نگاهی به سنت کهن نوبتنوازی به بهانه بازگشایی صفه کرمان
شب، سکوت، کویر
سعید اداک|خبرنگار:
«داخل شهر کوتولهها همه چیز کوتاه است؛ تنورهای کوچک، دیوارهای کوتاه، سقفهای کمارتفاع. همه چیز کوتاه است. مردم نام این بخش باقیمانده و متروک شهداد کرمان را شهر کوتولهها گذاشتهاند.» اینها را فواد میگوید. انگار در این سرزمین همه چیز رنگوبوی افسانه دارد. از کلوتهای شهداد که آن را بزرگترین شهر کلوخی و نفرینشده دنیا میدانند گرفته تا منطقه «گندم بریان» که گرمترین نقطه روی زمین است و «درفش شهداد» که قدیمیترین درفش فلزی یافته شده بشری محسوب میشود. بادهای 120 روزه سیستان هنوز از راه نرسیدهاند، اما از میان رقص شنها و باد گرمی که از کویر لوت شروع به وزیدن کرده است، صدای مبهم کوبش نقارهها به گوش میرسد. مثل خواب میماند؛ صداها درهم و برهم هستند؛ برخی نقارهها صدای زیرتر و برخی صدای بمتری دارند. به ساعت ما نیمساعتی به اذان صبح مانده. آسمان پر است از ستاره. به اندازه چند مرتبه پهلو به پهلو شدن صدای نقارهها قطع میشود. صدای نقارهها مثل تمام نقارهنوازیهای 7 دهه گذشته شهداد کار شجاعیها بوده. اینجا شهداد است؛ آخرین ایستگاه قبل از کویر؛ آخرین جایی در ایران که هنوز سنت نوبتنوازی و نقارهنوازی برای خبر کردن مردم از زمان سحر و افطار استفاده میشود.
نقارهها به بافت شهداد میآید
صدای نقارهها با بافت شهداد همخوانی دارند. شهداد قدمتی 6 هزار ساله دارد و تمدنی با عنوان «آراتا» در اینجا وجود داشته است. فواد توحیدی، پژوهشگر موسیقی کرمان، با همان لهجه شیرین کرمانی اینها را به همشهری میگوید: «در خود شهر هم جایی وجود دارد که به آن شهر کوتولهها گفته میشود. البته این نام را مردم به دلیل معماری آنجا انتخاب کردهاند، اما تا کنون هیچ اسکلتی پیدا نشده است که این مساله را ثابت کند. نکته جالب اینکه قدیمیترین جایی که در آن ذوب فلز یافت شده، همینجاست. در موزه ایران باستان هم قدیمیترین پرچم فلزی دنیا نگهداری میشود که مربوط به همین تمدن شهداد است. شهداد منطقه وسیعی است که شامل اندوهجرد، گودیز، جهر و یکسری روستا با عنوان تکآب (به معنای پایان آب) میشود.»
فواد بعد یکراست میرود سراغ سنت «نوبتنوازی» و میگوید: «آنگونه که در کتابهای تاریخی آمده «نوبتنوازی» ریشه در میترائیسم داشته است؛ یعنی به احترام طلوع و غروب خورشید نقاره مینواختند. بعدها یعنی در زمان هخامنشیها از «نوبتنوازی» بیشتر در جنگها استفاده میکردند و برای تهییج سربازان و ترساندن دشمن نقاره میزدند. از این دوران به بعد آرامآرام از نقاره به عنوان ساز اعلان استفاده شد. یعنی وقتی میخواستند خبری را در شهر اعلام کنند ابتدا این ساز را مینواختند تا مردم جمع شوند و سپس خبر را اعلام میکردند.»
