
عروس بندر

کتاب «عروس بندر» نوشته نغمه رفیعا، روایتی از زندگی و موقعیتهای فرهنگی و اجتماعی زنان جامعه معاصر، با محوریت زندگی یک زن ساکن جزیره قشم است که بهرغم مشکلات فراوان، همواره با سختیهای زندگی جنگیده و رفاه و آسایش خانواده و فرزندانش را فراهم کرده است. داستان با ورود یک جوان شهری از تهران به جزیره قشم آغاز میشود. یاسمین که از ملال زندگی روزمره در کلانشهر پایتخت به جزیره خلوت و آرام در جنوب کشور پناه برده، در هتل محل اقامتش با شهین، خدمتکار هتل که از بومیان و ساکن قشم است آشنا میشود. دوستی و صمیمیت بین آنها و اشتیاق یاسمین برای شنیدن سرگذشت شهین، زن رنجکشیده را وا میدارد ماجراهای زندگیاش را برای یاسمین بازگوید. از ازدواج ناخواستهاش با جاشواحمد که به اصرار پدرش صورت گرفته و شوهرش مسئولیت زندگی را قبول نکرده تا روی آوردن به شغل«چتربازی»(خرید و فروش کالا در بازارهای غیررسمی) و همچنین تولد و تربیت فرزندان متعدد که بخش قابل توجهی از انرژی و توان او در جوانی و میانسالی را صرف خود کرده است. شهین از سلسله وقایع سخت و طاقتفرسای زندگی خود در طول سالها میگوید و اینکه مجبور شده به تنهایی بار زندگی را به دوش بگیرد و هرگز از شرایط زیستی خود گله و شکایت نکند. روایتهای تلخ زندگی شهین باعث تغییر نگرش یاسمین به فلسفه زندگی میشود و او با نگاه تازه قصد بازگشت به شهر و خانه خود را دارد.