• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
دو شنبه 20 تیر 1401
کد مطلب : 165569
+
-

برخاستن رادیکالیسم از دنده چپ

حوادث ۱۸تیر سال78، ناشی از قدرت‌نمایی یک جریان اپوزیسیون برانداز بود

گزارش
برخاستن رادیکالیسم از دنده چپ

صفیه رضایی، روزنامه‌نگار

وقایع تیر۷۸ در حافظه تاریخی عموم، بیشتر با حادثه کوی دانشگاه تهران شناخته می‌شود، اما ریشه‌های بروز آن حادثه و آشوب‌های پس از آن به عوامل دیگری مانند مخالفت با اصلاح قانون مطبوعات در مجلس شورای اسلامی و اعتراض به حکم دستگاه قضایی مبنی بر توقیف روزنامه «سلام» به‌علت تخلف از قانون  باز می‌گردد. البته آشوب‌های تیر۷۸ حادثه‌ای با منشا طبیعی نبود بلکه از مدت‌ها قبل با اجرای سناریوی موسوم به قتل‌های زنجیره‌ای و تخریب دستگاه امنیتی کشور، زمینه‌سازی‌ شده بود. در واقع جریان‌های زاویه‌دار با انقلاب با سوءاستفاده از این فرصت، در راستای پیشبرد اهداف‌شان با ایجاد انحراف در جنبش دانشجویی و برانگیختن دانشجویان به بهانه آنچه «دفاع از آزادی‌های مدنی» القا می‌کردند، سعی داشتند ناآرامی‌های دانشجویی را به صحنه آشوب‌های اجتماعی بکشانند و آن را از چند خیابان در تهران به سراسر کشور گسترش دهند که البته با شکست مواجه شد.

ریشه‌های یک حادثه تلخ
یکی از عواملی که به‌عنوان بهانه حوادث سال۷۸ از آن یاد می‌شود اعتراض روزنامه‌های زنجیره‌ای و تشکل‌های سیاسی حامیان آن به تصویب طرح «اصلاحیه قانون مطبوعات» در کمیسیون فرهنگی مجلس پنجم بود. عامل مکمل دیگری که در آن دوره به اقدامات ساختارشکنانه و ضدیت علنی با نظام منجر شد آتش‌افروزی روزنامه «سلام» بود که یک روز قبل از تصویب طرح اصلاحیه قانون مطبوعات در صحن علنی مجلس در اقدامی عجیب و پرسش‌برانگیز، سند محرمانه منتسب به وزارت اطلاعات را با این تیتر منتشر کرد که «سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است»؛ این امر بر شدت التهابات و هیجانات سیاسی افزود. در پی این اقدام، وزارت اطلاعات دولت اصلاحات، شکایتی را علیه روزنامه سلام تنظیم و آن را تسلیم قوه قضاییه کرد. دادگاه ویژه «روحانیت» نیز در پی این شکایت، روزنامه سلام را به جرم انتشار اسناد طبقه‌بندی شده توقیف کرد. روزنامه‌های موسوم به زنجیره‌ای در اقدامی هماهنگ، تعطیلی روزنامه سلام را مهم‌ترین سوژه خبری خود قرار دادند و از آن به‌عنوان «اقدامی غیرقانونی» و «مخالفت با توسعه سیاسی» یاد کردند. در همین راستا روز پنجشنبه ۱۷تیر، ۱۰روزنامه زنجیره‌ای با تیترهای تهدیدآمیزی چون «محدودیت مطبوعات خشم مردم را شعله‌ور خواهد کرد»، «زمان حامل حوادث خشونت‌بار است»، «نظام باید هزینه‌های سنگینی بپردازد»، «دانشجویان ساکت نخواهند نشست»، «ورود به قلعه چپ‌گرایان یک ریسک خطرناک برای محافظه‌کاران است»، «مقابله با دولت و مخالفت با توسعه سیاسی» و «پایان سیاست‌ورزی»، درصدد القای فضای بحرانی و ناآرامی به جامعه برآمدند. همان روز «دفتر تحکیم وحدت» یک مراسم اعتراض‌آمیز را در دانشگاه تهران برگزار می‌کند که به درگیری‌های خشونت‌بار تبدیل می‌شود. در شامگاه همان روز نیز، حدود ۳۰۰نفر از دانشجویان در مجموعه خوابگاهی کوی دانشگاه تهران اقدام به راهپیمایی غیرقانونی کرده و سپس با تحریک عده‌ای از عناصر افراطی، از کوی دانشگاه خارج می‌شوند و اقدام به شعار دادن می‌کنند. ازجمله شعارهای دانشجویان این بود: «طرح سعید امامی ملغی باید گردد»، «مجلس فرمایشی، خجالت خجالت»، «آزادی اندیشه، همیشه‌همیشه». به‌تدریج و با حضور نیروی انتظامی، اغلب دانشجویان به داخل کوی برمی‌گردند اما تعدادی از دانشجویان اصرار بر ادامه تظاهرات در بیرون دانشگاه دارند و اقدام به پرتاب اشیائی به سمت نیروهای انتظامی می‌کنند. این اقدامات تا آنجا ادامه پیدا می‌کند که یکی از کارکنان نیروی انتظامی توسط دانشجویان به گروگان گرفته می‌شود که نیروی انتظامی نیز جهت آزاد کردن وی وارد عمل می‌شود. به‌تدریج، درگیری‌ها شدیدتر شده و نیروی انتظامی وارد مجتمع کوی دانشگاه می‌شود. درگیری‌های پراکنده که از نیمه‌شب آغاز شده بود، تا صبح روز جمعه ادامه می‌یابد و افراد نقابدار مستقر در کوی و پشت‌بام‌های مشرف به خیابان کارگر با پرتاب سنگ و سردادن شعارهایی علیه ارکان نظام، درصدد تهییج دانشجویان از یک سو و تحریک نیروهای انتظامی و امنیتی به‌شدت عمل در برخورد با دانشجویان در سوی دیگر برمی‌آیند. حدود ساعت ۱۱صبح، بالاخره جلسه شورای تأمین استان در استانداری تشکیل می‌شود و حادثه شب گذشته را بررسی می‌کند. حوالی ظهر روز جمعه به نیروهای انتظامی دستور داده می‌شود که از صحنه خارج شوند.

