فتوت؛ نشانهاى از خصایل نیک
درنگی کوتاه بر زوایایی از فرهنگ و سنت فتوت و جوانمردی و الگوی روابط اجتماعی آن
فتوت از زمره اندیشههایی است که امکان بروز در صحنه را پیدا کرده و از فکر به فرهنگ تبدیل شده است. فرهنگ فتوت و جوانمردی پیشینهای طویل در تاریخ و سنت و منابع دینی داشته و مکتوبات متعددی با نام فتوتنامه برای شناخت این مرام و مشرب وجود دارد. در نوشتار پیشرو فتوت در قرآن و حدیث موردبررسی اجمالی قرار گرفته و بهعنوان یک تنظیمگر روابط اجتماعی معرفی شده است. همچنین از نسبت فتوت با مذهب شیعه سخن به میان آمده و ضرورت مطالعه و شناخت این الگوی مهم در سلوک و اخلاق اجتماعی بیان شده است.
پهنه تاریخ لبریز از اندیشهها و فکرهایی است که متولد شدهاند اما بهسان طفلی نورس در همان گهواره کتابها ماندهاند؛ اندیشههایی که فرصت بالغ شدن را نیافته و پس از چندی یکراست از گهواره به تابوت مرگ منتقل شدهاند. اما در این میان اندیشههایی هم بودهاند که آرام و تدریجی به عرصه فعل و عمل و رفتار قدم نهاده و دوران رشد خود را طی کرده و به بلوغ رسیدهاند؛ اندیشههایی که قدم از گهواره کتاب برون نهاده و مسیر «بودن» بهسوی «شدن» را گام برداشته و لباس فرهنگ به تن کردهاند. این اندیشههای فعلیتیافته مرگ ندارند ولی ممکن است در دورانی ظهور و بروز آنها کاهش پیدا کرده و از فرهنگ به سنت تبدیل شوند؛ سنتهایی نیکو که البته درعین غفلت از آنها، توان و ظرفیت ترویج و تجلی دوباره را دارند، مشروط بر اینکه نخواهیم فقط از آنها بهعنوان یک خاطره دور یاد کنیم و برخوردی صرفا روانشناختی و نوستالژیک با آنها داشته باشیم.
در میان فرهنگهای گذشته که از آن میتوان به سنت یاد کرد، «فتوت» با بنمایههای قوی اندیشهای و ظهور و بروز در قامت یک تشکیلات وسیع با خدمات فراگیر فکری- فرهنگی و اجتماعی- سیاسی، ظرفیت بینظیری برای تجلی بیشتر در دوران کنونی را داراست. به دیگر سخن چنانچه در روزگاران گذشته، «فتوت» و «جوانمردی» نقش مهمی در بحرانهای ایران اسلامی ایفا کردهاند، اکنون نیز میتوانند برای تنظیم روابط انسانی ذیل چارچوبی معین و البته متناسب با عصر فعلی، تلاشی در خور کنند. اما پیش از این فهم عمومی جامعه نیازمند شناختی اجمالی از «فتوت» است. در عبارات پیشرو سعی شده به فراخور مجال و توان، بخشهایی از فرهنگ و سنت فتوت و جوانمردی ارائه شود.
