
فوتبال اولیه
انسان اولیه فیلمی است در ستایش فوتبال

محمدرضا نصیری| سری جدید کارتون فوتبالیستها به بازار آمده با همان انیمهها و سبک انیمیشن و همان تکنیکهای موجود در سریهای قبلی؛ از آن دست کارتونهای مرتبط به فوتبال که زمین و زمان و توپ را در ابعاد غیرواقعی و کاملا اغراقشده نشان میدهد. اما اخیرا کارتونی روی پرده سینماهای جهان به نمایش در آمده که سبکی کاملا متفاوت از فوتبالیستها دارد؛ انسان اولیه (Earlyman) ساخته نیک پارک کاراکترهای آشنایی دارد.
مشابه شخصیتهای این کارتون را در فرار مرغی (Chicken Run) و بره ناقلا یا همان شان د شیپ و البته سری کارتونهای والاس و گرومیت. اینبار نیک پارک روی فوتبال دست گذاشته و شاید بهجرأت بتوان ادعا کرد از تمام نمونههای مشابه فوتبالی، فوتبالیتر است. داستان فیلم انسان اولیه مربوط به گروهی از انسانهای توسعهنیافته در عصر روم است که هنوز در درهای به سبک غارنشینی زندگی میکنند و از دنیای بیرون خبر ندارند. آنها حتی نمیدانند نقاشیهای روی دیوار و غارهای داخل دره مربوط به اجدادشان است که زمانی فوتبال را اختراع کردند. طی اتفاقاتی دره آنها توسط حاکمان سرزمین همسایه به اشغال در میآید و حاکم برای درآمدزایی بیشتر از فوتبال و ستارههایی که در تیمش دارد به آنها پیشنهاد میدهد در یک مسابقه فوتبال شرکت کنند و اگر برنده شدند دره خود را پس بگیرند. بدینترتیب بیشتر داستان حول محور فوتبال میچرخد و آنقدر صحنههای بامزه و کمدی در طول داستان گنجانده شده که زمان یک ساعتونیمه آن برای مخاطب کم بهنظر میرسد. ملکه از این مسابقه باخبر میشود و شخصا برای تماشای آن به ورزشگاه میآید. یکی از دختران شهری که با غارنشینها دوست شده و به آنها فوتبال آموزش داده است هم به عضویت تیم انسانهای اولیه در آمده است. حاکم شهر وقتی متوجه حضور او میشود اعتراض میکند که او نباید بازی کند و وقتی ملکه از او چرایی این حکم را میپرسد حاکم ادعا میکند چون او یک دختر است مجاز به بازی در کنار آقایان نیست اما بلافاصله متوجه میشود که خود ملکه هم خانم است و حرفش را قورت میدهد. این بهنوعی به چالشهای مرتبط با فوتبال بانوان میپردازد؛ به ورزشی که فوتبال بازی کردن، داوری زنان برای مردان، پخش مسابقات فوتبال بانوان از تلویزیون برخی کشورها و حتی حضور خانمها در ورزشگاهها چالشهای زیادی را در سراسر دنیا و دستکم در بخشی از دنیا برانگیخته است. درنهایت، طبق فرمول همیشگی فیلمهای ورزشی و بهویژه فیلمهای فوتبالی که تیم آدم بدها تا آخرین ثانیههای بازی از حریف خوب خود پیش است اما در راموستایم بازی را به قهرمانان داستان واگذار میکند، همین اتفاق برای ضدقهرمانان داستان ما رخ میدهد و آنها چون به ادعای خود فیلم هر کدام یک ستاره مغرور هستند اما در کار تیمی نمیگنجند، به حریف ضعیفتر که ستاره ندارد اما همگی یک تیم هستند بازی را واگذار میکند. البته در این فیلم برخلاف فوتبالیستها که همه گلها را یک نفر میزد، چند نفر گل میزنند.
منتقدان خیلی از این فیلم استقبال نکردهاند و همینطور مخاطبان که نمرهای پایینتر از 7 از 10 به آن دادهاند. انتقاد اصلی به قصه فیلم برمیگردد که از نظر منتقدان و مخاطبان کمی لاغر و کمپشت است. مهمترین امتیازی هم که به فیلم داده شده، پیام ضد جنسیتی داستان است و این نکته که نباید دستکم در ورزش نگاه جنسیتزده داشت و تبعیض جنسیتی اعمال کرد. برخی منتقدان ایراد گرفتهاند که چرا داستان بیشتر در همان دره و دوره غارنشینی باقی نمیماند که آنقدر جذاب به آن پرداخته شده و خیلی زود وارد موضوع فوتبالی در عصری مدرنتر میشود. البته این کارتون بیش از فیلمهایی که درباره فوتبال بودهاند لذت تماشای فوتبال به بیننده میدهد؛ فیلمهایی که به فوتبال میپردازند اما تنها صحنههایی که از فوتبال به نمایش میگذارند، نمای بسته از بازیگرانی است که مثلا بازیکن فوتبال شدهاند و حرکتهای دوربین اینگونه القا میکند که آنها دارند ورجهوورجه میکنند و فوتبال بازی میکنند.
نیک پارک کارگردان 59ساله انگلیسی 6بار نامزد اسکار شده که 4بار این جایزه را برده که عمده آنها بهخاطر فیلمهای کوتاهش با موضوع والاس و گرومیت بوده است. کارهای او پای ثابت جایزه بفتا که بهنوعی اسکار بریتانیایی است محسوب میشود. غیر از شان د شیپ نویسندگی همه کارهایش را شخصا به عهده داشته است. پارک با تکنیک استاپموشن فیلم میسازد. استاپ موشن یکی از تکنیکهای انیمیشنسازی است که در آن کاراکترها که عمدتا عروسکی یا خمیری هستند فریم به فریم حرکت داده میشوند و تصویر آن توسط دوربین ضبط میشود. از توالی این تصاویر به نظر میرسد که کاراکتر به خودی خود در حال حرکت است. انیمیشن استاپ موشنی که در آن از انسان یا مدلهای واقعی دیگری استفاده شده باشد را پیکسیلیشن (Pixilation) مینامند. کاراکترهای نیک پارک از خمیر ساخته شده اند.