وقتی از شغل خود لذت نمیبرید
پیشنهادهایی برای نجات از نارضایتی شغلی
یکتا فراهانی-خبرنگار
بیشتر ما روز خود را با رفتن به محل کار آغاز میکنیم و ساعات زیادی از روز را به آن اختصاص میدهیم. بنابراین اگر علاقهای به شغلمان نداشته باشیم، علاوه بر آنکه قطعا سپریکردن این اوقات بسیار سخت خواهد بود بلکه نمیتوانیم تمام توان خودمان را هم برای انجام آن بهکار گیریم. به همینخاطر شاید بهتر باشد قبل از آنکه خیلی دیر شود و تندادن بهکار اجباری تبدیل به عادتی شود که برای ترک آن نیاز به بهانههای زیادی داریم، فکری به حال آن کنیم. امین آرامش، معلم مسیر شغلی در رشته مکانیک تحصیل کرده و یکی از افرادی است که در جایی از زندگی خود تصمیم گرفته قدری تامل کند و ببیند واقعا انجام چه کاری میتواند علاوه بر آنکه موفقیت بیشتری برای او به ارمغان میآورد، حال بهتری را هم تجربه کند و از کار خود لذت ببرد.
چرا شغل چیز مهمی است؟
آرامش میگوید در دنیای مدرن، بخش اعظم کمیت و کیفیت زندگی ما در بیداری، تابع آن است که تا چه حد از شغل خود راضی هستیم. در واقع این موضوع در رضایت کلی ما از زندگی تأثیر زیادی دارد؛ چیزی که بسیاری از ما در هیاهوی زندگی کمکم بهدست فراموشی سپردهایم و فکر میکنیم محکوم به انجام کاری هستیم که هیچ علاقهای به آن نداریم و جز کسب درآمد، هیچ نکته رضایتبخشی در آن نمیبینیم. در واقع نارضایتی ما از شغلمان میتواند بر تمام جنبههای دیگر زندگی و در مجموع بر کل زندگی ما تأثیرگذار باشد.
با شغلت زندگی کن!
آرامش معتقد است که گاهی نگاه ما از منظر فردی به کار، بلایی است که هر روز منتظر تمامشدن آن هستیم! بنابراین اگر نگاه ما بهکار کردن چنین باشد بهتر است به فکر کاری باشیم که بتوانیم با آن زندگی کنیم و ارزش و فایدهای برای جامعهای که در آن زندگی میکنیم هم داشته باشد. درصورتی که نگاه بسیاری از ما این است که فکر میکنیم هدف از داشتن شغل فقط کسب درآمد است، درحالیکه زندگی میتواند خیلی قشنگتر از آن باشد که سالهای عمرمان را صرف کاری کنیم که از آن متنفریم؛ به امید آنکه شاید وقتی بازنشسته شدیم به دردمان بخورد یا در ساعات غیرکاری بتوانیم بهتر زندگی کنیم.
وقتی از شغلمان راضی نیستیم
آرامش در پاسخ به این سؤال که وقتی فردی به هر دلیلی از شغل خود راضی نیست چه باید بکند، میگوید گام نخست آن است که باید برای مهارتی به نام طراحی مسیر شغلی وقت بگذارد. در واقع ما باید بدانیم اساسا انجام چه کاری حال ما را خوب میکند. پاسخ به این سؤال منوط برآن است که بتوانیم علایق و استعدادهای واقعی خود را شناسایی کنیم و بدانیم چه مشاغلی در زمینههای مورد علاقه ما وجود دارند. ضمن آنکه شروع هر کاری نیز حتماً نیاز به سرمایه هنگفت ندارد. داشتن خلاقیت و مهارت نیز در این زمینه موضوع بسیار مهمی است.