واکاوی لغتی و مفهومی فتوت
فتوت در لغت بهمعنای جوانمردی است اما در مفهوم، ردی پررنگ از بسیاری از خصال نیک را میتوان در فتوت دید و دنبال کرد. ویژگیهای مهم اخلاقی مانند جود، سخاوت، مروت و... همگی در فتوت حضور فعال دارند، بهگونهای که میتوان مفهوم فتوت را در یک جمله خلاصه کرد: ترجیح دادن دیگران بر خود. از اینرو فتوت یک اخلاق اجتماعی است که البته پیوندی ناگسستنی با سلوک فردی و عرفانی دارد. همانگونه که در عرفان، فناء مقامی است والا که سلوک فردی را جهت میدهد، در فتوت، بذل جان بهعنوان بالاترین مرتبه جوانمردی لحاظ میشود. در همین راستا مولوی سروده است: عیب او مهر و وفا و مردمی/ عیب او صدق و ذکا و همدمی/ کمترین عیبش جوانمردی و داد/ آن جوانمردی که جان را هم بداد. حتی در میان عرب مثلی مشهور وجود دارد که «لو دعی الفتی لطعنه اجاب»؛ اگر جوانمردی را به کشتن خوانند، اجابت کند. از اینرو بذل دارایی نوعی جوانمردی است هرچند گستره فتوت به همین اندازه محدود نمیشود و نوعی رفتار و اخلاق اجتماعی در برخورد با سایر انسانهاست که ابعاد مختلفی دارد.
فتوت در قرآن
در آیات قرآن نیز در مواردی لفظ فتوت به چشم میخورد. در پارهای از این موارد فتی به مرد و زنی اطلاق شده که به نوعی خود را وقف خدمت کردهاند. گویی قرآن به موازات مبارزه اسلام در سطح جامعه برای از میان بردن ساختار بردهداری، درصدد ایجاد ادبیاتی است که در سطح فکر و فرهنگ نیز مفاهیم حاوی معنای بردگی و استثمار را منزوی سازد. از اینرو برای ایجاد شأن اجتماعی و حرمت انسانی برای خادمان، تعبیر فتی و فتیات را بهکار میبرد. درنتیجه جامعه اسلامی باید بهصورت تدریجی از سازوکار بردهداری عاری شده و اگر در مواردی بقایایی از نوعی خدمت پاییندستان به بالادستان وجود دارد، با اصلاح فرهنگی و اعطای شأن اجتماعی، فشار و بار روانی را به کمترین میزان خود برساند. به همین منظور در آیه 25سوره نساء خداوند به مسلمانان توصیه میکند «اگر استطاعت مالی برای ازدواج و تشکیل خانواده ندارید، با زنان مومنی که پرستار شما هستند ازدواج کنید» و در این مورد واژه فتیات را بهکار میبرد تا جایگاه اجتماعی و کرامت انسانی این افراد را در سطح فرهنگ عمومی حفظ کرده و نگاه تحقیرآمیز جاهلیت را از بین ببرد. در راستای همین فرهنگسازی بوده که پیامبر به پیروانش دستور میداد کنیزان خود را فتات و غلامان را فتی خطاب کنند؛ چرا که با این نوع از تکریم مقام انسان، روابط افراد در جامعه شکل دیگری مییافت و به مرور زمان به آن الگوی آرمانی اسلام نزدیک میشد. علاوه بر این، ادبیات فتوت نوعی ارزش درونی برای خادمان ایجاد میکرد که در نهایت بر کیفیت اخلاق و اعمال و تعهد و وفای آنها میافزود. قرآن برای قوام بخشیدن به این سنخ از ادبیاتی که خود آغازگر آن بوده، در سوره یوسف مکرر از غلامان به فتی یاد کرده و حتی یوسف پیامبر آنگاه که غلام خانه عزیز مصر بود، با لفظ فتی معرفی میشود.
اما فتوت در قرآن به همین اندازه محدود نیست و از شخصیتهایی نظیر اصحاب کهف و حضرت ابراهیم و حضرت موسی با لفظ فتی یادشده است. این موارد هم در جایی است که آنها یا به مبارزه علیه شرک و بتپرستی و قیام علیه دستگاه طاغوت و ظالمان برخاستهاند و یا به لباس شاگردی اولیاء خدا درآمدهاند. تفصیل این موارد در تفاسیر قابلرصد و پیگیری است اما نکته حائزاهمیت آنکه اساسا فتوت فرهنگ و سنتی است که بیشترین تلاش خود را صرف تنظیم نوع ویژهای از روابط میکند؛ رابطه انسان با زیردستان و خادمان و بالعکس؛ رابطه انسان با معلم و مربی و آموزگار؛ رابطه انسان با حاکمان ظلم و خدایان واهی و توهمی و... .
