در سایه انصاف
انصاف از مهمترین ارزشهای اخلاقی است
جوان کاسبی در حرم علیبنموسیالرضا(ع)، خدمت آیتالله میلانی رسید و گفت: «در اطراف حرم مغازهای دارم. در ایامی که شهر شلوغ است و زائر زیاد، قیمت اجناس را کمی بالا میبرم. حکم این کار من چیست؟» آیتالله میلانی فرمود: «این کار بیانصافی است.» مغازهدار خوشحال از این پاسخ و اینکه آقا نفرمودند حرام است، کفشهایش را زیربغل گذاشت و دست بر سینه عقبعقب خارج شد. آقای میلانی با دست اشاره کرد به او که برگردد، برگشت. آقا کنار گوشاش گفت: «داستان کربلا را شنیدهای؟» گفت: «بله» گفت: «میدانی سیدالشهدا علیهالسلام تشنه بودند و تقاضای آب کردند و عمر سعد آب را از او دریغ کرد؟» مغازهدار گفت: «بله آقا شنیدهام.» آقای میلانی فرمود: «آن کار عمر سعد هم بیانصافی بود!» در میان ارزشها و فضایل اخلاقی و تعالیم دینی یکی از مهمترین و مورد تأکیدترین آنها «انصاف» است؛ فضیلتی که اگر رعایت شود، زندگی خودمان و دیگران بر مدار آرامش میچرخد. فرقی نمیکند چهکسی باشیم و کجا ایستاده باشیم، در هر مرتبه و نقش و جایگاهی، موقعیتهای بسیاری برای آزمودن میزان انصافمان قرار دارد. رعایت این فضیلت اخلاقی آنقدر مورد تأکید است و نزد خداوند باارزش که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «اگر قرار باشد بلایی بر شهری نازل شود و در آن شهر که همه گناهکار هستند فقط یک نفر اهل انصاف باشد خداوند بهخاطر همان یک نفر، بلا را از آن شهر برطرف میکند.»
انصاف به زبان ساده
انصاف یعنی حقدادن به دیگران، یعنی خودت را به جای طرف مقابل قرار دهی. وقتی این اتفاق بیفتد هر چه را که برای خودت دوست داری و میپسندی برای دیگران هم میپسندی و از هر آنچه آزار میبینی و برایت ناپسند است، برای دیگران هم ناپسند میشماری. اگر به دیگران هم حق بدهی و خودت را جای آنها بگذاری، به کسی ستم نخواهی کرد. اگر قاضی باشی، عادلانه و درست قضاوت میکنی. اگر فروشنده باشی، جنس نامرغوب و کالای تاریخ گذشته نمیفروشی، اگر همسر باشی، خستگی و تلاش همسرت را برای زندگی میبینی.
حجتالاسلام محمدرضا زائری، نویسنده و پژوهشگر حوزه دین، با بیان اینکه انصاف یکی از پرتکرارترین و پربسامدترین مضامین نقل شده در روایات متعدد از پیامبر و اهلبیت(ع) است، به همشهری میگوید: «این فضیلت و ارزش حتی در نگاه غیراسلامی نیز بهعنوان برترین فضیلت اخلاقی بشری دانسته شده و متفکران مختلف نیز از آن بهعنوان قاعده طلایی در مباحث زندگی انسانی یاد کردهاند. لازمه انصاف در حوزههای مختلف زندگی این است که انسان خودش را از چشم دیگران ببیند یا به قول تولستوی نویسنده روس، انسان کفش دیگران را به پا کند. اگر این اتفاق در روابط زناشویی، روابط کاری و... بیفتد و ما شرایط دیگران را ببینیم بسیاری از مسائل حل میشود.»
زائری در این خصوص به روایتی از امام صادق(ع) اشاره کرده و میافزاید: « ایشان فرمودند اگر هر کدام از مردم میدانستند هر کس در چه شرایطی و با چه موقعیتی به دنیا آمده، دیگری را سرزنش نمیکردند. اگر این حدیث و ابعاد آن را درنظر بگیریم به خوبی دیگران را درک خواهیم کرد، عصبانی نخواهیم شد و در ارتباط با آنها انصاف را درنظر خواهیم گرفت.»
