آن راز که در دل بنهفتیم
چطور محرم اسرار همدیگر باشیم؟
هر فرد تعریف و معیاری برای صمیمیت و وفاداری در دوستی دارد ولی معمولا تعریف همه از دوستی و فضای حاکم بر آن، رازداری و امنیت حاکم برآن است. چون اعتماد و اطمینان باعث ایجاد صمیمیت و نزدیکی بیشتر میشود. جلب اعتماد در روابط صمیمانه، موضوع بسیار مهمی است که به مرور زمان و با توجه به روحیات و تواناییهای دوطرف ایجاد میشود. برای ایجاد چنین فضایی، رازداری موضوع مهمی است؛ اینکه به اندازهای به طرف مقابل اعتماد داشته باشیم که نگرانی برای در میان گذاشتن حرفهایمان با او نداشته باشیم. اما چه عوامل و شرایطی میتوانند بر اعتماد و اطمینان در روابط تأثیرگذار باشند؟
نیاز به همدلی
محمدمهدی لبیبی، جامعهشناس و استاد دانشگاه، در مورد اینکه چرا تمایل داریم کسی را داشته باشیم که بتوانیم اسرار خود را با او در میان بگذاریم میگوید: وقتی افراد موضوع یا مسئله مهمی در زندگی دارند که نمیخواهند دیگران از آن مطلع شوند؛ معمولا آن را فقط با فردی که به او اعتماد دارند یا یک دوست صحبت میکنند. بنابراین افراد وقتی رازهای خود را با کسی در میان میگذارند به نوعی احساس همدلی میکنند؛ احساسی که اغلب به آن نیازمندیم و به اینترتیب میخواهیم شخصی را داشته باشیم که بتوانیم از راهنماییها و تجربیات او هم استفاده کنیم. در گذشته معمولا افراد به اعضای خانواده اعتماد میکردند و مشکلات خود را با آنها در میان میگذاشتند؛ درحالی که در دنیای مدرن امروز اغلب افراد مشکلات خود را با دوستانشان مطرح میکنند. بنابراین گاهی ممکن است در مقاطعی از زندگی، صمیمیترین افراد زندگی ما دوستان ما باشند؛ نه اعضای خانواده.
جلب اعتماد و ایجاد صمیمیت
بهگفته لبیبی، درحالحاضر تجربیات و شرایط مختلف باعث انتخاب افراد برای در میان گذاشتن اسرارشان با همدیگر میشود. اما جلب اعتماد و رازداری هم موضوعات مهمی در روابط هستند که میتوانند باعث ارتقای کیفیت روابط شوند. بنا بر تئوری معروف «مثلث استرنبرگ» سه ویژگی در روابط میتوانند باعث ایجاد صمیمیت شوند. تعهد و وفاداری یکی از اضلاع بسیار مهم یک رابطه خوب است. ضلع دیگر این مثلث، صمیمیت، علاقه و همدردی است. یعنی اگر در رابطهای دوست داشتن حاکم نباشد اعتماد و بیان راز و رمز هم انجام نمیشود. در واقع دوست داشتن و وفاداری به نوعی با همدیگر همپوشانی دارند و یکدیگر را تکمیل میکنند. ضلع اشتیاق هم در روابط نزدیک مانند ازدواج اصل بسیار مهمی است.
بیان اسرار
لبیبی میگوید معمولا مردان علاقه زیادی به بیان اسرار خود و آنچه در درونشان میگذرد، ندارند و گاهی حتی اسرارشان را با نزدیکترین افراد و دوستانشان هم در میان نمیگذارند. اسرار و رازها میتوانند موضوعاتی ناراحتکننده یا حتی خوشایند باشند. اما پنهان کردن آنها در روابط صمیمانه بهخصوص بین همسران اغلب باعث اختلاف و گله و شکایت آنها از همدیگر میشود؛ چون فکر میکنند طرف مقابل آنها را محرم اسرار خود ندانسته است. معمولا زنان نسبت به مردان بیشتر تمایل دارند مشکلات خود را با شخص مورد اعتمادی در میان بگذارند. همچنین با صحبت کردن تا حدودی اضطراب و استرسشان هم کاهش مییابد. بنابراین تمایل به بیان اسرار برای همه افراد به یک اندازه نیست. ضمن آنکه تجربیات افراد در گذشته هم میتواند در این خصوص مؤثر باشد. طبیعی است وقتی در گذشته راز آنها برملا شده باشد؛ تمایل آنها به بیان اسرارشان کمتر خواهد شد.
