• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
دو شنبه 10 مرداد 1401
کد مطلب : 167491
+
-

اندیشه جبرگرایی امویان و پاسخ مکتب اهل‌بیت‌ع

تاملی در بیانات مرحوم علامه سیدمرتضی عسکری

اندیشه و تاریخ
اندیشه جبرگرایی امویان و پاسخ مکتب اهل‌بیت‌ع

آنگاه که درصدد بررسی حضور اندیشه‌های حاضر در صحنه کربلا باشیم، به وضوح در گفت‌وگوهای شکل گرفته میان 2جبهه حسینی‌ها و یزیدی‌ها، رگه‌هایی پررنگ از اندیشه و اعتقاد جبرگرایانه را مشاهده می‌کنیم. در همین راستا علامه سیدمرتضی عسکری در کتاب «نقش ائمه در احیاء دین» به چند مصداق مهم اشاره می‌کند. ایشان می‌نویسد: «آنگاه که ذراری پیامبر را در بند اسیری به دارالاماره کوفه نزد ابن‌زیاد بردند، ابن‌زیاد در خطابش به حضرت زینب گفت: حمد خدا را که شما را کشت و دروغ شما را ظاهر ساخت. حضرت زینب در جوابش فرمود: حمد خدا را که ما را به محمد صلی‌الله علیه و آله گرامی داشت و ما را مطهر فرمود. (اشاره به آیه تطهیر: احزاب/33) ابن‌زیاد گفت: کار خدا را با خاندان خود چگونه دیدی؟ حضرت زینب فرمود: خداوند شهادت را بر ایشان مقرر فرموده بود. ایشان نیز به شهادتگاه خود رفتند و خداوند تو را با ایشان برای محاکمه جمع خواهد کرد. در همان مجلس ابن‌زیاد از حضرت سجاد پرسید: چه نام داری؟ آن حضرت فرمود: علی‌بن‌الحسین. ابن‌زیاد گفت: مگر خدا علی‌بن‌الحسین را نکشت؟ حضرت در جوابش فرمود: برادری داشتم که نام او نیز علی بود؛ مردم او را کشتند. ابن‌زیاد گفت: چنین نیست، خدا او را کشت.» علاوه بر این دو گفت‌وگو که حاکی از نگاه جبرگرایانه‌ حاکمان و منسوبان امویان است و سعی دارد تمام قصور و تقصیرات و حتی خطاها و گناهان را به خواست و اراده و قضا و قدر الهی گره زده و از خود سلب مسئولیت کند، موارد دیگری نیز همچون خطبه ابن‌زیاد در مسجد کوفه وجود دارد و منادی همین اندیشه جبرگرایانه است. آنجا که ابن‌زیاد با سلب‌مسئولیت جنایات رقم خورده در کربلا از خود، بر فراز منبر مسجد کوفه می‌گوید: «خداوند حسین‌بن‌علی و یارانش را کشت.» و به صراحت خداوند را به میان می‌کشد. همچنین یزید در مجلس خود خطاب به حضرت سجاد گفت: «پدرت حق مرا ندانست و در حکومت با من منازعه کرد. خدا هم با او چنان کرد که دیدی.» هرچند پیشینه این اندیشه و اعتقاد به صدر اسلام و روزگار خلیفه دوم می‌رسد و در جای خود بررسی آن اهمیت دارد، لکن اکنون سؤال این است: «پاسخ مکتب اهل‌بیت به این اندیشه جبرگرایانه که با اغراض سیاسی همراه بوده، چیست؟»
علامه عسکری بخش مهمی از پاسخ‌های اهل‌بیت را احصا و در کتاب خود ارائه کرده است که تفصیل آن فرصتی بیشتر می‌طلبد. لکن مختصرا بگوییم که ایشان در کتاب خود به نقل روایات متعدد ازجمله گفتاری مهم از امام‌صادق(ع) می‌پردازد که بدین شرح است: «مردم در عقیده به قدر بر 3دسته‌اند: الف) کسی که می‌پندارد خدا مردم را بر معصیت کردن اجبار فرموده است. چنین کسی به خدا ظلم کرده و کافر شده است. ب) کسی که می‌پندارد همه کارها به بندگان واگذار شده است. چنین کسی خدا را در فرمانروایی‌اش توهین کرده و کافر شده است. ج) کسی که می‌گوید خدای عز‌و‌جل بندگان را بر کارهایی تکلیف کرده است که توان انجام آنها را دارند و بر کارهایی که توانایی انجام آنها را ندارند، تکلیف نفرموده است. چنین کسی اگر کارها را به نیکی انجام دهد، خداوند را حمد می‌کند و اگر بدی کند از خداوند آمرزش می‌طلبد. چنین مردی مسلمان است.» این روایتی که ذکر شد در واقع تفصیل همان روایت مشهور از پیامبر اکرم(ص) است که در پاسخ به مجبور بودن انسان‌ها یا تفویض امور به آنها فرمود: نه جبر است و نه تفویض بلکه امر بین 2 امر است و در نهایت تکلیف مکتب اهل‌بیت را نسبت به موضوع جبرگرایی مشخص می‌کند.
البته ناگفته نماند این اندیشه جبرگرایانه منحصر در دوران امویان نبوده و سلاطین ادوار بعدی نیز از این فرصت برای توجیه ظلم خود استفاده می‌کردند. حتی آن دسته از سلاطینی که به ظاهر اهل عزاداری و برگزاری مناسک مذهبی بودند اما در واقع خودشان از هیچ نوع ظلمی بر مردم دریغ نداشتند، لفظ «دست روزگار» را به جای ظالمان صحرای کربلا به روضه‌ها وارد می‌کردند که حاکی از نوعی جبرگرایی تلطیف شده بود.
در پایان می‌توان گفت بر مبنای روش فکری مکتب اهل‌بیت، هیچ اندیشه جبرگرایی نمی‌تواند با دستاویز قرار‌دادن اعتقادات دینی و باورهای مقدس، به‌سان امویان فجایع رفتاری و ظلم خود را توجیه کند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید