راهنمای گام به گام هوش مالی برای هر فرد و هر خانواده
خداحافظی باشکوه با ناتوانی مالی
حامد یزدانی
همه ما میدانیم که هوش یعنی چه. دستکم در حوزه مرتبط با فرزندان خود، از هوش به مفهوم آیکیو چیزهای زیادی شنیدهایم. اما هوش صرفا معطوف به این یک فقره نیست و شامل مواردی دیگر ازجمله هوش عاطفی و هیجانی و هوش مالی و هوش اجتماعی و... نیز میشود. در حوزه زندگی اقتصادی و مالی، حتی در سبک زندگی عادی ما، هوش مالی از اهمیت زیادی برخوردار است و خیلیها بهدلیل معلولیت مالی که در این زمینه دارند، دچار مشکلات مالی میشوند. شاید تا به حال به این فکر نکردهاید که این معلولیت مالی چیست و هوش مالی یعنی چه. در این راهنمای جمع و جور، سعی داریم شما را با هوش مالی و همچنین مراحل مختلف آن آشنا کنیم تا درک کنید که در کدام مرحله هستید و باید به کدام مرحله بروید. این راهنما، به درد همه مردم میخورد؛ خاصه کسانی که بهشدت درگیر مشکلات مالی هستند.
هوش مالی، در کل به دانستنیها و ایدههای مالی شما بر میگردد که به شما اجازه میدهد تا درک کنید درآمد شما از چه منبع یا منابعی تأمین میشود و چطور قابلیت افزایش دارد و چطور اساسا میتوانید زندگی مالی و اقتصادی خودتان را رشد بدهید. طبیعی است هر کسی ممر درآمدی دارد، اما این باعث نمیشود تا درک کنیم که بله، هر کسی که درآمدی دارد پس هوش مالی هم دارد. آیا هر کسی که چشم دارد، قدرت رانندگی یا دریافت گواهینامه دارد؟ اینها نیاز به حداقلهایی دارد که تحت عنوان هوش مالی مطرح میکنیم؛ چیزی که همه باید بدانند و اجرایی کنند.
در مرحله اول، شما با هوش کسب درآمد بیشتر روبهرو میشوید. به این ترتیب که اساسا درآمدی دارید و این توان و ظرفیت را هم دارید که بتوانید درآمدتان را افزایش بدهید. متأسفانه بیشتر مردم درگیر یک ممر درآمد هستند و آن را هم نه میتوانند افزایش بدهند و نه میتوانند ثابت نگه دارند. به همین دلیل است که دچار مشکل میشوند. شما باید با استفاده از اصول بهرهوری و تمرکز و...، بتوانید درآمدتان را در شرکت و سازمان رشد دهید. از سوی دیگر مسیرهای درآمدی جدیدی ایجاد کنید؛ ولو اینکه کم باشند. اینها دانشی است که باید یاد بگیرید.
هوش مالی مراحل مختلفی دارد و در مرحله دوم، شما باید دانش حفاظت از پولتان را به خوبی یاد بگیرید. غالب ما در ازای زمان و عمری که میگذاریم، پولی دریافت میکنیم. پس باید عنایت داشته باشید وقتی پولی از شما از دست میرود، بخشی از عمرتان از دست میرود. آیا اجازه میدهید کسی وقت شما را به نادرستی تلف کند؟ پس چرا باید اجازه بدهید که در مورد پول نیز چنین اتفاقی بیفتد؟ خیلیها پول در میآورند و چه بسا پول خوبی هم در بیاورند، اما قدرت حفاظت از آن را ندارند؛ برعکس این قاعده هم درست است.
در ادامه مرحله دوم، باید این نکتهها را به یاد داشته باشید که چه کسانی یا چه وقایعی میتوانند یا میخواهند که پول و درآمد شما را ضایع کنند. در اینجا با عادتهای روانی و اخلاقی روبهرو هستیم؛ مثل حرص و مصرفگرایی و... در کنارش با افرادی که میخواهند در قالب ایدهها و سرمایهگذاریهای ناپخته یا قرض یا... درآمد و پول شما را ضایع کنند. مواردی مثل قراردادهای ناپخته حقوقی و مالیاتهایی که با کمی دانش حسابداری میتوانید آنها را حذف کنید و... هم وجود دارند. گاهی حتی یک نکته ظریف شاید 10سال بعد بتواند مشکلی حاد در زندگیتان ایجاد کند؛ مثل نادانی نسبت به قواعد بیمه و بازنشستگی و... .
