از عدد تا هدف در اقتصاد
سیدشمسالدین حسینی، وزیر اسبق اقتصاد و رئیس فعلی کمیسیون ویژه جهش و رونق تولید مجلس با بیان اینکه رشد ۸ درصدی اقتصاد فراتر از توان کشور نیست، میگوید: برنامه توسعه هفتم باید مشکل شکاف عملکرد با اهداف را حل کند.
او در عین حال میافزاید: هماکنون اقتصاد ایران با کندی سرمایهگذاری و رشد و بیکاری و تورم مواجه است. تشکیل سرمایه ثابت از منظر تقاضا بدترین وضع را دارد و فشار بسیاری در تامین مالی ما بر دوش نظام بانکی است. هدفگذاری نرخ رشد 8درصدی اقتصاد در برنامههای پنجم و ششم توسعه ایران در حالی صورت گرفت که براساس اعلام مرکز پژوهشهای مجلس، به جز سال 95، هیچگاه اقتصاد 8درصد قد نکشید و حتی میانگین رشد اقتصادی در طول برنامه ششم توسعه منفی بود. با این حال بازوی تحقیقاتی مجلس در گزارش جدید خود اعلام کرده هدفگذاری رشد 8درصدی واقعبینانه نیست.
حال سؤال اینجاست که با وجود ظرفیتهای بسیار برای رشد اقتصاد، چرا بین اهداف کمی و اعداد محققشده فاصله افتاده است و آیا بازهم میتوان اذعان کرد رشد 8درصدی فراتر از توان کشور نیست؟ لازم است این نماینده مجلس و وزیر اسبق اقتصاد گزارش اخیر مرکز پژوهشهای وابسته به مجلس را یک بار بخواند که تأکید دارد: یکی از مهمترین عوامل ناکافی دولت گذشته در تحقق این میزان رشد، دست نیافتن به هدف متوسط رشد 21.4درصدی تشکیل سرمایه ثابت ناخالص بوده است. این نهاد پژوهشی با اشاره به رشد تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در سالهای 97و 98بهترتیب به میزان منفی 18و 17.4درصدی این سؤال را مطرح میکند که با وجود بیثباتی قابل توجه اقتصاد کلان و محیط نامناسب کسبوکار در کنار مداخلات بیقاعده دولت در اقتصاد، آیا اساسا امکان تحقق چنین رشدی در سرمایهگذاری وجود دارد یا خیر؟
با این شرایط انتظار میرود تصمیمسازان و تصمیمگیرندگان درباره برنامه هفتم توسعه واقعبینانه به گونهای این برنامه را طراحی، تدوین و تصویب کنند که نتیجه آن دستکم رشد
8 درصدی در 5 سال آینده باشد و منابع لازم برای تحقق چنین هدف بلندی را به دقت پیشبینی کنند تا در پایان برنامه هفتم دوباره این گزاره تکرار نشود که به رشد هدف گذاری شده نرسیدیم.