مقاومت سازمانی در برابر استارت آپ ها
چرا سازمانها و نهادهای دولتی برای کاهش آمار منفی خود از استارتآپها حمایت نمیکنند؟
نگار حسینخانی، روزنامهنگار
آمارهای منفی و کاهش بازدهی و کیفیت کاری سازمانها و نهادهای دولتی گاهی آنقدر پرتکرار و بیفرود پیش میرود که هر نوع تغییر و بهبود را ناممکن و دور از دسترس نشان میدهد. به آمار سالانه مرگومیرهای ناشی از خوابآلودگی در تصادفات جادهای توجه کردهاید؟ چرا این آمار سیر کاهشی ندارند و مقابله با آنها تنها به چند توصیه محدود مانده است؟ یا چرا تصمیمات وزارت آموزش و پرورش برای مهارتآموزی دانشآموزان و بهبود وضعیت تحصیلی آنها همچنان شبیه آرزوست؟ آیا واقعا نمیتوان در حوزه آموزش دست به کاری عملی برای رسیدن به این هدف بزرگ زد؟ در حوزه سلامت، بیمه، تفریح و... چطور؟ چه برنامه و طرحهایی هر سال پس از اعلام آمار منفی به این سازمان و نهادها جاری میشود؟ چرا تحرکی در جامعه برای رفع این معضلات شکل نمیگیرد؟ غیبت افراد خوشفکر و مؤثر چقدر در سیستم اداری راه نیل به این اهداف را برایمان سد کرده است؟ برای پاسخ به این پرسشها سراغ چند نمونه معدود از استارتآپهایی رفتهایم که میتوانند گشایشی در وضعیت موجود ایجاد کنند و از آنها درباره تلاشهایشان برای رفع این مشکلات پرسیدهایم. اینکه چرا سازمانهای دستبالا تمایلی به همکاری با آنها ندارند و اگر این همکاری شکل بگیرد چه اتفاقی در جامعه رخ خواهد داد؟
کاهش تلفات جادهای با یک استارتآپ
ایران با ۱۸هزار فوتی حوادث جادهای در سال، از نظر آماری در جایگاه بالاترین تلفات جادهای جهان قرار دارد؛ تلفاتی که خستگی و خوابآلودگی از مهمترین دلایل بروز آن به شمار میرود. میزان تصادفات ناشی از خستگی در ایران تقریبا 20تا 40درصد کل تصادفات سالانه برآورد شده است. از سویی 5درصد مردم از بیماری آپنه رنج میبرند؛ آپنه بیماری است که باعث میشود فرد هنگام رانندگی عادی هم دچار خوابآلودگی شود. برای این مشکل ثابت که همواره در تصادفات جادهای وجود دارد، چه فکری شده است؟
سعید بستانمنش، مدیرعامل استارتآپ سازنده سیستم شناسایی خوابآلودگی راننده است. او معتقد است وجه تمایز این سامانه با سیستمهای دیگر شخصیسازی شناسایی خوابآلودگی راننده به کمک مدلسازی دینامیک عرضی خودرو، یادگیری ماشینی و حسگر گشتاور است. درواقع این سیستم نیازی به سنسور اضافی ندارد. این سامانه شامل مدل شناختی سیستم عصبی عضلانی راننده و سیستم فرمان خودرو میشود. درصورتی که تشخیص داده شود راننده خوابآلود است، سامانه شروع به هشدار میکند. از سویی این سامانه شناسایی خوابآلودگی ایرانی مطابق با جادهها و راههای ایران است. این در حالی است که صنعت خودروسازی و وزارت صنعت، معدن و تجارت همچنان از قافله تجارب و پیشرفت گروههای استارتآپی غافل است. در اینباره حداقل وزارت صنعت، معدن و تجارت و راه و شهرسازی موظفند در تجاریسازی این سامانه بومی تلاش و از آن حمایت کنند. از سوی دیگر براساس برنامه ششم توسعه، رویکرد بیمهها در پرداخت خسارتها از سال 1400رانندهمحور است.
