یادداشت | هوای پاک، بودجه پاک میخواهد
حسین آخانی/ استاد دانشگاه تهران:
سالهاست که آلودگی خفهکننده، بهخصوص در فصل سرد، مهمان شهر تهران و شهرهای بزرگ دیگر است. نسخه مقابله با آلودگی در دولتهای مختلف تفاوت چندانی با هم ندارد؛ تعطیلی مدارس، محدودیت یکی دو روزه وسایل نقلیه و به انتظار باد نشستن. دیر یا زود باد میآید و زحمت مسئولان را کم میکند. تا سال وماه دیگر همخدا بزرگ است. مگر مسئولان قبلی بهخاطر حل نکردن مشکل آلودگی، مورد پرسش قرار گرفتهاند که مسئولان فعلی نگران باشند؟ تازه مگر مسئولان فعلی کسان دیگری جز مسئولان قبلی بودهاند. آنها بهطور چرخشی فقط در طبقات دولتی جابهجا میشوند. فهم اینکه چرا هوا پاک نمیشود کار سختی نیست. اصولا لایحه بودجه، برنامه دولتها برای یک سال حکمرانی آنهاست. بهخصوص برای کشوری که اقتصاد نفتی دارد و درآمد نفت و نحوه استفاده از آن در داخل، اساس سیاستهای کشور را تشکیل میدهد. دولتهای نفتی میخواهند هم تا آنجا که ممکن است به خارج نفت بفروشند و هم تا آنجا که ممکن است در داخل از آن استفاده کنند. به همین دلیل هدفگذاری آنها تشویق و حمایت صنایعی است که بهشدت به سوختهای فسیلی وابستهاند. حمایت افراطی دولت از صنایع خودروسازی بیکیفیت، برنامهریزی شهرداریها برای ایجاد بستر خودرو محوری، بسته شدن شرکتهای تولیدکننده خودروهای عمومی مانند اتوبوس و مینیبوس، جمعآوری سرویسهای ادارات، عدمتوسعه حملونقل عمومی، بیتوجهی به خطوط دوچرخهسواری، همه حکایت از عزم راسخ دولتها و نهادهای عمومی مانند شهرداریها در تداوم آلودگی است. اقتصادی که بنا به گفته بالاترین مقامات اجرایی و قضایی بهشدت از ناپاکی میرنجد، در همه ابعاد آن حاصلی جز ناپاکی هوا و محیطزیست ندارد. اینکه طبیعت ایران پر شده است از پلاستیک و زباله نتیجه همان نگاه آلوده در اقتصاد و بودجهریزی کشور است. بودجهگذاران خود در برنامههای ناپاکی تنیده شدهاند که نمیتوانند از آن خلاصی یابند. آنها فکر میکنند اگر حملونقل عمومی را درست کنند اقبال به محصولات با کیفیت پایین ایران خودرو و سایپا کمتر میشود. آنها برای میلیونها خانواری که از طریق مشاغل آلوده و کاذبی مانند مسافرکشی و رانندگی تاکسی ارتزاق میکنند برنامه ندارند. بهدلیل ناتوانی در برنامهریزی شهری قادر به هدایت و مدیریت شرکتهای اتوبوسرانی و مینیبوسرانی نیستند و ترجیح میدهند بخش عمده حملونقل بهصورت شخصی انجام شود، چون حاضر به پذیرش مسئولیت نیستند. سیستمهای حملونقل عمومی به مدیریت و تخصص بالا نیاز دارد و نمیخواهند دردسر و هزینه استفاده از متخصصان این رشتهها را به دوش بگیرند.
چگونه با بودجه پاک، هوا را پاک کنیم؟ همه ما در تاریخ خواندهایم که راهآهن سراسری یک قرن پیش با مالیات قندوشکر ساخته شد. هماکنون در این کشور روزانه 180میلیون لیتر بنزین و گازوئیل مصرف میشود. دولت در بودجه سال 1397بنا دارد قیمت بنزین را 50درصد افزایش دهد. بدون شک افزایش قیمت سوختهای فسیلی اقدام به جایی است و نخبگان جامعه از آن حمایت میکنند. ولی آنچه مردم را ناراضی میکند این است که این بودجه صرف اموری میشود که به بهبود زندگی سالم مردم نمیانجامد. چند سال است که این نگارنده و بسیاری از متخصصان پیشنهاد میکنند که درآمد حاصل از افزایش قیمت بنزین و گازوئیل را صرف گسترش حملونقل عمومی کنید تا به مرور زمان سیستم حملونقل عمومی چابکتر شود و مردم مجبور نباشند از وسایل نقلیه شخصی استفاده کنند. خرج این بودجه ضمن ایجاد اشتغال مولد در کشور نهتنها از هدر رفت سوختهای فسیلی جلوگیری میکند بلکه بهترین راهی است که با آن میتوان از آلودگی هوا نجات پیدا کرد. ضمن آنکه دولت میتواند این درآمد را بهصورت وام بدونبهره در اختیار بخش خصوصی قرار دهد و در واقع مجددا آن را به خزانه بازگرداند. با افزایش 500تومانی بنزین و گازوییل، 32850میلیارد تومان درآمد ایجاد میشود. برای نمونه سهم تهران بهعنوان مصرفکننده یک پنجم سوخت 6570میلیارد تومان میشود. اگر قیمت اتوبوس 850میلیون تومان باشد یعنی میتوان فقط با یک سال درآمد آن 7729اتوبوس و یا 2-3برابر آن مینیبوس مدرن و دوستدار محیطزیست وارد ناوگان حملونقل شهری کرد. اگر فرض کنیم هر کدام از این وسایل در دو شیفت کاری برای 4-5نفر شغل ایجاد کنند، حدود 50هزار شغل هم ایجاد میشود. این پیشنهاد نخستین بار توسط نگارنده در 9سال پیش در تاریخ 4تیر 1387در روزنامه همشهری منتشر شد. متأسفانه از آن زمان به آن وقعی گذاشته نشد. طبعا انتظاری ندارم که بازهم مسئولین بودجه نویسی به این مسئله توجه کنند. لذا درخواست من از فعالان محیطزیستی و اقتصادی آن است که بهعنوان یک خواست عمومی این پیشنهاد را در رسانهها طرح کنیم و از رئیسجمهور و نمایندگان مجلس درخواست کنیم، که شاید در سالهای آینده فشار اجتماعی بتواند در نگاه بودجهنویسان اندک تغییری ایجاد کند.