وطنم هستم

کتاب خانه
عاشق وطنم هستم

نیلوفر  ذوالفقاری

راضیه تجار از آن دسته زنان نویسنده‌ای است که در مسیر فعالیت ادبی خود، تجربه‌های متنوع و متعددی را پشت سر گذاشته است. او سال‌ها روزنامه‌نگاری کرده، مؤسس انجمن قلم بوده، داستان‌نویسی کرده و عضویت در شوراهای داستان‌نویسی بنیاد دفاع‌مقدس، بنیاد جانبازان انقلاب اسلامی، بنیاد شهید و بنیاد پروین اعتصامی در کارنامه او وجود دارد. بسیاری از آثاری که به قلم این نویسنده منتشر شده درباره دفاع مقدس و سال‌های پرماجرای جنگ تحمیلی است. با این نویسنده پرکار درباره نویسندگی و نوشتن از جنگ و جبهه‌ها گفت‌وگو کرده‌ایم.

    چرا بیشتر شخصیت‌های داستانی شما از میان زنان انتخاب شده‌اند؟
البته من درباره شخصیت‌های مختلفی نوشته‌ام اما درباره زنان بسیار نوشته‌ام چون از موضوعات و دردهای آنها آگاهم. زنان زیادی با مشکلات مختلف خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی دست و پنجه‌نرم می‌کنند و به‌دنبال راهی برای بیرون آمدن از فشار این مشکلات هستند. اینطور نبوده که تصمیم داشته باشم فقط درباره زنان بنویسم. گاهی به‌عنوان نویسنده تصمیم می‌گیرم که سراغ سوژه‌ای مشخص برای نوشتن بروم. گاهی هم فی‌البداهه، سوژه‌ای معلوم نیست از کجا، مانند یک دانه در وجودم می‌نشیند.
    بسیاری از آثار شما در دسته آثار انقلابی و با موضوع دفاع‌مقدس نوشته شده‌اند. به‌نظر شما داستان‌نویسی در این حوزه با چه چالش‌هایی مواجه است؟
هرچند آثار متعدد و ماندگاری در این حوزه نوشته شده، اما فکر می‌کنم نویسندگان این بخش هم مثل سایر ژانرهای ادبیات، دچار بی‌توجهی به مطالعه و کم‌دانشی شده‌اند. این چالشی است که می‌تواند به خلق آثار ضعیف منتهی شود. اگر خواهان خلق آثار قوی هستیم، نویسندگان باید در مرحله اول مطالعه و پژوهش درباره آن دوره تاریخی خاص را جدی بگیرند تا نوشته‌هایشان برگرفته از واقعیت باشد. این بخش از ادبیات‌مان صاحب آثار فاخر و نویسندگان خوبی‌است که حتی قادر به جریان‌سازی در حوزه ادبیات نیز شده‌اند. اما نشریات ادبی هم باید به کمک بیایند تا این جریان برقرار باقی بماند.
    نشریات ادبی چطور می‌توانند به حفظ جریان ادبیات دفاع‌مقدس و انقلاب کمک کنند؟
متأسفانه در این سال‌ها اتفاقاتی رخ داده و شرایط به شکلی پیش رفته که ما حتی از وجود نشریات تخصصی ادبیات نیز دیگر برخوردار نیستیم. تعداد نشریات تخصصی ادبی انگشت‌شمار شده است. درحالی‌که این نشریات از یک طرف چراغ نقد حرفه‌ای را روشن نگه‌می‌دارند، از طرف دیگر فرصت تعامل نویسندگان و اهالی ادبیات را فراهم می‌کنند. آسیبی که از نبود نشریات ادبی قدرتمند ایجاد می‌شود نه فقط بر ادبیات انقلاب، بلکه بر حوزه‌های ادبی دیگر هم تأثیر می‌گذارد. در چنین شرایطی وجود نشریات ادبی معدود و صفحاتی از مطبوعات که به ادبیات می‌پردازند مفید و غنیمت است.
    چرا تصمیم گرفتید یک واقعه تاریخی مهم مانند دفاع‌مقدس را در نوشته‌های‌تان ثبت کنید؟
حس می‌کنم به این کار نیاز داریم. من عاشق وطنم هستم، این عشق از کودکی درون من وجود داشته است. وقتی جنگی در این سرزمین درگرفته، ماندن و ایستادگی رزمندگان شبیه معجزه بوده و این برایم شگفت‌انگیز است. حتماً لازم است درباره چنین افرادی حرف بزنیم و در حد توان، یاد آنها را گرامی بداریم. من سراغ مستقیم‌گویی، یادداشت‌نویسی یا خاطره‌نگاری نرفته‌ام. تلاش کرده‌ام شکلی از زندگی را در آن شرایط روایت کنم. شخصیت‌هایی را انتخاب کردم که در آن فضا حضور داشتند و جبهه و جنگ را درک کردند.
    نوشتن چه تأثیر شخصی بر حال روحی و دنیای نویسنده می‌گذارد؟
در مسیر نوشتن، آدم‌ها خودشان را پیدا می‌کنند و به ضعف‌ها و قوت‌های درونی خود پی می‌برند. به مرور نوع نگاه آنها به دنیای اطراف تغییر می‌کند و شناخت بیشتری از بقیه پیدا می‌کنند. نویسندگی آرامش درونی را به انسان منتقل می‌کند؛ بسیاری از افراد می‌آیند و به جای اینکه به پزشک و روانشناس مراجعه کنند با اعتماد به نفس قلم به‌دست می‌گیرند و می‌نویسند. برای کسی که می‌نویسند دریچه‌های جدیدی به‌سوی روح باز می‌شود، چنین فردی نسبت به کسی که با کتاب، قلم و واژگان بیگانه است، به آگاهی بیشتری می‌رسد.
    به‌نظر شما یک اثر ادبی باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد تا در جذب مخاطب موفق شود؟
در رمان و داستان، نویسنده باید یک زندگی واقعی را پیش چشم خواننده ساخته باشد که به‌نظر او، جذابیت و احساس داشته باشد. در مجموع نویسنده باید به بیان هنری رسیده باشد تا بتواند جان مخاطب را درگیر و او را مبهوت اثر کند. در نهایت نوشته باید خواننده خود را صید کند و این وظیفه نویسنده است که بتواند اثری خلق کند که خواننده را تا پایان درگیر خود کند.
    طرفداران ادبیات این روزها بیشتر چه نوع آثاری را می‌پسندند؟
نظر شخصی من این است که در جامعه مخاطبان اطراف من، تنوع انتخاب وجود دارد. دست‌کم هنرجویانی که در دوره‌های نویسندگی شرکت می‌کنند، دیگر سراغ آثار زرد نمی‌روند و سعی دارند آثار جدی‌تر را مطالعه کنند. با این حال نمی‌توان نادیده گرفت که هنوز در جامعه، مخاطبانی هستند که سراغ آثار زرد و زیرمجموعه عامه‌پسند می‌روند و این کتاب‌ها را برای گذران وقت انتخاب می‌کنند. این موضوع در همه جای دنیا وجود دارد. البته قطعاً یک پژوهشگر بهتر می‌تواند به این سؤال پاسخ دهد.
    به‌عنوان یکی از زنان نویسنده با تجربه‌های متعدد، جایگاه زنان نویسنده را در ادبیات کشورمان چطور می‌بینید؟
فعالیت زنان نویسنده از نظر کمی و کیفی رو به رشد است. اما نمی‌توان گفت هر کاری که نوشته شده، ایده‌آل است. آثار نوشته شده باید رصد و الک شود تا بهترین‌ها مشخص شود. زمان تعیین‌کننده است که کدام آثار ماندگار می‌شوند. از بین خیل کارهای نوشته شده، تعداد زیادی هم خوب بوده‌اند و به مانایی دست پیدا کرده‌اند. قبل از پیروزی انقلاب تعداد زنان این حرفه بسیار اندک بود، اما به‌تدریج زنان بیشتری سراغ نویسندگی رفتند چون فضا مهیا شد. فضا با آموزش آماده می‌شود. زنان باید خود را به ابزار تکنیک مجهز کنند. نویسندگان، چه زن و چه مرد اگر بخواهند به موفقیت می‌رسند.