آرزوهای آموزش و پرورش اینجا محقق شده
«میخواهیم فرایندهای آموزشی تغییر کنند و آموزش به هر شخصی براساس نیازهایش طراحی شود.» این جملات علی منصور، بنیانگذار سامانه آموزش «لایوبوک» است. هدف او تغییر فرایندهای سنتی آموزش در ایران است. وقتی کرونا همهگیر شد، همه سیستم آموزشی در هم پیچید تا ما دوباره به یاد بیاوریم که از پیشبینیهایمان برای آموزش مجازی چقدر فاصله داریم. وقتی تب کرونا فرونشست و مسئولان آموزش و پرورش از 2سال دوری و مشکلات ناشی از آن صحبت کردند و گفتند باید به مهارتآموزی در مدارس توجه شود، در همه این اوقات، تیمی با دغدغه آموزشی در کنارمان فعالیت میکرد؛ بیآنکه صدایش به گوش مسئولان برسد؛ تیمی که هزینههای بالای کلاسهای خصوصی و منابع سنتی کمکآموزشی را حذف کرده بودند؛ پروژهای که در آن هیچ دانشآموزی بهخاطر شرایط مالیاش از رسیدن به دانشگاههای معتبر و سطح آموزشی بالا و کسب موقعیتهای بهتر در جامعه، محروم نمیماند؛ این درحالیاست که یوسف نوری، وزیر آموزش و پرورش آمار دانشآموزان بازمانده از تحصیل را ۹۸۰هزار نفر میداند. درحالی که لایوبوک جایزه یونسکو را بهعنوان خلاقترین طرح آموزشی برنده شده است. منصور معتقد است: «سرفصلهای آموزشی در ایران بهخوبی تهیه شدهاند، اما با سطوح اقتصادی و اجتماعی اغلب خانوارهای ایرانی همخوانی ندارند؛ مثلا به دانشآموز میگویند که نگاه کن! مشاهده کن و… درحالیکه مشاهدهگری در یک محیط آزمایشگاهی رخ میدهد. ما میخواهیم سیستمهایی آماده کنیم که همین سرفصلهای موجود با مهارتهای روز به دانشآموز منتقل شوند؛ یعنی به معلم میگوییم به دانشآموز چیزی را آموزش بده که براساس نیازش باشد، اما همه اینها مواردی نیست که یک شرکت خصوصی بتواند به تنهایی انجامشان بدهد.»
سلامت و استارتآپهای پراکندهاش
دکتر ساینا، پزیکاتو، بهزی، دکتر سوشا، رسا، زوپ، داروچی، هلیکس، نبض، نینیکس و... از استارتآپهای شناخته شده در حوزه سلامت هستند. با این حال باید گفت هنوز استارتآپی در حوزه سلامت خیلی موفق نبوده است. خیلیهایمان از رفتن به مطبهای شلوغ بیزاریم و بسیاری از ما با توجه به دغدغههای روزانه وقت برای این مهم نمیگذاریم. البته استارتآپهای فراوانی در حوزه سلامت فعالیت میکنند، اما هیچیک نتوانستهاند آنطور که باید جای خود را در بین مردم باز کنند. محمد شکرچیان، بنیانگذار استارتآپ «مطپ» است. او میگوید که بهدلیل لَختی یا اینرسی ذاتی نهادها در برابر تغییر، این همراهی ابتر مانده است: «مطپ» از آن دسته از استارتآپهاست که این امکان را در اختیار شما میگذارد که بنا بر مشکلاتتان با پزشک مشاوره کنید. بهعبارتی درخواست شما برای شبکه پزشکان همکار مطپ ارسال خواهد شد و در اسرعوقت ارتباط تصویری یا صوتی شما (به انتخاب خودتان) با پزشکان مورد تأیید نظامپزشکی بهصورت آنلاین برقرار خواهد شد. به اعتقاد شکرچیان استارتآپهای گمنام، اما مفید بسیاری در این حوزه وجود دارد: «در بعضی نهادهای دولتی با مدیریت ناکارآمد، بدنه تنبل و بیانگیزهای ایجاد شده است. از آنجایی که نگاه رقابتی و بهبوددهنده