• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
یکشنبه 30 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 16788
+
-

شرم بر این فوتبال و هر چی که هست

سیامک رحمانی روزنامه‌نگار

  به نظرم داریم وارد مرحله‌ای می‌شویم که کی‌روش بزند زیر میز و بگوید این تیم هیچی نمی‌شود، اگر نمی‌خواهید تحویلش دهم. آخر هیچ تیم‌ملی دیگری را در دنیا سراغ دارید که سرمربی‌اش این‌قدر فاز منفی داشته باشد و آیه یأس بخواند؟ خب برادر من، اصلا همه حق با تو. ما یک ماه دیگر در جام‌جهانی بازی داریم. با این حرف‌ها داری به بچه‌ها روحیه می‌دهی؟ اینها قرار است در روسیه چکار کنند وقتی مربی‌شان مدام می‌گوید فرصت از دست رفته و کاری از دست‌مان برنمی‌آید. اصلا همه حرف‌هایت هم درست. الان که دیگر وقت این صحبت‌ها نیست. قرارداد داری و باید وقتت را بگذاری روی تمرین و آماده‌سازی تیم و بچه‌ها را ببری یک نتیجه آبرومند بگیری. البته کی‌روش حق دارد. این برخوردها را هم از خودمان یاد گرفته. تا جایی که بتواند ایراد می‌گیرد و نق می‌زند تا اگر نتیجه نگرفت بگوید من گفته بودم و تقصیر خودتان شد. اگر هم احیانا نتیجه گرفت بگوید، با همه آن بدبختی‌ها ببین چه معجزه‌ای کردم. که بعدش کلی منت سرمان بگذارد. دقیقا همین سیستمی که خودمان داریم. در فوتبال و غیرفوتبال. حالا الان که باید کی‌روش را کشید یک گوشه و بهش تشر زد که مرد حسابی داری حقوق می‌گیری کارت را بکن. یادمان هم باشد در قرارداد بستن با مربیان بعدی حتما یک بندی را بگذارید که «غر زدن نداریم». که «جریمه می‌شوید». خب این‌طوری که نمی‌شود. الان ملت می‌خواهند با جام‌جهانی کیف کنند و خوش بگذرانند، این کارلوس برایشان اعصاب نگذاشته. گرفتاری شدیم از دستش این وقت روز.
  «یووه یک خانواده است، خانواده من است.
هیچ وقت دست از عاشق آن بودن بر نمی‌دارم، همیشه قدردان او هستم و یوونتوس را خانه‌ام می‌دانم
چراکه خیلی چیزها به من داد، همه چیز را به من داد.
مطمئنا بیش از آن که من به او بدهم، او به من داده است.
یک مسیر جدید اجتناب ناپذیر آغاز خواهد شد
یک کتاب جدید
باید آغاز شود، برای من، یاد می‌گیرم که با دیدی متفاوت به آینده نگاه کنم.»
جی‌جی بوفون 17سال گلر یووه بوده، Nبار با این تیم قهرمان شده. با تیم‌ملی ایتالیا قهرمان جهان شده. 20سال گلر ملی. بهترین گلر دو دهه گذشته جهان. افتخاراتش را تریلی نمی‌کشد. آن‌وقت موقع خداحافظی با یوونتوس جوری از هوادارها تشکر کرده و خودش را به باشگاه مدیون نشان داده که خجالت می‌کشی. اشک توی چشمت جمع می‌شود که فوتبالیست چقدر می‌تواند عاشق و مسئولیت‌پذیر باشد. چقدر می‌تواند دلبسته تیم و هوادارانش باشد. آن‌وقت نگاه می‌کنی به دور و بر خودمان که یک گلر جوان که تازه یک سال است گل کرده و فوری هم به تیم‌ملی دعوت شده و 4تا بازی ملی هم ندارد، جوری برای باشگاه و هوادارانش شاخ و شانه می‌کشد که بیا و ببین. جوری حرف از رفتن و انتقام می‌زند که آدم از هر چی فوتبال و فوتبالیست بدش می‌آید. به قول سعید عبدولی شرم به این فوتبال و 
هر چی که هست!
   این که چه شد جادوگر در آغاز راه مربیگری، اول به پست مدیران عجیب و غریب نفت تهران خورد و بعدش هم صابون مدیران حیرت‌انگیز سپیدرود رشت را به تن مالید، سوالی است که لابد خودش باید جواب بدهد. یعنی چطور ممکن است بین این همه مدیر و باشگاه، آدم عدل با دو تا از بدقلق‌ترین‌ها کارش را شروع کند و در کمترین زمان بیشترین دعوا و مرافعه را به چشم ببیند. اما برای کریمی خوب شد. حالا ببینم کسی که بابت تخلفات فدراسیون و وصول نشدن درآمدها به تاج گیر می‌داد، خودش می‌تواند پول قراردادش را زنده کند یا باید چند ماه را در جاده تهران رشت در رفت و آمد باشد. الان شاعر اگر بود برایش می‌سرود که: «داش‌علی تهران تو داری نان مفت، می‌توانی شعرهای خوب گفت/ گر به رشت آیی و جولایی کنی، اردک از حلقت بیفتد جفت جفت.»
البته جای شکرش باقی است که نادرخان دست‌نشان که جای علی کریمی سرمربی سپیدرود شده، از آنها نیست که جایی بخوابد زیرش آب برود. خودش ختم این ماجراهاست و تن‌زاده و نسل‌های پیش از تن‌زاده را هم نقد می‌کند. آقا دقت کرده‌اید که نادرخان چه تدوامی در فوتبال ما دارد؟ به نظرم باید قانون بقای نادر دست‌نشان را در کلاس‌های فوتبال تدریس کرد. بر اساس این قانون نادردست‌نشان نه به‌وجود می‌آید و نه بازنشسته می‌شود بلکه از باشگاهی به باشگاهی دیگر نقل مکان می‌کند. 
  معلوم نیست این مسخره‌بازی تا چه زمانی قرار است ادامه داشته باشد که همه مسابقات را رایگان اعلام می‌کنند. یعنی خنده‌دارتر از این نداریم؛ پرسپولیس در اوج مشکلات مالی است و گرشاسبی هر روز مصاحبه می‌کند و می‌گوید یک پاپاسی دریافتی نداشته‌ایم و باشگاه نه بابت تبلیغات محیطی دوزار گیرش می‌آید و نه صدا و سیما نم پس می‌دهد. آن‌وقت در همین شرایط، لیگ قهرمانان آسیا از همه دست به نقدتر است و تنها جایی است که درآمد بلیت‌فروشی‌ مناسبی دارد و پولش صاف می‌آید و می‌رود همان جایی که باید برود. آن‌وقت در همین وانفسا اینکه هی بازی‌های پرسپولیس برای بخشی از استادیوم و هواداران مجانی اعلام می‌شود چه مفهومی دارد؟ والا هوادارها هم راضی نیستند. یعنی کسی که این همه وقت می‌گذارد و برای تشویق تیمش می‌آید دیگر 5تومان، 10تومان که برایش پولی نیست نخواهد بدهد. اینطوری فقط می‌شود مضحکه طرفداران رقیب که می‌گویند شما ساندیس‌خورید و مفتی نباشد استادیوم نمی‌آیید. بعدش هم تا حالا معلوم نشده وقتی استادیوم را رایگان اعلام می‌کنند و می‌گویند حاج حسین پولش را می‌دهد، چقدر می‌دهد؟ چند میلیون؟ به چه‌کسی می‌دهد؟ چه موقع می‌دهد؟ الان در تیم‌ملی هم همین گرفتاری است. والا ملت به مطلب خواندن مجانی عادت کرده‌اند و بابت روزنامه و مجله که دیگر پول نمی‌دهند. به دانلود مجانی و فیلم تماشا کردن مفتی هم بدعادت شده‌اند و فردا روزی شبکه تلویزیونی کابلی و خصوصی راه بیفتد یک ریال حاضر نیستند بابتش هزینه کنند. ببینید می‌توانید همین درآمد اندک فوتبال را هم هوا کنید و کاری کنید که مردم فقط بازی‌های مجانی را بیایند؟ آن از پرسپولیس این هم از تیم‌ملی. الان رایگان کردید خیلی استادیوم پر شد؟ فقط پولش از جیب خالی‌تان رفت.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید