• شنبه 28 مهر 1403
  • السَّبْت 15 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 19
چهار شنبه 30 شهریور 1401
کد مطلب : 172256
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/xGqZP
+
-

شاعر کوچه

تقویم /سالروز
شاعر کوچه

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به‌دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم...

«فریدون مشیری در صف شاعرانی است که من با آنها گریسته‌ام.» شفیعی کدکنی با این جمله شاید دارد حس تمام مردمان دلسوخته‌ای را می‌گوید که خواندن و از بر کردن شعرهای «شاعر کوچه» را به کرات تجربه کرده‌اند. کدکنی بعد از این، آرزو می‌کند به‌زودی شاعرانی داشته باشیم که بیایند و آن صف را تکمیل کنند. هر چند آرزوی کدکنی از آن دست آرزوهای محال نیست اما باید روی این آرزو فکر کرد که ما آدم‌های امروز، دیگر حوصله شعرهای عاشقانه اشک دربیار را داریم یا نه؟ مشیری در تهران متولد شد و مثل بیشتر نویسندگان و شاعران زندگی راحتی نداشت. او تا 8سالگی را در تهران گذراند و بعد به‌خاطر ماموریت اداری پدرش به مشهد رفت و بعد از چند سال دوباره به تهران بازگشت و سال‌های دبیرستان را در مدارس دارالفنون و ادیب گذراند. در سال‌های آخر دبیرستان بود که به‌خاطر مشکلات خانوادگی و بیماری مادر شاعرپیشه‌اش، مجبور شد کارمند اداره پست و تلگراف شود. شغلی که با وجود نفرتی که از آن داشت 33سال تمام طول کشید.
مشیری در همان سال، کار مطبوعات را به‌عنوان خبرنگار و نویسنده شروع کرد و بعدها (در سال‌های 32تا51) مسئولیت صفحات شعر و ادب مجله «روشنفکر» و پس از آن صفحه شعر و ادبیات مجله «سپید و سیاه» و «زن‌روز» را بر عهده گرفت.
اولین مجموعه شعر مشیری با نام «تشنه توفان» در نوروز1334 با مقدمه شهریار چاپ شد و پس از آن کتاب‌های دیگری چون «گناه‌دریا»، «بهار را باور کن»، «پرواز با خورشید»، «ابر و کوچه» و... را چاپ کرد که هرکدام بارها تجدید چاپ شد. اما شاید هیچ‌کس به اندازه نادر نادرپور این قدر واضح از پس توصیف شاعرانگی مشیری برنیامده باشد. نادرپور معتقد بود شباهت کاملی بین خود مشیری و آثارش وجود دارد و اشعار او از صفات و حالات خصوصی‌اش جدا نیست. او گفته:« من مشیری را شاعر ایام شباب می‌بینم. شاعری سالم، زنده‌دل، آرام و البته خوش‌بین.»

 

این خبر را به اشتراک بگذارید