در این بدنه شکل نگرفته است، بهدنبال نوآوریها نمیرود؛ بنابراین دغدغه در اینباره ندارد. شاید راهحل آن کوچکسازی دولت و واگذاری بخشی از مسئولیتها به بخش خصوصی برای چابکسازی و رقابت باشد. شایستهسالاری منجر به بهبود و اصلاح خواهد بود و چنین سیاستی است که نهادها را ملزم به استفاده از استارتآپها خواهد کرد.» شکرچیان همچنین حوزه سلامت را حوزه خاصی میداند و ادامه میدهد: «شاید دغدغههای استارتآپهای سلامت استفاده دولت و همراهی با آن نباشد، اما سلامت ذاتا حوزه حساسی است و مقاومت فکری مدیران بهمراتب بالاتر از دیگر حوزهها بوده و با پیشفرضهای بازدارنده به آن نگاه میکنند. بنابراین درخواست این نوع استارتآپها اصلا همراهی و کمک نیست، بلکه کمترین آن کارشکنی نکردن و اجازه دادن به استارتآپ در بخش خصوصی است که کارش را ادامه دهد و فعالیت کند؛ یعنی سقف خواستهها به مجوز دادن و اجازه فعالیت مستقل محدود شده است.»
توانبخشی فقط کار سازمان بهزیستی نیست
اما این وضعیت در بقیه حوزههای نیز حاکم است. ۸میلیون و ۳۰۰هزار سالمند در جامعه زندگی میکنند؛ سالمندانی که در 3دهه آینده، با استمرار شرایط فعلی و پیر شدن جمعیت، تعدادشان با خیز تندتری همراه خواهد شد؛ یعنی جمعیت سالمند ایران از ۱۰درصد به ۳۰درصد خواهد رسید و همین مسئله کشور ما را به یکی از ۵کشور سالمند جهان تبدیل میکند؛ بنابراین دولتها علاوه بر سیاستهای افزایش جمعیت باید فکری به حال جمعیت سالمند و بیمار خود کنند؛ آن دسته که دچار ضعفهای ناشی از بروز بیماریهایی چون آلزایمر، پارکینسون و... خواهند شد. استارتآپ فنآسا در اینباره کارهایی صورت داده است. این استارتآپ با هدف طراحی و تولید ابزارهای هوشمند توانبخشی غیرتهاجمی برای بیماران مبتلا به اختلالات مغز و اعصاب شروع به فعالیت کرده و قصد دارد با استفاده از تکنولوژی و مهندسی، ابزارهایی بسازد تا کیفیت زندگی بیماران را ارتقا دهد و انجام امور روزانه را برای آنها سادهتر کند؛ مثلا نخستین محصول این استارتآپ قاشق یار، قاشقی هوشمند است که به افرادی که بهدلیل بیماری یا کهولت سن مبتلا به لرزش دست شدهاند و نمیتوانند مستقل و راحت غذا بخورند، کمک میکند بدون کمک و خجالت غذا بخورند. این قاشق هوشمند لرزش دست فرد را تشخیص داده و توسط سیستمهای کنترلی و موتورهای کوچکی که داخل بدنه خود دارد، لرزشها را خنثی میکند. چنین استارتآپهایی کم نیستند. مواردی که با توجه بهزیستی و معاونت توانبخشی میتوانند گستردهتر و مفیدتر کار کنند.
فعالیت استارتآپها چند سالی است که شکل جدیتری بهخود گرفته و حالا بعضی از آنها از شبکهای سر برآوردهاند که با دیگر استارتآپها در کارخانه و کارگاههایی با حمایت از این موضوع رشد میکنند و ایدههای خود را به اجرا میرسانند. شاید به ظاهر این استارتآپها برای تولد و رشد نیازی به حمایتهای سازمانی نداشته باشند، اما بیشک سازمانها و نهادهای مربوطه نباید از این نیاز خود بیخبر بمانند و بهتر است به فعالیتهای خود با استارتآپها نگاهی تازهتر کرده و این همکاری را از سر بگیرند یا تقویت کنند.
