• دو شنبه 3 شهریور 1404
  • الإثْنَيْن 1 ربیع الاول 1447
  • 2025 Aug 25
دو شنبه 7 شهریور 1401
کد مطلب : 169936
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/31BW9
+
-

نگاهی به بخش‌هایی از مواضع وحدت‌گرایانه شیخ‌محمود شلتوت

تعصب، رشته پیوند مسلمانان را قطع می‌کند

اندیشمندان مسلمان
تعصب، رشته پیوند مسلمانان را قطع می‌کند

شیخ محمود شلتوت (1310- 1383قمری) فقیه و ادیب از علمای آزاداندیش مصری و از روسای دانشگاه الازهر بود که با صدور فتوای تاریخی‌اش مبنی بر جواز پیروی از مذهب شیعه و تأسیس فقه مقارن در دانشگاه الازهر، نه‌تنها نام خود را در عالم اسلام جاودانه ساخت بلکه مؤثرترین گام را در وحدت عالم اسلام به‌خصوص وحدت شیعه و سنی برداشت. در ادامه براساس جلد دوم کتاب «طلایه‌داران تقریب» اثر علی احمدی به مرور بخش‌هایی از مواضع وی پیرامون وحدت می‌پردازیم.
بی‌شک شیخ محمود شلتوت از معدود عالمانی بود که به وحدت اسلامی اهتمامی ویژه داشت. وی وحدت اسلامی را اینگونه تعریف می‌کند: «برادری دینی بین قلوب مسلمین پیوند برقرار می‌کند و آنها را همچون خانواده‌ای واحد می‌سازد. مسلمان از خوشحالی مسلمان، خوشحال و از ناراحتی او ناراحت می‌شود. هنگامی که گمراه شد او را هدایت می‌کند و هنگامی که اغفال شد او را ارشاد می‌کند و هنگامی که ضعیف شد به او رحم می‌کند و در یک جمله، آنگونه که برای خود می‌پسندد با او رفتار می‌کند.»

محور وحدت
یکی از مهم‌ترین امور در شکل‌گیری وحدت، دستیابی به نقطه اشتراکی است که همه مذاهب بر آن اتفاق داشته باشند. شیخ شلتوت در این‌باره می‌گوید: «اسلام مردم را به وحدت فراخوانده و محوری را که مسلمانان باید به آن تمسک جویند و گرداگرد آن جمع آیند، اعتصام به حبل‌الله قرار داده است.» شلتوت در جایی دیگر، کتاب خدا و سنت رسول‌الله(ص)  را وجه اشتراک همه مذاهب می‌داند و می‌گوید: «نهی از تفرقه، تفرقه مذهبی را نیز دربرمی‌گیرد؛ زیرا به‌رغم آنکه مذاهب فقهی اسلامی بسیار بوده و شیوه‌های آن مختلف است، از اصول واحدی که کتاب‌الله و سنت پیامبر(ص)  است، برگرفته شده است. ولی به‌رغم تعدد مذاهب و اختلاف در بسیاری از احکام و وجود آرای متعدد، همگان در نقطه‌ای مشترک و سخنی واحد، گرد می‌آیند؛ این همان ایمان به مصادر اصلی و تقدیس کتاب‌الله و سنت رسول‌الله(ص) است.»

اختلاف فکری آری، تعصب نه
شیخ محمود شلتوت بین اختلاف دینی که در مجامع علمی صورت می‌گیرد و تعصب خشکی که در میان برخی عوام در جریان است، فرق می‌گذارد و در این‌باره می‌گوید: «اختلاف رأی، ضرورتی اجتماعی و امری طبیعی است که اجتناب‌ناپذیر است اما با اختلافی که منجر به تعصبات مذهبی و جمود فکری شود، تفاوت دارد. تعصب، رشته پیوند مسلمانان را قطع می‌کند و دشمنی و کینه را در دل‌ها می‌باوراند. ولی اختلاف به سبب حقیقت‌پژوهی، با احترام به آرا و اندیشه‌های مخالفان ستودنی و قابل پذیرش است.»