مرحله سوم هوش مالی، بودجهبندی مثل ثروتمندهاست. در اینجا، ایده اصلی پولی است که در نهایت از درآمد شما باقی میماند. اگر 100میلیون در سال درآمد داشته باشید و هزینههای شما 140میلیون باشد، شما به اندازه منفی 40میلیون تومان زیان مالی کردهاید. این زیان، بحث دودوتا چهارتای ریاضی نیست؛ بحث این است که شما یا اساسا مثل ثروتمندها نمیتوانید بودجهبندی کنید، یا قدرت این را ندارید که متعهد به بودجهبندیتان بمانید. اگر بودجهبندی نداشته باشید، قطعا هزینههای شما بیشتر از درآمدهای شما رشد خواهند کرد. در اینجا باید قدرت غلبه به وسوسههای مصرفگرایی و لوکس زندگیکردن و... را هم داشته باشید.
در مرحله چهارم هوش مالی، کمی قصه پیچیدهتر میشود؛ در این مرحله باید که قدرت تقویت پولی را که محافظت کردهاید داشته باشید. در اینجا مفاهیم سرمایهگذاری و چیزهایی از این قبیل مطرح میشود. غالبا مردم در این حوزه ضعف فراوانی دارند. تا پولی به دستشان میرسد، یا خرید ماشین و ملک میکنند که البته بد نیست؛ یا در بانک میگذارند و... . البته بخشی از اینها اتفاقات خوبی هستند و در حوزه ملک و طلا شاید توجیه داشته باشد. اما غالبا در مواردی مثل بورس و سپرده بانکی، رفتارهای مالی جالبی بهنظر نمیرسند.
بخشی از تفاوتها در همین مرحله است که رقم زده میشود. شما مثلا 100میلیون پول به کسی میدهید و به راحتی میتواند پول شما را در جاهای خوبی سرمایهگذاری کرده و از سوی دیگر، پولتان را رشد بدهد. وگرنه سه مرحله قبلی را تقریبا همه میتوانند طی کنند. اما غصه نخورید، این مرحله هم قابلیت آموزش دارد و به راحتی میتوانید در آن رشد کنید و بیاموزید. گاهی کافی است فقط از روی دست سرمایهگذاران و افراد موفق نگاه کنید تا درک کنید چه اتفاقی باید بیفتد. ولی در نهایت، باید دقت داشته باشید که یکی از مراحل خاص هوش مالی همین مرحله است.
مرحله نهایی، هوش افزایش اطلاعات مالی است؛ اطلاعاتی که به شما طی 4مرحله قبلی کمک میکند. البته خیلیها بهراحتی، سعی میکنند که امورات سرمایهگذاری و... را به دیگران واگذار کرده و خودشان را راحت کنند. ایده بدی نیست، ولی همیشه باید دقت داشته باشید که خود شما نیز باید این اطلاعات را بهدست بیاورید؛ حتی اگر دیگران دارند کار سرمایهگذاری و مدیریت مال و اموالتان را انجام میدهند. در این صورت، هم میتوانید مانع زیانها شوید، هم از سوءاستفاده دیگران جلوگیری کرده و هم دانش خودتان در این حوزه را رشد خواهید داد.
شاید بپرسید خب، حالا دانش اطلاعات مالی را از کجا کسب کنیم؟ اینترنت که منبعی بیپایان از این اطلاعات است. در شبکههای اجتماعی هم به جای ولچرخی مجازی، چند تن از متخصصان تأیید شده را دنبال کنید تا ببینید چه میگویند. هر کسی در اطراف شما که توانسته زندگی مالی موفقی داشته باشد میتواند مشاور خوبی هم باشد. البته شکستخوردگان مالی هم میتوانند نقاط ضعف را به شما منتقل کنند و چه چیزی بهتر از این؟ کتابها و دورهها و فایلهای صوتی هم به این منظور عالی هستند. نکته اینجاست که روزانه باید به این منظور، زمان و دغدغهای را اختصاص بدهید.