نکته
اجرای درست قانون با نگاه مثبت به استارتآپها
افشین کلاهی، از اعضای کمیسیون کسبوکارهای دانشبنیان اتاق بازرگانی یکی از دلایل عدمهمکاری و کمک بخش دولتی از استارتآپها را بیاعتمادی میداند. او معتقد است مشکلاتی دیگری نیز در اینباره وجود دارد که از میان آنها میتوان به بازار شرکتهای دانشبنیان اشاره کرد: «بازار انحصاری بهدست شرکتهای وابسته و خصولتی است؛ بنابراین برای رسیدن به کمک از استارتآپها باید نگاه تغییر کند. با توجه به نامگذاری این سال و صحبت چند سال اخیر درباره شرکتهای دانشبنیان تا زمانی که نوع نگاه دستگاههای اجرایی تغییر نکند، شاهد تغییر نخواهیم بود؛ چون اکوسیستم شرکتها مشکلی نداشته و حمایت شده و به محصول خدمتشان خواهند رسید. اما وقتی قصد میکنند به بازار وارد شوند، ممکن است خریداری نداشته باشند؛ بنابراین سازمانها با شعار دانشبنیان شدن در عمل برای استارتآپها مشکلات مجوزی ایجاد میکنند؛ یعنی در نهایت معتقدند که آییننامهها دست آنها را بسته است. در این مرحله آییننامهها باید تغییر کند.» درباره اعتمادسازی نهادها به استارتآپها، قانون جهش تولید دانشبنیان این موضوع را درنظر گرفته و در بندی اعلام میکند، شرکتهای دانشبنیانی که محصولی را برای اولینبار در کشور تولید میکنند که مشابه ندارد، میتوانند سازمانهای دولتی را موظف به قرارداد و خرید کنند. از سویی سازمانها حق ندارند که مشابه خارجی آن را تهیه کنند. این قانون تازه ابلاغ شده شاید بتواند بخشی از مشکلات عدماعتماد سازمانهای دولتی به شرکتهای دانشبنیان را کم کند. از سویی کلاهی در این قانون به ورود شرکتهای بزرگ اشاره کرده و میگوید که شرکتها و صنایع بزرگ باید وارد این حوزه شده و شرکتهای کوچک را حمایت کرده و از سهام آنها خریداری کنند. بهعبارتی با این ارتباط، مشکل بازار شرکتهای کوچک حل میشود. مشکلات قانونی، مثل آییننامهها نیز وجود دارد؛ مثلا سازمانی قواعدی دارد مبنی بر اینکه باید با پیمانکاری با فلان رتبه برای پروژهاش قرارداد امضا کند. موانع آییننامهای نیز با این 2تا راهحل که قانون درنظر گرفته حل خواهد شد. کلاهی توضیح میدهد: «مجری این قانون معاونت علم و فناوری است، اما مواد مختلف قانون توسط دستگاههای مختلف اجرا خواهد شد؛ مثلا در ماده 10این قانون گفته شده است در مواردی که به تشخیص بالاترین مقام دستگاه اجرایی متقاضی خرید، محصول دانشبنیان برای بار اول در کشور ساخته میشود و دارای مشابه داخلی نباشد، با تأیید کارگروهی زیرنظر شورای راهبری فناوریها و تولیدات دانشبنیان موضوع ماده (۲) قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات متشکل از نماینده معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور، نماینده وزارت صنعت، معدن و تجارت و نماینده دستگاه اجرایی متقاضی، الزام به برگزاری مناقصه نبوده و موارد مورد معامله موضوع این ماده، با مؤسسات و شرکتهای دانشبنیان، واحدهای فناور مستقر در مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری، سراهای نوآوری دانشگاه آزاد اسلامی، جهاد دانشگاهی و واحدهای خلاق، بدون انجام تشریفات قانون برگزاری مناقصات انجام میشود یا در ماده یک نیز آمده تمامی دستگاههای اجرایی موظفند سالانه فهرست اقلام راهبردی خود و نیز تواناییهای فناورانه داخلی و خلأهای موجود کشور و برآورد ارزش و زنجیرههای تأمین هر کدام را با تعیین اولویتها به شورای راهبری فناوریها و تولیدات دانش بنیان موضوع ماده (۲) قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات مصوب ۱۳۸۹/۸/۵ با اصلاحات بعدی ارائه دهند.»
