• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
یکشنبه 2 مرداد 1401
کد مطلب : 166731
+
-

عکس‌های جیمز وب به مثابه اثر هنری

سیدجواد رسولی - کارشناس رسانه

تصاویر منتشر شده از تلسکوپ جیمز وب در هفته‌های اخیر اتفاقی بود که بسیار خبرساز شد و تماشای آنها نه فقط در جامعه علمی و اهالی نجوم که برای هر کسی که فرصت دیدن آنها را یافت تبدیل به تجربه‌ای تکان‌دهنده و تازه شد. اما سؤال اینجاست که چرا این تجربه این چنین حیرت‌انگیز بود؟ ما از قبل هم می‌دانستیم که کیهان، عرصه بسیار بزرگی است و پدیده‌های شگفت‌انگیز غیرقابل تصوری در خود دارد. حتی نگاه به آسمان شب و تماشای همین ستاره‌هایی که در کهکشان راه شیری هستند، اغلب تجربه غریبی است. با این حال این تصاویر قادر بودند ما را به سطح تازه‌ای از این حیرت و غریبی ببرند. چرا چنین بود؟
یک توضیح شاید این باشد که این تصاویر برای ما همان کارکردی را دارند که آثار هنری دارند. در واقع این شگفتی و حیرت در هنگام تماشای تصاویر تلسکوپ جیمز وب، از جهاتی به تجربه مواجهه با اثر هنری شبیه است. تجربه مواجهه با اثر هنری، صرفا در مواجهه با یک امر زیبا خلاصه نمی‌شود. دیدن یک نقاشی، فیلم و یا اثر معماری اگرچه بخشی از جذابیت و تأثیرش را از زیبا بودنش و درک زیبایی از سوی ما می‌گیرد، اما این، همه ماجرا نیست. آنچه در تجربه مواجهه با یک اثر هنری رخ می‌دهد به قدرتی است که چنین اثری دارد تا ما را در لحظه مواجهه، از بدیهی بودن جهانی که در آن زندگی می‌کنیم، جدا کند. این جدا شدن از امر روزمره کار معمول و آسانی نیست. همه ما آدم‌های گرفتاری هستیم که در زندگی روزمره در انواع مسائل ریز و درشت مربوط به کار، روابط شخصی، خانواده، مسائل مالی، اضطراب‌های محیطی و هزار و یک چیز دیگر غرقیم. به این ترتیب عموما ما در وضعیتی زندگی می‌کنیم که در آن توجه مشخصی به امور مربوط به جهان اطرافمان نشان نمی‌دهیم. انگار که جهان به شکلی که هست، موضوعی روشن و بدیهی و تحت کنترل است و حالا ما بدون اینکه نیازی به تامل و ملاحظه در مورد آن داشته باشیم به رتق و فتق مسائل شخصی و گرفتاری‌هایمان می‌پردازیم. مواجهه با یک اثر هنری این تعادل و بدیهی بودن را بر هم می‌زند. اثر هنری (طبعا با‌کیفیت) قادر است در لحظه مواجهه ما با آن، جهان را از حالت بدیهی بودن بیرون بیاورد. قاب شدن یک اتفاق، یک منظره، یک چهره، یا یک شیء باعث می‌شود ما برای نخستین بار از منظری که هنرمند خلق کرده است به آنها نگاه کنیم و در این نگاه کردن و توجه، انگار اتفاق مهمی رخ می‌دهد: ما از جهان بدیهی و معمول جدا و به جهان دیگری که اثر هنری به آن تعلق دارد متصل می‌شویم. به جهانی که اشیای موجود در آن اثر به آن تعلق دارند. به جهانی که جزئیات آن بدیهی نیست و باید در تجربه مواجهه، این جزئیات را کشف کرد. به این ترتیب در تجربه مواجهه با اثر هنری ما انگار با جدا شدن از جهان بدیهی و معمول روزمره، فرصت فکر کردن و کشف پیدا می‌کنیم و چنین فرایندی به آشکار شدن نوعی «حقیقت» می‌انجامد. جدا شدن ما از جهان روزمره معمول و قرار گرفتنمان در جهان اثر هنری همان چیزی است که باعث شگفتی و حیرت می‌شود: اتصال به حقیقت.
از این منظر تجربه تماشای عکس‌های منتشر شده توسط تلسکوپ جیمز وب، شبیه تجربه ما در نسبت با اثر هنری است. درست است که ما از پیش هم می‌دانستیم که کیهان عظیم است و پدیده‌های حیرت‌انگیزی دارد، اما همین دانستن، پیش از لحظه تماشای عکس‌ها، از جنس امری بدیهی و معمولی بود؛ بخشی از امور روزمره ما. لحظه تماشای عکس‌ها اما همان زمانی است که ما را از آن جهان بدیهی جدا می‌کند و به حقیقتی وصل می‌کند که نیازمند مکاشفه و تامل است. ما در هنگام تماشای عکس‌های جیمز وب، انگار برای لحظاتی موفق می‌شویم دکمه پاز جریان زندگی روزمره را فشار دهیم و متوجه جهان شویم. به چیزی که عظیم و حقیقی است و هرگز بدیهی نیست.

این خبر را به اشتراک بگذارید