او ادامه میدهد: «بعد از ورود اسلام از این ساز برای اعلام نوبت نمازها استفاده میشد. یعنی قبل از نماز «نوبتنوازی» میکردند تا مردم برای نماز آماده شوند. از آنجا که نوبت نمازها با این ساز خبر داده میشد اسم نوبتنوازی را روی آن گذاشتند. از دوران صفویه این رسم نقارهنوازی تقریبا در همه جای ایران گسترش مییابد. با این حال در برخی نقاط این رسم کمی دیرتر اجرا شد. مثلا در حرم امام رضا (ع) از دوران قاجاریه نقارهنوازی مرسوم شد. البته در مشهد کرنا را هم به نقارهنوازی اضافه کردهاند که اصلا در گذشته مرسوم نبوده است. از همان دوران صفویه هم در امامزاده زید شهداد، نقارهنوازی مرسوم میشود. به نظر میرسد شهداد تنها جایی در ایران است که نوبتنوازی و نقارهنوازی همچنان در آن ادامه دارد و کاربریاش را از دست نداده است.»
سنت ادامه دارد
در خود شهر کرمان هم 2 نقطه برای نقارهنوازی وجود داشته؛ یکی «کوه نقارهخانه» در محله شاهزاده محمد و دیگری هم در همان سردر ورودی بازار قدیم سرپوشیده کرمان است. توحیدی درباره نقارهنوازی در خود کرمان هم عنوان میکند: «در کرمان 3 مرتبه برای نماز طبل میزدند. طبل اول برای این بود که کاسبان بساطشان را جمع کنند و برای نماز مهیا شوند. طبل دوم به معنای خارج شدن از بازار بود. طبل سوم هم خبر ورود شحنهها را به بازار میداد و کسی حق نداشت به جز آنها در بازار باشد. در کرمان تقریبا از اوایل دوره رضاشاه این سنت کم رنگ شده است، اما در شهداد هنوز این سنت ادامه دارد و از سوی علی کریم شجاعی 92 ساله و پسران و نوههایش اجرا میشود.»
نقارهها جواب یکدیگر را میدهند
«صفه» همان جایی است که نقارهنوازی و نوبتنوازی را در آنجا انجام میدهند؛ فضایی مانند ورودیهای مساجد قدیمی که یک گنبد نیمه در بالای آن قرار دارد. عمر صفه امامزاده زید شهداد از دوران صفویه شروع شده است و امروز خاندان شجاعی کارهایش را انجام میدهند. علی کریم شجاعی در این باره به همشهری میگوید: «متولد 1305 هستم و حدود 72 سال است که در منطقه شهداد نقارهنوازی میکنم. در خانواده ما، نقارهنوازی از من شروع شد. پیش از آن هم افراد دیگری این کار را در شهداد انجام میدادهاند. در زمانهای قدیم که ساعت و وسایل صوتی و برق نبود از نقاره برای «آببند» هم استفاده میکردند. یعنی صدای نقاره که بلند میشد، آب را در منطقه میبستند. نقارهها وقف امامزاده زید شهداد بودند و در همین امامزاده هم نواخته میشدند.»
او توضیح میدهد: «این نقارهها به دلیل اینکه در حین اجرا باید جواب یکدیگر را بدهند، اندازههایشان متفاوت است. یعنی نقارههای کوچکتر که صدای اصطلاحا زیر دارند، جواب نقارههای بزرگتر را میدهند که صدای بم دارند. نقارهنوازی ریتمهای مختلفی دارد. مثلا ریتمی را که مخصوص ماه رمضان است معمولا حدود نیم ساعت قبل از اذان اجرا میکردند تا مردم برای خوردن سحری بیدار شوند. به همین بنایی که نقاره در آن مینوازند، صفه گفته میشود. صفههای دیگری هم وجود داشتند که در زمان زلزله شهداد تخریب شدند. این صفهای هم که در امامزاده زید وجود دارد به صفه صفا معروف است و مدتی پس از زلزله بازسازی شد.»