بانوی آبی‌ها
   انتشارات سوره مهر


کتاب «بانوی آبی‌ها»، ماجرای زندگی شهلا ده‌بزرگی نخستین خلبان زن ایرانی است که پیش از انقلاب مدرک خلبانی خود را می‌گیرد و زمانی که به استخدام شرکت هواپیمایی درمی‌آید، با یک خلبان آشنا می‌شود و با او ازدواج می‌کند. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: به‌سختی در هواپیما را باز کرد و با دست‌های بالابرده خود را بیرون انداخت و گفت: «اجازه دهید برادران... من... من یک خلبان ایرانی هستم. این برادر هم دیده‌بان من است. ما... ما برای گشتزنی آمدیم. مثل... مثل خود شما نگران مرزهای هوایی هستیم.»

هفت‌بند
  انتشارات سوره مهر


هفت بند مجموعه‌ای از داستان‌های راضیه تجار است که براساس زندگی زنان و خانواده‌های رزمندگانی نوشته شده که در انتظار بازگشت عزیزان خود نشسته‌اند. این کتاب شامل 9داستان کوتاه با نام‌های «تصویرهای شکسته»، «قاب انتظار»، «هفت‌بند»، «هودج»، «از ستاره تا ستارگان»، «عروج»، «نگهداری لاله در باد سخت است»، «طلوع» و «سفر به ریشه‌ها» است. واگویه‌های همسر رزمنده‌ای عکاس با چوبه‌دستی او که هفت بند دارد، دیدن فرشتگان بر بالین یک مجروح توسط همسرش، قصه دو برادر با نام افشین و تکین، فرزند سرهنگ قدیمی ارتش که به جای خارج، عازم جبهه می‌شوند، ماجرای بعضی از این داستان‌هاست.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید