نگاهی به موزهداری شخصی در کشور درگفتوگو با رئیس انجمن مجموعهداران ایران
این یک بهرهبرداری عاشقانه است
عیسی محمدی/ خبرنگار
وقتی به موزه و موزهداری فکر میکنید یاد چه چیزهایی میافتید؟ طبیعی است که احساس کنید یک کار باکلاس و نیازمند سرمایه زیاد و البته حمایت دولتی است. بالاخره بیشتر ما موزهها را ساختمانهایی بزرگ با پرسنل مختلف و اشیای ریز و درشت تصور میکنیم. بد نیست بدانید بخش خصوصی هم در حوزه موزهداری فعالیت دارد. تعجب میکنید؟ صاحبان موزههای خصوصی بعضا مجموعهدارهایی هستند که تصمیم گرفتهاند مجموعههایشان را تبدیل به موزههای شخصی کنند. در آستانه روز جهانی موزه و میراث فرهنگی، گپ و گفتی با رئیس انجمن مجموعهداران ایران داشتهایم. مهندس منوچهر لطفی در کنار شغل معماری منظر، مجموعهدار قهاری نیز هست. در ادامه توضیحات جالب او را پیرامون موزه و موزهداری میخوانید.
قبل از شروع گفتوگو لطفا کمی از انجمن مجموعهداران ایران برایمان بگویید.
گروهی از افراد به عنوان مجموعهدار یا کلکسیونر با ذوق و علاقه شخصی، بدون هیچ چشمداشتی اقدام به جمعآوری آثار فرهنگی و هنری میکنند.
متاسفانه این افراد پیش از این شناسایی و ساماندهی نشده بودند و هیچ ارگان و سازمان و وزارتخانهای برای این کار پیشقدم نشده بود. این در حالی است که سابقه مجموعهداری در ایران به 170سال پیش میرسد که فردی به نام میرزامحمود مستوفیآشتیانی، معروف به میرزامحمود قره در آشتیان با اشیای فرهنگی و تاریخی اقدام به تاسیس موزه خصوصی کرده بود که البته امروزه از آن فقط سردری باقی مانده است. با آغاز انقلاب صنعتی مصادف با روزگار قاجار، سیل اشیای صنعتی همچون سکه، کبریت، کارتپستال، اسکناس و... به ایران سرازیر شد. علاقهمندانی هم پیدا شدند که دست به جمعآوری و حفظ این آثار زدند. متأسفانه در 200سال اخیر هیچ تلاشی برای شناسایی این عزیزان صورت نگرفته است. ما با احساس نیاز در این زمینه تصمیم گرفتیم در قالب یک انجیاو این دغدغه اجتماعی را دنبال کنیم. بالاخره این افراد عمری را پای این کار گذاشتهاند و هر آن احتمال دارد به علت اتفاقاتی چون مهاجرت ، مرگ و... حاصل یک عمر تلاششان از بین برود. وقتی دیدیم دولت در این زمینه کاری انجام نمیدهد خودمان دست بهکار شدیم و شروع به شناسایی و ساماندهی این گروه و طیف کردیم.
حاصل زحمات شما چه بوده؟
تا امروز توانستهایم 3هزار مجموعهدار را در سراسر ایران شناسایی کنیم. هیچ کمکی هم از دولت دریافت نکردهایم. ما مجموعههای مختلف را در حوزههایی چون تمبر، اتومبیلهای قدیمی، عکس، کارتپستال، تابلوهای نقاشی، تابلوهای خوشنویسی و... تقسیمبندی کردهایم و کمیتههایی تخصصی تشکیل دادهایم تا افرادی که به نوعی با این انجمن سر و کار دارند شناسایی شوند و نسبت به معرفی آنها به یکدیگر و به اشتراکگذاشتن تجربهها، اقدام شود. گردهماییها و نشستهایی هم داشتهایم که طی آن مجموعهداران دور هم جمع شدهاند و همین امر باعث همافزایی بین آنها شده است. در واقع یکی از اهداف ما انتقال همین تجربهها و نیز کمک به پیشرفت و پیشبرد حرفهای و اصولی کار است که از طریق بالابردن سطح اطلاعات مجموعهداران صورت میگیرد. در ایران کار مجموعهداری، غالبا خودجوش و سنتی انجام میشود و کمتر بهصورت اصولی و حرفهای دنبال میشود.
کی مجوز گرفتید؟
ما کارمان را از سال 86 شروع کردیم و در سال 92 از وزارت کشور مجوز گرفتیم.
شغل خود شما چیست؟
من معمار منظر بودم و نورپردازی و طراحی محیطی و... انجام میدادم. بخشی از نورپردازیهای میدان آزادی و ساختمانهای بلند تهران کار من است.
خود شما هم مجموعهدار هستید؟
بله، مجموعه اسناد تاریخی و تنگها و نیز تابلوهای خوشنویسی و نقاشی و... را دارم.
برسیم به بحث اصلیمان. از یک مجموعه شخصی تا یک موزه شخصی، چه راهی باید طی بشود؟
از اهداف انجمن ما تبدیل مجموعهداری به عنوان یک نیاز و علاقه فردی به موزه شخصی بهعنوان یک نیاز اجتماعی است. در این زمینه راهکارهایی را هم تدوین کردهایم که مجموعههای شخصی را از پستوها و زیرزمینها به میان مردم بیاوریم و نمایش بدهیم. ما برای مجموعهداری 7مرحله تعریف کردهایم؛ مرحله اول جمعآوری و گردآوری است که 99درصد مجموعهدارها این کار را میکنند. مرحله دوم شناسایی خود مجموعه است؛ به این ترتیب که افراد مجموعههای خودشان را شناسنامهدار کنند. مرحله سوم طبقهبندی مجموعه است. مرحله چهارم تحقیق و پژوهش روی تکتک آثار گردآوریشده در مجموعه است. مرحله پنجم مکتوبکردن اطلاعات این اشیا در قالب کتاب، عکس، مقاله و... است. در مرحله ششم افراد را تشویق میکنیم آثارشان را در نمایشگاههایی موقت به نمایش بگذارند و اما مرحله هفتم که بحث شما را هم شامل میشود و یکی از آرزوهای بزرگ ماست تبدیل مجموعه به موزههای خصوصی است؛ ولو اینکه این امر به خاطر مشکلات مالی در مکانی حتی غیراستاندارد اتفاق بیفتد. تا به حال با تشویق و ترغیب ما 120مجموعهدار در سراسر ایران، مجموعههایشان را تبدیل به موزههای خصوصی کردهاند.
آمار خوبی است... .
بله، حتی این نکته مهم را هم اضافه کنم که طبق برآوردهای ما، طی 5-4 سال آینده تا سقف 500نفر میتوانند موزهدار شوند. در واقع تمرکز اصلی ما روی گسترش گردشگری هنری است تا بدین وسیله بتوانیم گردشگرانی را از ایران و حتی خارج از ایران جذب کنیم. باید دنبال راهکارهایی باشیم که موزهها روی پای خودشان بایستند و دوام داشته باشند.
اساسا تعریف شما از موزه شخصی چیست؟
تعریف ما همان تعریف مجموعهداری است. کسیکه بدون چشمداشت مالی به پشتوانه ذوق شخصی اقدام به جمعآوری اشیای فرهنگی، هنری، تاریخی و ارزشمند میکند. ما مرحله نهایی مجموعهداری را موزهداری شخصی میدانیم که فردی که براساس ذوق فردی اقدام به جمعآوری اشیا کرده مکانی را فراهم میآورد تا قابلیت بازدید توسط افراد دیگر را هم داشته باشد. در واقع موزههای خصوصی میتوانند نهایت فعالیت چندینساله یک مجموعهدار باشند. نگاه ما به موزه شخصی، یک ساختمان عریض و طویل با اشیائی سرد و بیروح و چند پرسنل بیانگیزه نیست. ما موزه را در قالب بهرهبردار آن، که عاشقانه دنبال این کار آمده است میبینیم. موزههای شخصی حتی گاهی در روزهای تعطیل تا 3-2 بعد از نیمهشب هم باز هستند، این چنین نیست که تا وقت اداری تمام میشود بسته شوند. موزههای پویا و شخصی بوی عشق میدهند بدون توجه به مسائل مالی؛ بهرهبرداری آنها عاشقانه است نه صرفا براساس انجام وظیفه و به صورت یک کار تعریفشده و تکراری اداری.
ارتباط شما با سازمان میراثفرهنگی به عنوان متولی موزهداری کشور چگونه است؟
فقط دعای خیر میکنیم که سلامت باشند و بتوانند وظایفشان را انجام بدهند و باعث افتخار ما باشند. کار دیگری از دستمان برنمیآید.
بابت گرفتن مجوز موزههای خصوصی با آنها ارتباط ندارید؟
طبق قانون، اداره کل موزهها باید اقدام به صدور مجوز کند ولی ما خیلی جلوتریم؛ مجموعههای شخصی را از پستوها بیرون میآوریم و پیش چشم مردم میگذاریم. در این فرایند اداره کل موزهها هم خوشبختانه اقدام به صدور مجوز میکند.
مانع که ایجاد نمیکنند؟
من میخواهم کار کنم و کاری به کسی ندارم و حرفهایم را هم زدم. هر کس انگیزه بالاتری داشته باشد آنها را ثبت میکند. دعا میکنیم که ثبت کنند.
میتوان گفت هر مجموعهداری موزه شخصی ندارد ولی هر موزهدار شخصی، روزگاری یک مجموعهدار بوده؟
بله، حتی مدعی هستیم که به تعداد زیاد و در سراسر کشور، افرادی هستند که آمادگی تاسیس موزههای شخصی را دارند. ما هفتهای یکی، دو موزه در سراسر ایران افتتاح میکنیم. اگر میراث فرهنگی توانمندی و کارشناسهایش را رشد بدهد حتی میتوان این تعداد را بالاتر برد.
