• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
یکشنبه 12 تیر 1401
کد مطلب : 165078
+
-

با تعریف جدید «زیاده‌خواهی» آشنا شویم!

زیر پوست دوحه

یادداشت
زیر پوست دوحه

حنیف غفاری؛  کارشناس مسائل بین‎الملل

مذاکرات دو روزه دوحه درحالی به پایان رسید که مقام‎های آمریکایی و اروپایی در رویکردی کاملا هماهنگ، بار دیگر تهران را به زیاده‎خواهی و بازطرح موارد حل‌شده و حتی طرح مطالبات فرعی و جدید متهم کرده‎اند. تروئیکای اروپایی بلافاصله در بیانیه‎ای مدعی شدند که تهران در مذاکرات اخیر با طرح موضوع‎های غیرمرتبط و فرعی، پنجره نیمه‎باز توافق را بیش ‎از پیش به‎سوی بسته‌شدن سوق داده‎است!
اما به‎راستی منظور بازیگران غربی از زیاده‎خواهی و طرح مطالبات فرعی و حل شده چیست؟ براساس یک جست‎وجوی ساده در مواضع دیپلمات‎های غربی، با 3مولفه تعیین‎کننده در مسیر انعقاد توافق نهایی مواجه می‎شویم: مختومه‌شدن پرونده‎های ادعایی مفتوح آژانس بین‎المللی انرژی اتمی قبل از عملیاتی‌کردن توافق، ارائه تضمین‎های اعتباری لازم درخصوص فعالیت شرکت‎های خارجی در ایران و رفع محدودیت‎های غیرهسته‎ای که استمرار آنها روی روند رفع عملیاتی تحریم‎های برجامی تأثیر سلبی خواهد گذاشت. درخصوص این سه مورد، نکاتی وجود دارد که نمی‎توان به سادگی از کنار آنها گذشت:
نخست اینکه، اگر براساس ادعای مقام‎های غربی، این موارد «حل‌شده» هستند یا حتی برسر آنها «تفاهم اولیه» صورت گرفته است، اساسا چرا جوزپ بورل، انریکه مورا و دیگر مقام‎های اروپایی طی 3هفته گذشته بارها بر چینش میز مذاکره در زمینه «حل اختلاف‎های باقی‎مانده» تأکید کرده‎اند؟
مقام‎های آمریکایی و اروپایی حتی نگاه «ماهوی» حداقلی و صحیحی نسبت به اختلاف‎های اساسی باقی‎مانده روی میز مذاکره ندارند. به‌عبارت بهتر، بازیگران غربی در جریان مذاکرات دوحه نشان داده‌اند که حتی در «توصیف ابعاد میز مذاکره» و «اصالت موضوع‎های اختلافی» دچار نوعی کژفهمی عامدانه شده‎اند. قطعا تا زمانی که این کژفهمی و کژتابی از بین نرود، برگزاری صدباره مذاکرات در دوحه، وین، مسقط یا هر نقطه دیگری از جهان، نمی‎تواند تضمین‎کننده انعقاد توافقی واقعی باشد.
نکته دوم، به حساسیت جالب توجه بازیگران غربی در قبال اصرار ایران بر مختومه‌شدن پرونده مربوط به مکان‎ها و موارد ادعایی آژانس بین‎المللی انرژی اتمی بازمی‎گردد. در‌ماه مارس 2021(اسفندماه 1400) رافائل گروسی خود نیز درجریان سفر به تهران اذعان کرد که مطالبه ایران درخصوص مختومه‌کردن پرونده موارد ادعایی مربوط به گذشته فعالیت‎های هسته‎ای کشورمان منطقی و دست‌یافتنی است.
در همین راستا، جمهوری اسلامی ایران و آژانس، چارچوب عملیاتی مشخصی را برای حل این موارد و مختومه‌شدن آنها در یک بازه زمانی 3ماهه ترسیم کردند. با همه این اوصاف، سوء تفسیر سیاسی آژانس از این چارچوب و اصرار این نهاد ظاهرا بین‎المللی بر اعمال گسترده «نظارت‎های فراپادمانی» و «محدودیت‎های فراپروتکلی» علیه کشورمان، آن‎هم بدون آنکه اساسا تکلیف مذاکرات روشن شود، جایی برای استمرار این مسیر باقی نگذاشت.