توجه به تنوع شغلی در فضای مجازی
روشهای بسیار زیادی برای کسب درآمد در اینترنت وجود دارد. بنابراین فردی که از شغل خود راضی نیست باید یاد بگیرد چگونه مسیر شغلی را برای خود طراحی کند که از آن رضایت داشته باشد. توجه داشته باشیم طراحی مسیر شغلی مطابق با علایق و سلایق ما چیزی نیست که یکشبه بتوانیم آن را شناسایی کنیم و در واقع برای رسیدن به جواب درست باید وقت زیادی صرف کرد. این معلم مسیر شغلی میگوید درواقع بهترین معلم، تجربه دیگران است؛ یعنی استفاده از تجربه افرادی که از شغل خود راضی هستند میتواند کمک مؤثری برای یافتن شغل مورد علاقه ما باشد. اگر هم چنین افرادی را اطراف خود سراغ نداریم، میتوانیم با استفاده از اینترنت با نمونههای بسیار زیادی از آنها در کل دنیا آشنا شویم.
حال ما چطور خوب میشود؟
درنظر داشته باشیم وقتی ما بخواهیم مسئلهای را مثل راضینبودن از شغل خود حل کنیم، ابتدا باید بدانیم پس چه شغلی را دوست داریم و از انجام چه کاری واقعا لذت میبریم. خودشناسی میتواند به ما برای پاسخدادن به این سؤال کمک کند. البته خودشناسی و شناخت علایق واقعی هر فرد، کار چندان آسانی نیست و برای شناخت خود باید زمان و وقت زیادی صرف کرد. در واقع افرادی زیادی در دنیا حالشان خوب نیست ولی نمیدانند واقعا چه چیزی میتواند حال آنها را بهبود بخشد. هر فرد برای بهبود حال خود باید تلاش کند بعد از شناسایی کلی مسیر پیشرو، راه منحصر به فرد خود را بیابد.
مکث
ریشه نارضایتی شغلی خود را بشناسید
اولین گام، برای آنکه ریشهها و دلایل ایجاد نارضایتی شغلی را بشناسیم، بررسی عوامل ایجادکننده رضایت شغلی است. بررسی همین چند گزینه میتواند به شما، پاسخی قطعیتر به این پرسش کلیدی ارائه کند که «آیا من رضایتمندی شغلی دارم و یا نه؟» بعضی پارامترها، با تغییراتی جزئی قابل بهبود خواهند بود اما اگر به مواردی ریشهایتر برخورد کردید، باید فکری اساسی به حالشان بکنید.
محیطی که در آن کار میکنیم، نقشی محوری در رضایت شغلیمان دارد. از سادهترین پارامترها مثل تامین تجهیزات لازم و سرمایش و گرمایش بهینه گرفته تا وجود فضای آرام و ایمن، لازمههای یک محیط کار است. طبعا، نبود حس آرامش و امنیت، نهتنها بر کیفیت عملکردتان اثر سوء دارد که موجب میشود رفتهرفته نسبت به حرفهتان نیز بیزار شوید و رضایت شغلیتان کاهش یابد.
آدمها، قوای محرکه هر کسبوکاری هستند. اگر در سازمانی کار میکنید که جو مرسوم و ارتباطات در آن بابطبعتان نیست و در کنار آنها احساس خوبی ندارید، احتمالا باید کمی دقیقتر در مورد مفهوم رضایت شغلی تامل کنید. در کنار همکاران و همتیمیهایتان، ویژگیهای رفتاری مدیران از اهمیت بیشتری برخوردار است. شما باید بتوانید به خوبی با مدیر خود گفتوگو کنید، مشکلات کاریتان را با او در میان بگذارید و از او کمک بگیرید.
ممکن است همکاران خوبی داشته باشید و در محیط کاری خوبی نیز فعال باشید، اما آنجا برای شما مناسب نباشد. اگر مسیر شغلی خود را به درستی تعریف نکرده باشید و یا شغلی که به آن مشغول هستید در مسیر تعریفشده قرار نداشته باشد، دیر یا زود نارضایتی شغلی را تجربه خواهید کرد.
پارامتر آخر، بیشک درآمد است. همواره باید تناسبی منطقی بین سابقه کاری، تخصص و زمانی که صرف کار میکنید برقرار باشد و اگر این موازنه بر هم بخورد، بیشک دچار نارضایتی شغلی خواهید شد. توجه داشته باشید که درآمد، هرقدر هم که زیاد باشد، به تنهایی نمیتواند رضایت شغلی را برایتان ایجاد کند. ممکن است در کوتاهمدت شما را خرسند سازد، اما بیشک در بلندمدت رضایتتان را تامین نمیکند.