فتوت در سیره پیامبر اکرم و معصومان
از حیث ارتباط فتوت با سیره پیامبر و معصومان باید دانست که در مرامنامههای فتوت، اهل فتی مشرب اجتماعی خود را مطابق با سیره و سنت نبوی معرفی کردهاند. درواقع آنها سعی خود را در راه کسب خصال و ویژگیهایی مبذول میکردند که پیامبر اکرم (ص) آن ویژگیها را ستوده بود. بهعنوان مثال میرسیدعلی همدانی صفات فتیان را اینگونه شرح میدهد: «و چون ارباب فتوت یکی را از اصحاب خود که متصف بود به کرم و سخاوت و عفت و امانت و شفقت و حلم و تواضع و تقوا، او را اخی نام نهند و در مقام فتوت به تربیت و تعلیم او را بر آستانه خدمت نصب کنند.» احمد جامنامقی در راستای توضیح ویژگیهای جوانمردی و فتوت میگوید: «قناعت و تفویض و تسلیم و رضا به قسمت قسام و دائم به اخلاق بهسامان و بر وضو و تلاوت قرآن و نماز و روزه و بیداری شب و در یادکرد خدای عزوجل بودن و راستکاری و امانت نگاه داشتن و زبان از خلق به بدی کوتاه داشتن و حرص دنیا و جمع و منع آن از دل بیرون کردن و خود را ازجمله مسلمانان کم داشتن و همه اهل اسلام را در دل جای دادن و خصومت و مذهبگری و تعصب ناکردن و بر سر این طریق ایستادن تا به وقت مرگ».
مأموریت اجتماعی فتوت
اینگونه در واقع فتوت مرامی اجتماعی بود که سعی داشت مطابق قرآن و سنت، تمامی رفتارهای خود را ساماندهی کرده و فرهنگ اسلامی را از عرصه ارزش به میدان کنش بیاورد اما آنچه دانستن آن پیرامون فتوت و اهل فتی اهمیت دارد آن است که این مسلک اجتماعی سعی میکند روابط اجتماعی را سالم نگاه داشته و درصورت وجود عیب و ایراد و درد و مرض در یکی از اجزای پیکر جامعه، همت جامعه را برای برطرف ساختن آن بسیج کند. استناد اهل فتی نیز در این باره به روایتی است از پیامبر اکرم(ص) که موردتوجه فتوتنامهها نیز بوده است؛ «تری المومنین فی تراحمهم و توادهم و تعاطفهم کمثل الجسد اذا اشتکی عضوا تداعی له سائر جسده بالسهر و الحمّی»؛ مومنان را میبینی که در رحم و مهربانی و عطوفتشان نسبت به یکدیگر همچون یک پیکر هستند؛ که اگر عضوی از آن به درد آید دیگر عضوها با شببیداری و تب برایش بیقراری میکنند. البته روایات دیگری به همین مضمون و با مقداری تفاوت در تعبیر در فتوتنامهها مورد استناد قرار گرفته است. حتی برخی از شارحان گلستان سعدی بر این باورند که ابیات زیر ترجمهای از همان حدیث پیامبر اکرم است: بنی آدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینشزیک گوهرند/ چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار/ تو کز محنت دیگران بیغمی/ نشاید که نامت نهند آدمی؛ در واقع یعنی انسانیت و آدمیت گره خورده با حضور فعال و مؤثر در راستای التیام دردهای جامعه است. اینگونه دیدن جامعه خود نگرش و اندیشهای مهم است که نقش مهمی در تنظیم روابط جامعه دارد.
در طرف مقابل جامعهای که روابط آن بر اساس دادوستد و به شکل بازاری تنظیم شده باشد، مفاهیمی مانند ایثار، فداکاری، بذل جان، بخشش، انفاق و... را نهتنها درک نکرده که بهعنوان یک ضدارزش میشناسد؛ چراکه الگوی فتوت، تنظیم روابط بازاری جامعه را برهم میزند. از اینرو هرگز اجازه نمیدهند سیستم خیررسانی به فرهنگ و سنت در قامت مرام فتوت تبدیل شود که علاوه بر خیررسانی، به مبارزه با تبعیض، ظلم و... هم میپردازد.
قرابت فتوت و مذهب تشیع
این نگاه ویژه در فتوت نسبت به پیکره دیدن جامعه و وجود روابط رفت و برگشتی میان اعضا و اجزای آن، با قرائت مذهب شیعه از مفهوم ولایت نزدیکی و قرابت دارد. ولایتی که در اندیشه شیعه بروز دارد عبارت است از نوعی همبستگی در جامعه که با پیوند دادن افراد به یکدیگر بنای اجتماع را پی ریخته و بالا میبرد و این دقیقا همان شالوده اصلی بنای فتوت است. از اینرو اهل فتی همچون دیگر نحلهها و مشربها و مسلکهای اسلامی مانند عرفان و تصوف و حتی در مواردی مانند اشاعره و معتزله، خود را به امیرالمومنین علی علیهالسلام منسوب میکنند. این موضوع به حدی است که فتیان، مکتب تشیع را آبشخور اصلی خود دانسته و سیره ائمه را نیز بهعنوان الگوی فکری و رفتاری خود برگزیدهاند. در همین اندازه اشاره شود که کمالالدین عبدالرزاقکاشی بهعنوان یکی از روندگان به طریق فتوت تعریفی از مسلک خود یعنی فتوت بیان میکند که با احادیث ائمه و بهطور ویژه با روایت منقول از امام صادق مطابقت دارد.
تمام سخن آنکه فرهنگ فتوت مبتنی بر تعالیم اسلامی که از قضا الگوهایی کهن در جغرافیای ایران نیز دارد، ساختاری واجد یک اندیشه مرکزی است که جامعه را به سمت روابطی مبتنی بر محبت و خدمت ترغیب میکند و ساختار اخوت و برادری را قوام میبخشد. امروزه در ذیل دنیای مدرن و جامعه بازاری شده که از رذائل اخلاقی بهمنظور نظم اجتماعی بهره برده میشود و یا آنکه سودجویی شخصی تمام زندگی افراد جامعه را تحتالشعاع قرار داده و سجایای اخلاق اجتماعی مانند ایثار و فداکاری جای خود را به بخل و حرص و طمع در مالاندوزی میدهد، بایستی درصدد ارائه الگویی اجتماعی برآمد و نباید گذاشت فرهنگ و سنت اخوت و فتوت که در صحنه اجتماع موردآزمایش قرار گرفته، بهدست فراموشی سپرده شود و این فرهنگ غنی و کارآمد بهعنوان یک میراث گرانبها به کنج موزهها بخزد. اگر درصدد بهرهگیری از فرهنگ و سنت پیشینیان هستیم، پرداختن جزئیتر به فرهنگ جوانمردی و فتوت و گشودن افقهای تازهتر بهمنظور تناسببخشی عصری به این مقوله، ضرورتی حتمی دارد. جامعه ایرانی اسلامی ما زمانی میتواند در برابر هجوم تمدن رقیب از خود محافظت کند که الگویی عملیاتی و کاربردی برای شکلدهی به جامعه ارائه کند. برای ارائه چنین الگویی حتما باید بر میراث گذشته تکیه زد و سپس به افقهای تازه چشم دوخت. غفلت از سنتهای پیشین دست ما را برای ترسیم آینده پیشرو میبندد؛ چرا که پویایی امروز و فردا در گرو پایایی دیروز است.