 اکنون جمهوری اسلامی ایران تأکید دارد که برخلاف ادعای آژانس، آمریکا و تروئیکای اروپایی، گردش کار این پرونده‎های غیرحقوقی را از گردش کار مذاکرات وین جدا نمی‎داند. برهمین اساس، تهران هرگز زیربار مفتوح‌ماندن این پرونده‎ها و تبدیل‌شدن آنها به دستمایه‎ای برای بازرسی‎های فراپادمانی آژانس پس ‎از احیای توافق نخواهد رفت. عصبانیت غربی‎ها از این مطالبه ایران، جای بسی تعجب دارد، زیرا تهران این مطالبه طبیعی را بارها در جریان سلسله مذاکرات وین نیز مطرح کرده بود.
نکته سوم، به موضوع رفع تحریم‎ها و محدودیت‎هایی بازمی‎گردد که در مسیر رفع عملیاتی تحریم‎ها خلل ایجاد می‎کند. دراین معادله، اساسا «برچسب‎ها و عناوین تحریم‎ها» اصالت و موضوعیتی ندارند بلکه سطح درگیری و اشتراک آنها با تحریم‎های برجامی موضوع بحث تیم مذاکره‎کننده هسته‎ای است. این تحریم‎ها و محدودیت‎ها تنها شامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیست.
در اینجا باید هرگونه تحریم، محدودیت یا حتی مصوبه یا پیش‎نویس قانونی که با اصل «رفع واقعی تحریم‎های ضد‌ایرانی» در برجام مغایر است، برداشته شود. این تحریم‎ها می‌تواند با برچسب هسته‎ای یا غیرهسته‎ای وضع شده باشد. پس در پروسه رفع عملیاتی تحریم‎ها، ما «عناوین» را کنار گذاشته و روی «مصادیق» و «سطح تأثیرگذاری آنها بر رفع تحریم‎های برجامی» کار داریم.
نکته چهارم، به موضوع بسیار مهم «ارائه تضمین‎های اعتباری» به ایران بازمی‎گردد. براساس آنچه دیپلمات‎ها از واقعیت مذاکرات وین می‎گویند، این موضوع به مهم‎ترین نقطه اختلافی میان ایران و آمریکا در روند احیای توافق هسته‎ای تبدیل شده‎است. ارائه تضمین‎های اعتباری به شرکت‎های خارجی درخصوص باقی‌ماندن قطعی دولت بایدن در توافق هسته‎ای و ایجاد حاشیه امن برای شرکت‎های سرمایه‎گذار در ایران جهت تضمین سرمایه آنها، ازجمله ملزوماتی هستند که وزارت خزانه‎داری آمریکا باید ترتیبات لازم را برای تحقق آنها اتخاذ کند. درغیر این صورت، «سرمایه‎گذاری پروسه‎محور» شرکت‎های خارجی به «سرمایه‎گذاری کوتاه‎مدت و پروژه‎محور» تبدیل خواهد شد و گردش سرمایه خارجی در کشور نیز با سرعتی به‌مراتب کمتر صورت خواهد گرفت. مقام‎های آمریکایی به‎دلیل اعتیاد به تاکتیک «بازگشت پوچ به برجام»، دست به هرگونه اقدامی می‎زنند تا «رفع قطره‌چکانی تحریم‎ها» را جایگزین «بازگشت واقعی به توافق هسته‎ای» کنند. پیام سلسله مذاکرات وین و مذاکرات اخیر دوحه کاملا مشخص است: آمریکا و اتحادیه اروپا هرگز قادر نخواهند بود با استناد به مولفه‎های محیطی، فرامتنی و تبلیغاتی مطالبات حقوقی، منطقی و عملیاتی جمهوری اسلامی ایران را اسیر فضاسازی‎های خود کنند؛ بنابراین فرصت برای واشنگتن و مهره‎های اروپایی آن بسیار اندک است.

این خبر را به اشتراک بگذارید