به اعتقاد کلاهی، این حمایت قانونی وجود دارد، قوانین و آییننامههای اجرایی خوب هم در کشور کم نیست، اما اجرا نمیشود. او اشاره میکند که قانون جهش تولید دانشبنیان در 20ماده، 10تبصره و 14آییننامه اجرایی که روی آن نوشته خواهد شد بسیار در وضعیت استارتآپها مؤثر است. البته این در حالیاست که نوع نگاه این سازمانها در نوشتن آییننامه مثبت باشد؛ چون اگر چنین نباشد آییننامهها بهگونهای نوشته میشود که قانون از حیز انتفاع خارج خواهد شد: «مثلا بعضی از بندهای قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان هم بهدلیل اینکه آییننامهها درست نوشته نشدند، قانونش بهدرستی اجرایی نشد؛ حتی معافیت مالیاتی که در آن قانون درنظر گرفته شده بود، اکنون به شرکتها تعلق نمیگیرد. درصورتی که به صراحت در قانون عنوان شده همه شرکتهای دانشبنیان 15سال باید از مالیاتدهی معاف شوند.»
به اعتقاد این کارشناس اقتصادی، تغییر در حوزه استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان نهتنها ممکن که قانونی برای اجرای آن وجود دارد، اما همین قوانین میتوانند با نگاه نادرست و منفی سازمانها اجرایی نشده یا از حیز انتفاع ساقط شوند.
خلاصه گزارش
سعید بستانمنش، مدیرعامل استارتآپ سازنده سیستم شناسایی خوابآلودگی راننده : «وجه تمایز این سامانه با سیستمهای دیگر شخصیسازی شناسایی خوابآلودگی راننده به کمک مدلسازی دینامیک عرضی خودرو، یادگیری ماشینی و حسگر گشتاور است. درواقع این سیستم نیازی به سنسور اضافی ندارد. این سامانه شامل مدل شناختی سیستم عصبی عضلانی راننده و سیستم فرمان خودرو میشود.»
علی منصور، بنیانگذار سامانه آموزش لایوبوک: «میخواهیم فرایندهای آموزشی تغییر کنند و آموزش به هر شخصی براساس نیازهایش طراحی شود.» هدف او تغییر فرایندهای سنتی آموزش در ایران است. وقتی کرونا همهگیر شد، همه سیستم آموزشی در هم پیچید تا ما دوباره به یاد بیاوریم که از پیشبینیهایمان برای آموزش مجازی چقدر فاصله داریم
شکرچیان بنیانگذار استارتآپ مطپ: «در برخی نهادهای دولتی با مدیریت ناکارآمد، بدنه تنبل و بیانگیزهای ایجاد شده است. از آنجایی که نگاه رقابتی و بهبوددهنده در این بدنه شکل نگرفته است، بهدنبال این نوآوریها نمیرود؛ بنابراین مسئلهای در اینباره ندارد. شاید راهحل آن کوچکسازی دولت و واگذاری بخشی از مسئولیتها به بخش خصوصی برای چابکسازی و رقابت باشد. شایستهسالاری منجر به بهبود و اصلاح خواهد بود و چنین سیاستی است که نهادها را ملزم به استفاده از استارتآپها خواهد کرد.»
افشین کلاهی از اعضای کمیسیون کسبوکارهای دانشبنیان اتاق بازرگانی:
«بازار انحصاری بهدست شرکتهای وابسته و خصولتی است؛ بنابراین برای رسیدن به کمک از استارتآپها باید نگاه تغییر کند. با توجه به نامگذاری این سال و صحبت چند سال اخیر درباره شرکتهای دانشبنیان تا زمانی که نوع نگاه دستگاههای اجرایی تغییر نکند، شاهد تغییر نخواهیم بود؛ چون اکوسیستم شرکتها مشکلی نداشته و حمایت شده و به محصول خدمتشان خواهند رسید.»