ریتمهای ساده نقارهنوازی
ریتمهای نقارهنوازی ساده هستند و پیچیدگی خاصی ندارند و مردم به محض شنیدن آنها منظور نوازنده را دریافت میکنند. محمدعلی شجاعی، فرزند علی کریم شجاعی، در اینباره به همشهری میگوید: «ما هم به صورت تکنوازی میتوانیم اجرا کنیم و هم به صورت همنوازی. ریتمهای مختلفی هم برای این کار داریم. مثلا ریتمی وجود دارد که مخصوص امامزاده است و جای دیگری اجرا نمیشود. ریتم مخصوص ماه مبارک رمضان، ماه محرم، حجله حضرت قاسم و شور یا ریز هم از ریتمهای دیگر نقارهنوازی است.»
او میافزاید: «پدرم میگوید آن قدیمها وقتی نقارهنوازی میکردند او برای تماشا میرفته و به همین صورت آن را یاد گرفته و استاد خاصی نداشته است. در واقع ریتمهای نقارهنوازی پیچیده نیستند و با نگاه کردن به دست نوازنده میتوان آنها را یاد گرفت. همین الان هم بچهها وقتی برای تماشای نقارهنوازی میآیند، میتوانند آنها را اجرا کنند.»
فواد توحیدی هم می گوید: «در اعلان، ملودی اهمیت ندارد و بیشتر ریتم مهم است و به همین دلیل برای آن فقط از نقاره استفاده میکردند. یکی از این ریتمها مخصوص ماه رمضان است و برای سحر، مردم را با همین ریتم از خواب بیدار میکنند. همین ریتم را موقع افطار هم اجرا میکنند. ریتم دیگری با عنوان شور در ایام عاشورا و تاسوعا نواخته میشود. جدا از اینها یک ریتم هم دارند که به صورت نوبتنوازی هنگام طلوع و غروب خورشید نواخته میشود. هنوز جاهایی در استان کرمان داریم که نقارهنوازی میکنند. البته نقارهنوازی در این جاها به 2 صورت است؛ یکی برای نوبتنوازی و مراسم عزاداری است مانند محمودآباد سیرجان و دیگری هم نقاره در عروسیها مینوازند مانند شهر بابک و قسمتهایی از بافت، رابر، برزوعیه و سیرجان. این را هم بگویم که 2 نوع نقاره در استان کرمان داریم. یکی بدنه فلزی است که در شهداد و شهر بابک مورد استفاده قرار میگیرد و در بقیه جاها از نقاره بدنه سفالی استفاده میکنند.»
فعالیت دوباره نقارهخانه بازار کرمان
نقارهخانه بازار قدیم به تازگی تعمیر و بازسازی و 2 هفته پیش با حضور و اجرای علی کریم شجاعی و فرزندش به طور رسمی بازگشایی شد. جالب اینکه از اول ماه رمضان یعنی پنجشنبه 27 اردیبهشت فعالیت این نقارهخانه با اجرای فواد توحیدی آغاز شد. توحیدی در این باره میگوید: «نقارهنوازی از روز اول ماه رمضان در کرمان شروع شد. نقاره خریدیم و با مشارکت شهرداری و میراث فرهنگی قراردادی امضا کردیم تا این سنت احیا شود. در اینجا نقاره فقط ظهرها نواخته میشود چون کارایی آن برای بازار و نماز ظهر است.» توحیدی همچنین قصد دارد سنت دیگری با عنوان «سفیدمهرهنوازی» را هم احیا کند. او میگوید: «سفیدمهره صدفی شکل است و ساز اعلان بوده که از حدود 40 سال قبل از آن کمتر استفاده شده. البته در روستاهای اطراف همچنان مورد استفاده قرار میگیرد. در گذشتههای دور وقتی به کرمان حمله میشد این ساز را مینواختند تا دروازه شهر به روی دشمن بسته شود. کاربرد دیگرش که هنوز هم در روستاهای کرمان مرسوم است اینکه؛ وقتی 3 بار در این ساز بدمید یعنی یک نفر مرده است. کاربرد دیگرش هم بیدار کردن مردم در زمان سحر بوده است که هنوز استفاده میشود. در مراسم عزاداری هم برای جمع شدن مردم سفیدمهره نواخته میشود.»