تمام بهانه‌های زوج‌های ثروتمند برای جدایی

تصویری که همه ما از طلاق داریم رواج آن بین خانواده‌های فقیر یا گرفتار اعتیاد است که عمدتاً در مناطق پایین شهر اتفاق می‌افتد. این در حالی است که آمارهای ثبت شده حکایت از آن دارد که طلاق در میان قشر ثروتمند بیش از سایر اقشار جامعه رواج دارد. رعنا حسینی روان‌درمانگر خانواده در گپ‌وگفتی با روزنامه همشهری در این‌باره توضیح داده است.

به‌نظر شما چرا باید زوج‌های ثروتمند بیش از سایر زوجین با چالش طلاق درگیر باشند؟
بخش مهمی از این مسئله ریشه در تربیت خانوادگی این افراد دارد. زوج‌هایی که بدون تجربه کوچک‌ترین مشکلات دوره‌های مختلف سنی را گذرانده‌اند و حالا در دوران جوانی و دوره تجربه زندگی مشترک می‌خواهند یکباره با کوهی از مشکلات روبه‌رو شوند در نتیجه قدرت تمییز مشکلات را ندارند و از آستانه صبر خوبی هم برخوردار نیستند لذا در برابر کوچک‌ترین چالش یا موضوعی به جبهه‌گیری در برابر هم می‌پردازند و این می‌شود آغاز اختلافات آنها.
در واقع معتقدید چون قدرت نه شنیدن را ندارند به این مرحله می‌رسند؟
بله درسته. متأسفانه در میان خانواده‌های ثروتمند فرزندانی پرورش می‌یابند که برای دسترسی به هر خواسته‌ای تمامی امکانات لازم را داشته‌اند؛ از ثروت گرفته تا حمایت‌گرانی قوی و همیشه درصحنه‌ای مانند پدر و مادر. این در حالی است که در زندگی مشترک شرایط تغییر کرده و هرکدام از آنها حالا با دنیای متفاوتی در برابر خواسته‌هایشان روبه‌رو هستند. اما قدرت نه شنیدن را هم از طرف مقابل ندارند! این مسئله باعث می‌شود تا سر کوچک‌ترین موضوعی با هم به اختلاف خورده یا پای خانواده‌ها را برای حل مشکلات به میان بکشند یا در تقابل با هم سعی بر دسترسی به خواسته‌هایشان داشته باشند.
تقابل‌هایی که در کنار غرورهای ثروتمندانه‌شان هم دردسر‌ساز می‌شود؟
بله متأسفانه زوج‌های ثروتمند به‌خاطر شرایط زندگی گاهی بسیار مغرور هستند و فکر می‌کنند همسرشان هم باید آنها را همانطور که هستند بپذیرند این در حالی است که به‌دلیل اختلافات فرهنگی و سبک زندگی این امر ممکن نیست. وقتی به‌رغم این مشکلات زوجین به‌خاطر غرورشان هیچ تلاشی برای بهبود شرایط ندارند زندگی آنها کم‌کم به‌سوی نابودی پیش می‌رود.
مهارت‌های زندگی یکی از لازمه‌های هر زندگی مشترک است، به‌نظر شما زوج‌های ثروتمند آیا مجهز به این مهارت‌ها هستند؟
نمی‌توان گفت همه زوج‌ها اما بخش قابل‌توجهی از زوجین ثروتمند به‌دلیل وابستگی شدید به خانواده‌هایشان به‌خصوص در بعد اجتماعی و اقتصادی از مهارت‌های کافی زندگی برخوردار نیستند. به‌خصوص در بخش مهارت‌های مالی بسیار ضعیف هستند و همین مسئله باعث می‌شود تا به‌رغم برخورداری از ثروت کافی ‌نتوانند مدیریت خوبی در زندگی داشته باشند و چه بسا با مشکلات اقتصادی هم روبه‌رو شوند. نداشتن مدیریت مالی در بیشتر فرزندان خانواده‌های پولدار دیده می‌شود زیرا در رفاه مالی بزرگ شده‌اند و چگونه خرج کردن به آنها یاد داده نشده است. همین مسئله باعث شده است تا اغلب زنان در زندگی زناشویی به همسران خود به چشم یک عابر بانک نگاه کنند و درکی از شرایط موجود نداشته باشند. موضوعی که علت اصلی بروز اختلافات در بین خانواده‌های مرفه است.
تقلید از زندگی غربی و ناهمخوانی این فرهنگ با زندگی اجتماعی ما هم در طلاق ثروتمندان مؤثر است؟
بله متأسفانه. زوج‌های قشر مرفه و ثروتمندان ما اغلب سفرهای زیادی به کشورهای دیگر دارند در این سفرها الگوبرداری‌هایی از سبک زندگی غربی می‌کنند که در هنگام بازگشت به کشور خود نمی‌توانند این الگوها را با شرایط واقعی جامعه خود تطبیق دهند. به‌خاطر همین بهانه‌گیر می‌شوند و این بهانه‌گیری‌ها باعث می‌شود تا اختلاف جدی و اساسی در زندگی خود شکل دهند.
نوع جدایی‌های زوجین قشر مرفه هم تاسی گرفته از این غلبه فرهنگ غربی بر زندگی‌شان است؟
متأسفانه در صحبت با خیلی از این زوج‌ها، عنوان می‌شود دو نفر باید تا وقتی که از بودن کنار هم لذت می‌برند به زندگی مشترک ادامه دهند. درست مانند غربی‌ها و اگر احساس کردند دیگر آن شور و حرارت سال‌های اول زندگی را ندارند، باید در سایه توافق و همراهی از یکدیگر جدا شوند. در واقع از آن به‌عنوان نوعی روشنفکری هم یاد می‌کنند.
و در بین زوج‌هایی که فرزندی ندارند این تصمیم راحت‌تر گرفته می‌شود؟
بله ما متأسفانه امروز با موجی از مخالفت زوج‌های ثروتمند با فرزندآوری روبه‌رو هستیم. خیلی‌هایشان معتقدند زیر ده سال اصلا نباید به فکر بچه‌دار شدن باشند و متأسفانه این تفکر به تبعیت از این قشر بین سایر زوج‌های دیگر در حال گسترش است. نداشتن فرزند مشترک بقاء زندگی مشترک در بین زوج‌ها را کم کرده است.
برای کاهش آمار این طلاق‌ها چه باید کرد؟
طلاق در بین قشر مرفه ریشه در مشکلات فرهنگی دارد و باید با شناسایی این مشکلات و سرمایه‌گذاری در جهت رفع آنها بکوشیم.