ماهیگیری از آب گل‌آلود!
در این میان برخی چهره‌های سیاسی که هیچ تناسبی با گفتمان اصلاح‌طلبی نداشتند به بهانه ابراز همدردی با دانشجویان وارد کوی دانشگاه می‌شوند. مجید انصاری، موسوی لاری، دکتر معین، فائزه هاشمی، خانم کروبی، مصطفی تاج‌زاده، عبدالله نوری، درودیان، اکبر گنجی، ابراهیم اصغرزاده و... ازجمله این افراد هستند. در این میان پیاده‌نظام‌هایی از عناصر نهضت آزادی، حزب ملت، نیروهای ملی - مذهبی، سلطنت‌طلبان و افراد وابسته به کانون نویسندگان خود را به تظاهرکنندگان می‌رسانند و با توزیع اعلامیه‌ها و بیانیه‌هایی سعی در تهییج و گسترش دامنه آشوب‌ها در سطح شهر داشتند. همچنین در این روز تعدادی از مردم عادی و زنان محجبه توسط اوباش با چاقو و سنگ و پنجه‌بکس مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند. در میدان انقلاب، چهارراه مخبرالدوله و بلوار کشاورز، چادر تعدادی از خانم‌ها توسط اوباش برداشته شد و 3تن از این بانوان که مقاومت از خود نشان داده بودند توسط تیغ موکت‌بری به‌شدت مجروح شدند.

نکته
نقشه راه  براندازی
قضایای ۱۸تیر ناشی از قدرت‌نمایی یک جریان اپوزیسیون برانداز خارج از حاکمیت بود که تلاش می‌کرد با بستر‌سازی‌ رادیکالیسم زمینه براندازی نظام را فراهم کند. جریانی که اتفاقا در ماجرای فتنه88 نیز نقش‌آفرینی کرد که البته فتنه‌های آنها نقش برآب شد. جریانی که سعی در نفوذ در قدرت را داشت اما هیچ نشانه‌ای از ملی‌گرایی و وطن‌پرستی نداشت و تلاش در نابودی نظام داشت. در واقع کوی دانشگاه، اغواگری بزرگی علیه نظام بود که افرادی همچون تاج‌زاده، حجاریان، معین و... که خارج از رویه اصلاح‌طلبی قابل تعریف هستند هنوز هم با اتکا به فتنه خودساخته کوی دانشگاه، نان مظلوم‌نمایی آن را می‌خورند.

این خبر را به اشتراک بگذارید