موزهداران شخصی بلیتفروشی هم میکنند؟
طبق قانون میتوانند بلیت هم بفروشند ولی چون عاشقانه این کار را میکنند غالبا بلیت نمیفروشند. البته هیچ موزهای در جهان نمیتواند با فروش بلیت روی پای خودش بایستد؛ این کار عشق لازم دارد.
دوستانی که موزههای شخصی تاسیس میکنند، چطور اطلاعرسانی میکنند تا مردم برای بازدید بیایند؟
خوشبختانه افرادی که در محلات و شهرهای کوچک و بزرگ اقدام به تاسیس موزههای شخصی میکنند، ارتباطات و جایگاه خوبی دارند و همین امر باعث میشود مردم مطلع شوند و فرد به فرد تبلیغ شود. از سوی دیگر بخشی از رویدادهای اجتماعی محلات و این مناطق نیز در این موزهها برگزار میشود که خودش در معرفی بیشتر آنها نقش دارد. استفاده از انجمن ما برای اطلاعرسانی نیز از راهکارهای دیگر دوستان است.
اگر شخصی بخواهد موزه خصوصی راه بیندازد چه کار باید بکند؟
7مرحلهای که به آن اشاره کردیم باید دنبال شود. بخش مهم بعدی مکان است. اگر دنبال مکان دولتی باشند که باید سالها در صف بایستند تا تصویب شود و مکانی در اختیارشان بگذارند. پیشنهاد ما این است که حتی اگر شده یک خانه قدیمی را اجاره کنند و موزه را راه بیندازند. هر کسی هم نیاز به راهنمایی بیشتر داشت میتواند با انجمن مجموعهداران ایران در ارتباط باشد.
انجمن شما چه خدماتیمیدهد؟
ما یک سازمان مردمنهاد هستیم، کارهای اجرایی نمیکنیم، بیشتر انتقال تجربه و راهنمایی و معرفی را دنبال میکنیم.
به نوعیتسهیلگر این امر هستید؟
بله، اگر ما نبودیم این همه مجموعه و موزه شخصی بهوجود نمیآمد. الان بیش از 10 برابر موزههای دولتی، اشیای فرهنگی و تاریخی و هنری در خانههای مردم وجود دارد که باید ساماندهی شود.
خاصترین موزههای شخصی کشور کدامها هستند؟
بهنظرم بیشتر این موزهها خاص هستند، چون بیشترین ادوات و وسایل بومی شهرها را جذب کردهاند. اما موزههای عروسک و اسباببازی، آدامس، نسخ خطی، کبریت، تنگ و... جزو موارد خاص هستند. الان دریانوردان شهر کنگ، در 6 کیلومتری بندر لنگه، وسایل دریانوردی را از 700سال به این طرف جمعآوری و تبدیل به موزه کردهاند که هر جایی شاید نتوان آنها را پیدا کرد.
جوانترین و مسنترین مجموعهدارها کجا هستند؟
آقای جواهری در نطنز جوانی 16ساله است که از 13سالگی اقدام به ایجاد موزه مردمشناسی کرده. آقای حیدرزاده در یزد هم مجموعه سکه دارد که حدودا 90ساله است.
جناب لطفی، این عشق از کجا میآید؟
اول که ذوق است. مجموعهداران وقتی به اشیای پیرامونشان نگاه میکنند زیبایی خاصی در آنها میبینند که مردم عادی نمیبینند. بعد که آن شیء را حفظ کردند میخواهند مشابهش را داشته باشند. بعدتر که این اشیا زیادتر شدند، نگاه فرهنگی غالب میشود؛ چراکه این اشیا ارزش تاریخی و هویتی دارند. البته گاهی نیز یک مجموعهدار یا موزهدار چون سرمایه و زمان زیادی را صرف کرده، میخواهد به ارزشافزوده مالی هم برسد که در ایران کم است ولی در خارج کشور زیاد است.
با آغاز انقلاب صنعتی مصادف با روزگار قاجار سیل اشیای صنعتی همچون سکه، کبریت، کارتپستال، اسکناس و... به ایران سرازیر شد. علاقهمندانی هم پیدا شدند که دست به جمعآوری و حفظ این آثار زدند. متأسفانه در 200سال اخیر هیچ تلاشی برای شناسایی این عزیزان صورت نگرفته است. ما با احساس نیاز در این زمینه تصمیم گرفتیم در قالب یک انجیاو این دغدغه اجتماعی را دنبال کنیم. بالاخره این افراد عمری را پای این کار گذاشتهاند و هر آن احتمال دارد به علت اتفاقاتی چون مهاجرت و مرگ و... حاصل یک عمر تلاششان از بین برود