
منطق سیاسی مقابله با تحریم

مصطفی قربانی؛ کارشناس مسائل سیاسی
تحولات اخیر نظام بینالملل، بهویژه حمله روسیه به اوکراین از نقطهنظر اقتصاد سیاسی حاوی نکات و آموزههای بسیاری است که نیازمند بازخوانی و درس گرفتن از آنهاست. شاید بتوان گفت که از نظرگاه اقتصاد سیاسی، مهمترین موضوع یا درس حائز اهمیت برای ایران در این جنگ، چگونگی تابآوری روسیه در برابر تحریمهای غرب و درواقع، احیای اقتصاد ملی در برابر تحریمهای غرب توسط روسیه بود؛ زیرا با حمله روسیه و متعاقب آن، اعمال تحریمهای ضدروسی، تصور آن بود که روسیه با توجه به خلأها و ضعفهای اقتصادیاش، مجبور به عقبنشینی از اوکراین خواهد شد، اما هماکنون نهتنها روسیه از اوکراین عقبنشینی نظامی نکرده است، بلکه تقریباً تمام منطقه لوهانسک به کنترل روسیه درآمده و در همین زمینه، شرکای غربی اوکراین از ضرورت «واگذاری زمین از سوی اوکراین» سخن میگویند و این در حالی است که روسیه توانسته است ارزش روبل در مقابل دلار را به قبل از آغاز جنگ با اوکراین برساند و تورم را نیز کنترل کند.
هر چند نوع و سطح بازیگری روسیه بهعنوان یک قدرت بزرگ در نظام بینالملل با ایران تفاوتهای زیادی دارد و آنچه در روسیه اتفاق افتاده بیشتر بهدلیل وابستگی گازی اروپا به روسیه است، اما در این میان نمیتوان نقش متغیر «دولت قوی و مؤثر» در کنترل بحران اقتصادی در روسیه که توانست با سیاستگذاری درست، ارزش پول ملی را احیا کند، نادیده گرفت. درواقع، اگرچه تحریمهای زیادی علیه روسیه اعمال شد، اما دولت این کشور، بهویژه بانک مرکزی و شخص رئیسجمهور با انعطاف مناسب و اتخاذ تصمیمهای سیاسی درست توانستند روسیه را از بحرانی که غرب و جهانیان مترصد آن بودند، نجات دهند.
درس بزرگ مدیریت مؤثر اقتصادی از سوی مقامات روسیه آن هم در شرایط تراکم فشارهای تحریمی و هزینههای فزاینده جنگ برای اقتصاد ایران که همچون اقتصاد روسیه متأثر از فشارهای تحریمی است، آن است که شرایط تحریمی به هیچوجه نمیتواند مانع از اتخاذ تصمیمهای درست و مقتضی اقتصادی برای عبور از فشارها و تکانههای خارجی باشد. درواقع، اگرچه فشارهای تحریمی بهعنوان یک واقعیت نامطلوب پیشروی اقتصاد قرار دارد، اما راهحل مسائل اقتصادی هنوز در داخل وجود دارد و دولت و مقامات سیاسی با تصمیمگیری درست و فعالسازی ظرفیتهای اقتصاد ملی میتوانند فشارهای خارجی را خنثی کرده و تضمینبخش پویایی حیات اقتصادی باشند. ناگفته پیداست که این اتفاق در سایه وجود یک دولت قوی و فعال امکانپذیر است که؛
اولاً درک درستی از مسائل داشته باشد. بهعنوان مثال، در شرایط تشدید فشارهای خارجی، پیوسته راهحل را در مذاکرات خارجی جستوجو نکند.
ثانیاً دارای قدرت انعطاف لازم در سیاستگذاری و اقدام باشد.
ثالثاً از توانایی استخراجی لازم و کافی برخوردار باشد؛ یعنی بتواند از تمامی ظرفیتهای موجود در کشور به نحو مطلوب استفاده کند و اساساً همه این ظرفیتها را بتواند برای تحقق اهدافش بسیج کند.
رابعاً از توانایی تنظیمی لازم و کافی هم برخوردار باشد؛ یعنی بتواند روابط افراد با همدیگر، افراد با ساختارها و ساختارها با همدیگر را در راستای تحقق اهداف خود تنظیم کند و در برخورد با خاطیان، قاطعانه عمل کند.
آنچه گفته شد را میتوان بهصورت خلاصه اینگونه بیان کرد که اگرچه شرایط تحریمی مضیقههای زیادی به بار میآورد، اما برخلاف تصوری که حفظ پویاییهای اقتصادی در شرایط تحریم را در رفع تحریمها جستوجو میکند، تجربه روسیه ثابت کرد که حتی در شرایط تحریمی، راه عبور از چالههای تحریمی در داخل کشور وجود دارد و با انسجام سیاسی، انضباط در تصمیمگیری و استفاده حداکثری از ظرفیتهای داخلی میتوان موانع تحریمی را پشت سر گذاشت. این تجربه، درستی و اتقان شیوه «خنثیسازی تحریمها» در داخل بر «رفع تحریمها» از خارج را نیز اثبات میکند.
در عین حال، سستی و ضعف ادعاهای غرب مبنی بر گریزناپذیر بودن جهانیسازی و هضم در آن را نیز نشان میدهد.
بهعنوان سخن پایانی باید گفت که برخلاف دیدگاهی که حل مشکلات اقتصادی ایران را در حوزه سیاست جستوجو میکند و بر عدول از شعارها و داعیههای هویتی ملت ایران متمرکز است، باید گفت که حل مشکلات اقتصادی ایران منطق سیاسی دارد، اما این منطق با تسلیم در برابر دشمن کاملاً متفاوت است. این منطق از مسیر انسجام دولت، قدرت انعطاف در تصمیمگیری و تطبیق با شرایط پیچیده محیطی و بهویژه توانایی آن در استفاده حداکثری از ظرفیتهای داخلی و خارجی میگذرد. تجربه نسبتاً موفق روسیه در بیاثر یا کماثرسازی تحریمهای اقتصادی غرب مؤید این گزاره است.