چگونه محرم خوبی برای اسرار دیگران باشیم؟
بهگفته این جامعهشناس، موضوع مهم در بیان اسرار آن است که هدف فرد از بیان آن مشخص باشد. برملا شدن رازهای ناخواسته معمولا مشکلات زیادی بهدنبال خواهد آورد؛ تا جاییکه میتواند باعث از هم پاشیده شدن روابط صمیمانه و زندگی مشترک افراد شود. لبیبی میگوید میزان موفقیت افراد برای بیان اسرارشان با یکدیگر به نوع موضوع، اراده شخص و همچنین طرف مقابل آنها بستگی دارد. اینکه تا چه حد بتوانند مؤثر و حداقل شنوندههای خوبی باشند. همچنین به اندازهای معتمد باشند که دیگران بتوانند به آنها اطمینان کنند. برای رسیدن به چنین جایگاهی به جای شماتت و قضاوت کردن آنها باید بتوانیم آنها را درک کنیم تا برای در میان گذاشتن مشکلات خود احساس ضعف نداشته باشند.
البته بعضی مواقع هم بیان راز فقط جنبه تخلیه روانی دارد و شخص درخواست هیچ کمکی از دیگران ندارد. البته این موضوع هم با توجه به شخصیت و خواسته افراد با همدیگر متفاوت است.
افراد معتمد و رازدار
به عقیده لبیبی، تیپهای شخصیتی مختلف در نگهداری از اسرار دیگران نقش مهمی دارند. بهطور کلی بعضی افراد خیلی خوب متوجه معنای راز نمیشوند و فکر میکنند به راحتی میتوانند و اجازه دارند راز دیگران را برای دوستان نزدیک خود بازگو کنند. درصورتی که به بعضی افراد میتوان کاملا اعتماد کرد که حاضر نمیشوند بهراحتی راز ما را بازگو کنند. به اینترتیب، شناخت تیپ و خصوصیات افراد عامل بسیار مهمی است که میتواند به ما در تشخیص اینکه با چه کسانی میتوانیم راز خود را در میان بگذاریم کمک کند. این جامعهشناس میگوید موضوع مهم دیگر در این خصوص آن است که اگر به هر دلیلی تصمیم گرفتیم راز خود را با دیگران در میان بگذاریم باید درصدی هم برای برملا شدن اسرارمان درنظر بگیریم. چون هیچ تضمینی برای کیفیت روابط و تصمیمگیری افراد در آینده برای فاش نکردن راز ما وجود ندارد.
مکث
رازداری در اسلام
اسلام بر حفظ اسرار تأکید دارد؛ زیرا این امر، تمرینی است برای حفظ آبروی خویش و پاسداری از رازهایی که دیگران نزد شخص به امانت گذاشتهاند. آنکه رازدار خویش نیست، نمیتواند اسرار دیگران را حفظ کند. از سوی دیگر، شخصی که در حفظ اسرارش، ناتوان یا نسبت به آن بیاعتناست، نباید توقع داشته باشد که مردم سر او را پوشیده نگاهدارند. چه بسا انسان از بعضی اسرار دیگران آگاه شود اما بنا به دستورات دین باید امین مردم بوده و با حفظ اسرار ایشان و عدمآشکارسازی آنها که به هدفی جز مطامع نفسانی رخ نمیدهد، آبروی ایشان را نریخت و برایشان مشکل پدید نیاورد.
رسول خدا (صلیالله علیه وآله و سلم):
هنگامی که شخصی سخنی با دیگری میگوید سپس به اطراف خود نگاه میکند (که دیگری آن را نشنود) آن بهمنزله امانت است (و افشای این سر همچون خیانت در امانت است).
محجه البیضاء، ج 5 و احیای العلوم، ج 3
امام صادق (علیهالسلام):
برملا کردن راز، (مایه) سقوط است.
بحارالانوار، ج 78
امام علی (علیهالسلام):
خاموشی حکمت است و سکوت [مایه]سلامت و رازداری گوشهای از خوشبختی.
تحفالعقول: 223
امام حسین(علیهالسلام):
رازهای دیگران، امانتی در دست ماست.
تاریخ یعقوبی 2: 246
امام صادق(علیهالسلام):
دوستات را بر آن مقدار از اسرارت آگاه ساز که اگر دشمنت را از آن آگاهسازی به تو زیانی نرسد، چرا که دوست، ممکن است روزی دشمن شود.
میزان الحکمه، جلد 4