• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
شنبه 1 مرداد 1401
کد مطلب : 166641
+
-

واکنش‌ها را دیدی سردار؟

وقتی افکارعمومی حتی «شایعه» کاپیتانی آزمون را هم برنمی‌تابد

واکنش‌ها را دیدی سردار؟

در پی حواشی اخیر رخ داده در تیم ملی، انواع و اقسام شایعات منتشر شده؛ از اینکه ممکن است دیگر مهدی طارمی و علیرضا جهانبخش به تیم ملی دعوت نشوند تا اینکه شاید دراگان اسکوچیچ تصمیم به تغییر کاپیتان تیم بگیرد. طبیعتا در فوتبال ایران که آدم از یک ثانیه بعدش هم خبر ندارد، حتی تکلیف خود اسکوچیچ هم روشن نیست، چه برسد به اینکه او قرار است بعدا چه کاری انجام بدهد! با این همه یک نکته در ماجرای شایعه تغییر کاپیتانی و بولد شدن اسم سردار آزمون به‌عنوان گزینه اول به وضوح نمایان شد؛ اینکه بخش زیادی از افکارعمومی موافق سپرده شدن بازوبند به آزمون نیست. سردار قطعا یکی از بهترین بازیکنان فوتبال ایران است و هم‌اکنون تنها لژیونر فیکس کشورمان در 5لیگ معتبر اروپا به شمار می‌رود. به علاوه او چیزی حدود یک‌دهه سابقه بازی در تیم ملی را دارد و در همین مرحله انتخابی هم گل‌های بسیار حساسی برای تیم کشورمان به ثمر رساند. گذشته از اینها رابطه خوبی هم با سرمربی تیم ملی دارد که این مسئله برای او یک امتیاز بزرگ محسوب می‌شود. پس پرسش اینجاست که چرا بخش قابل توجهی از افکارعمومی سردار را به‌عنوان کاپیتان قبول نمی‌کند؟ جوابش در رفتارهای خود این بازیکن نهفته است.
البته که آزمون امروز بسیار پخته‌تر از قبل شده و شرایطش قابل مقایسه با 4سال پیش نیست که در مواجهه با انتقادات، از تیم ملی خداحافظی کرد. با این حال، شخصیت او هنوز نیاز به بلوغ بیشتری دارد. آزمون همچنان ناپخته حرف می‌زند، زیاد خودستایی می‌کند و در هر جمله‌اش یک «من» دارد. دلیلی ندارد که این بازیکن اینطور بی‌محابا در مورد هر چیزی جبهه‌گیری کند یا دست به تخریب همبازیانش بزند. فقط کافی است حمله شدید او به رامین رضاییان را در آخرین مصاحبه تلویزیونی‌اش به یاد بیاورید؛ هجومی که حتی اگر سزاوارانه بود، نباید چنین آشکار از آزمون سر می‌زد. در نتیجه مردم اینها را می‌بینند و سردار را پس می‌زنند. حیف اوست که کم‌کم به سن کاپیتانی می‌رسد، اما هنوز پایگاهش را پیدا نکرده. کاش آزمون کمی متین‌تر از اینها عمل کند.

سامان بلاتکلیف
در صف‌بندی رخ داده بین بازیکنان موافق و مخالف دراگان اسکوچیچ، یک نکته کمتر مورد توجه قرار گرفت و آن هم مربوط می‌شد به داستان سامان قدوس؛ لژیونر باکیفیت و پرهواداری که در دسته منتقدان مربی کروات قرار داشت. سامان جزو کسانی بود که استوری باند مهدی طارمی و علیرضا جهانبخش را منتشر کردند. این داستان به‌خودی خود نکته ویژه‌ای ندارد، اما مسئله اینجاست که قدوس برخلاف بقیه هم‌باندی‌هایش، حتی از کارلوس کی‌روش هم دل‌خوشی نداشت و ندارد. او در زمان سرمربی پرتغالی تیم ملی به ندرت مورد استفاده قرار می‌گرفت و حسابی هم از این مسئله شاکی بود. مثلا این بخش از سخنان قدوس را بعد از روی کار آمدن اسکوچیچ بخوانید: «من اسکوچیچ را به اندازه کی‌روش نمی‌شناسم ولی تا اینجا که با او آشنا شدم متوجه شدم که اسکوچیچ چقدر مربی خوبی است. او تاکتیک‌های زیادی را در تمرینات و بازی‌ها کار می‌کند. دوست دارم بیشتر برای این تیم بازی کنم تا بیشتر او را درک کنم. اسکوچیچ بیشتر از کی‌روش به من اعتماد دارد و به من بازی می‌دهد. من در زمان کی‌روش هم آماده بودم ولی نمی‌دانم که چرا در ترکیب نبودم.» در نتیجه روشن می‌شود که مسئله اصلی قدوس دقایق بازی خودش است، نه کیفیت و شرایط تیم و کادرفنی. او در زمان اسکوچیچ هم اغلب روی نیمکت بود و در بازی با لبنان که به‌خاطر تغییر سیستم تیم به بازی گرفته شد نمایش خوبی نداشت. قدوس بعد از تعویض خود در آن مسابقه به تصمیم اسکوچیچ اعتراض کرد که به‌نظر می‌رسد در تداوم نیمکت‌نشینی‌اش بی‌تأثیر نبوده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید