
تهران؛ مادر مهربانی

مهرانه مهین ترابی| بازیگرسینما و تلویزیون:
شهری که در آن زندگی میکنیم ارتباط ویژهای با شخصیت ما دارد. درواقع تهران همچنین است و هیچ گریزی از آن نیست. عشق به مام وطن را که در ادبیات کلاسیک معاصرمان وجود دارد میتوان در تهران دید و حس کرد. این عرق را همه نسبت به شهری که در آن زندگی میکنند دارند. من از بسیاری شهروندان تهران، بیشتر به این شهر عرق دارم. در واقع تعصب ویژه من با تهران درآمیخته است. هر جای دنیا که رفتهام وقتی به تهران برگشتهام، این شهر برایم با هیچ جا قابل مقایسه نبوده است.
وطن و شهر آدمی مانند مادر است. من تهران را مادر مهربانی میدانم که به ما نعمت زندگی را عطا کرده است. از نظر من این مادر مهربان وجود دارد و چون شخصیت تأثیرگذاری است که مدام در آشپرخانه رفتوآمد دارد و برای ما پخت و پز میکند. شاید لباس، دامن و پیراهنش بوی غذا و مثلاً قرمهسبزی گرفته باشد اما او مادرمان است و ما دوستش داریم. به تعبیری رساتر باید بگویم که تهران، مادری است که نه تنها لباسش بوی غذا میدهد، بلکه همین لباسی که بر تن دارد، لکههایی هم دارد؛ لکههایی از غذا اما هنگامی که ما را در آغوش میگیرد مهربانانه احساس او را درک میکنیم و دوستش داریم.
این مادر را نمیتوان با هیچ چیز و هیچکس دیگر مقایسه کرد چراکه به گمانم اصلاً قابل مقایسه نیست. قیاس تهران با دیگر شهرها برایم مانند قیاس همین مادر مهربان که چربی غذا روی دامن و پیراهنش نشسته با یک نامادری است. آن نامادری هرقدر هم با احساس و با محبت باشد به هیچوجه و هیچگاه جای مادر خودمان را نمیگیرد. شاید بگویید تعبیر شما از تهران اندکی زنانه است، اما با تعابیر دیگر نمیتوانم آن را بنویسم. در یک کلام باید بگویم که من این مادر را به زنان مهربان و شاید هم نامهربان دیگر ترجیح میدهم.