تأثیر انصاف در زندگی
حضرت علی(ع) در نامه 31نهجالبلاغه خطاب به فرزندشان حضرت امام حسن مجتبی(ع) میفرمایند: «ای پسرم خودت را ترازو و معیار و میزان روابط با دیگران قرار بده. هرچه را که برای خودت میپسندی برای دیگران هم دوست داشته باش و بپسند و هر چه برای خودت نمیپسندی برای دیگران هم مپذیر و مپسند. و ظلم نکن همانطور که دوست نداری دیگران به تو ظلم کنند و به دیگران نیکی کن همانگونه که دوست داری دیگران به تو نیکی کنند. و برای خودت هر چیزی را که از دیگران بد میپنداری، بد حساب کن و مپذیر و هر چیزی را هم که در خودت میپسندی از دیگران هم بپسند و بپذیر.» این همان خود را جای دیگران قراردادن و درککردن طرف مقابل است که اگر رعایت شود بهگفته حجتالاسلام زائری، زندگی را خوش و شیرین کرده و جلوی تنشها و اضطرابها و آشوبها را میگیرد. این پژوهشگر و دانشآموخته دکتری ادیان میافزاید: «رعایت انصاف، انسان را خوشبین میکند و او فرض را بر خوبی و درستی میگذارد. نگاهش به زندگی مثبت شده و در فضایی نیک زندگی خواهد کرد و بر عکس اگر بیانصافی شود، به دیگران ظلم شده و افراد دچار ظن و گمان بد خواهند شد، افکار منفی رواج یافته، ستم و درگیری رخ خواهد داد و فضایی منفی غالب میشود که همه آسیب خواهند دید.»
انصاف سادهلوحی نیست
میتوان کالایی را که همه نیازمند آنند گران کرد و سود برد، میتوان در روزهای بارانی فقط مسافر دربست سوار کرد و سود برد، میتوان بیماری را بیدلیل عمل کرد و سود برد، میتوان کالای بیکیفیت تولید کرد تا مشتری در زمانی کوتاه مجبور به خرید دوباره آن شود، خیلی کارها میتوان انجام داد و سود برد که لازمهاش کنارگذاشتن انصاف است اما آنها که اینگونه عمل نمیکنند، آنها که در هر موقعیتی خودشان را جای دیگران قرار داده و انصاف را رعایت میکنند نه سادهلوح هستند و نه نابلد. زائری در این خصوص میگوید: «سادهلوحی وقتی است که ما موضوعی را متوجه نشده باشیم اما در انصاف، فهم ما کنار نمیرود بلکه زاویه دید جدیدی به ما اضافه شده است. رفتار منصفانه از موضع انفعال و ذلت و ناتوانی نیست بلکه از موضع قدرت است و کسی که انصاف به خرج میدهد یک فرد قوی است.»
انواع انصاف
براساس تفاسیر آیات قرآن، انصاف بر 3دسته تقسیم شده است. انصاف در سخن، انصاف در عمل و انصاف در قضاوت.
انصاف در سخن: بیان و پذیرش سخن حق اگرچه برخلاف منفعت شخص یا اقوام و دوستان او باشد را به انصاف در سخن تعبیر کردهاند. خداوند در آیه ۱۵۲ سوره انعام توصیه به رعایت انصاف در زمان سخن گفتن کرده است.
انصاف در عمل: انصافورزی در رفتارهای متقابل اجتماعی را از عوامل کاهش آسیبهای اجتماعی و ایجاد محیط سالم برای زندگی معرفی کردهاند. امامعلی(ع) رعایت انصاف با خدا، مردم، خویشان و زیردستان را از مالک اشتر خواهان است.
انصاف در قضاوت: رعایت انصاف در حوزه امور قضایی و میان دوطرف دعوا بهعنوان یکی از مهمترین دستورات دینی و اخلاقی مورد تأکید قرار گرفته شده است. قرآن در آیات متعدد به کسانی که بین مردم به قضاوت و حکمکردن میپردازند، توصیه به رعایت عدل، قسط و انصاف داده و از عواقب انحراف از مسیر حق و انصافورزی برحذر داشته است.