ترک تعصب؛ عامل وحدت
خبرنگاری از شیخ شلتوت سؤال کرد: «عواملی که وحدت را استوار می‌سازند، کدامند؟» وی در جواب فرمود: «اولین عامل، ترک تعصب و حقیقت‌خواهی با رعایت همکاری و انصاف است. این امر به تحقق شرط‌های دیگر کمک خواهد کرد؛ ازجمله روی‌آوری به فرهنگ واحد اسلامی و بهره‌گیری از تمام نظریات.» شیخ شلتوت در جایی دیگر نیز در همین باب فرموده: «هرگز نباید کسی تصور کند که به حقیقت مطلق و تردید‌ناپذیری دست یافته و بر دیگران حتماً لازم است که از او پیروی کنند بلکه خود باید بگوید آنچه یافته‌ام تنها یک عقیده و محصول کوشش و تحقیقات من است. در این‌باره به کسی اجازه نمی‌دهم که بی‌اساس پیروم شود بلکه باید بکاود تا مدرک گفتارم را دریابد. آنگاه اگر دلیل استوار آمد، مایه تأیید من است.»

گلایه از نویسندگان و نخبگان ناآگاه
محققان، نخبگان و نویسندگان در هر کشوری می‌توانند یا مردم را به‌سوی وحدت فراخوانند، یا اینکه خدای نخواسته، دانسته یا ندانسته تخم نفاق و تفرقه بپاشند. شیخ شلتوت ضمن انتقاد از این گروه می‌نویسد: «بسیاری از نویسندگان گروه‌های اسلامی، تحت‌تأثیر تعصب مذموم و نفرت‌انگیز قرار گرفته‌اند و در کتاب‌ها و نوشته‌هایشان بین فرزندان امت واحده اسلامی آتش کینه و دشمنی برافروخته و هر نویسنده‌ای از زاویه تنگ و سبک عقلی و بیهودگی عقیدتی که شایسته فرد مسلمانان نیست، به پشت سر خود نگریسته است. زیان و آسیب اینگونه تفکر در نوشته، از سود آن بیشتر است.» 

فتوای مهم شیخ شلتوت
مهم‌ترین اقدام شیخ محمود شلتوت در طول زندگی‌اش، صدور فتوا مبنی بر جواز تعبد و پیروی از فقه مذاهب معتبری مثل شیعه است. شلتوت با این اقدام گام بسیار مهمی در راه تقریب مذاهب سنی و شیعه برداشت. متن فتوای او که در ۱۷ربیع‌الاول ۱۳۷۸ ه.ق. در پاسخ به سؤالی مطرح شد، بدین شرح است: «آیین اسلام هیچ‌یک از پیروان خود را ملزم به پیروی از مکتب معینی نکرده؛ هر مسلمانی می‌تواند از هر مکتبی که به‌طور صحیح نقل شده و احکام آن در کتب مخصوص به‌خود مدون شده، پیروی کند. و کسی که مقلد یکی از این مکتب‌های چهارگانه باشد، می‌تواند به مکتب دیگری (هر مکتبی که باشد) منتقل شود. مکتب جعفری معروف به مذهب امامی اثنی‌عشری، مکتبی است که شرعاً پیروی از آن مانند پیروی از مکتب‌های اهل سنت جایز است. بنابراین سزاوار است که مسلمانان این حقیقت را دریابند و از تعصب ناحق و ناروایی که نسبت به مکتب معینی دارند، دوری گزینند؛ زیرا دین خدا و شریعت او تابع مکتبی نبوده و در احتکار و انحصار مکتب معینی نخواهد بود بلکه همه صاحب مذهبان مجتهد بوده و اجتهادشان مورد قبول درگاه باری‌تعالی است. و کسانی که اهل نظر و اجتهاد نیستند، می‌توانند از هر مکتبی که مورد نظرشان است تقلید و از احکام فقه آن پیروی کنند و در این مورد فرقی میان عبادات و معاملات نیست.»
 

این خبر را به اشتراک بگذارید