بازی بزرگان

فیلم «بازی بزرگان» کاری است از کارگردان خوش آوازه کشورمان زنده‌یاد کامبوزیا پرتوی که سال 1369روی پرده سینما رفت. این فیلم دفاع‌مقدسی وضعیت دلخراش حمله عراقی‌ها به مناطق مرزی غرب کشور را به تصویر کشیده است. شهری کوچک که در محاصره نیروی‌های بعثی قرار گرفته و  جز چند نفر باقی مردم به شهادت رسیده‌اند. پرتوی دختر 7- 8ساله‌ای را به‌عنوان قهرمان فیلمش انتخاب کرده است. این دختر که مریم نام دارد هنگام بمباران بر اثر ضربه‌ای بیهوش می‌شود و هنگامی به هوش می‌آید که شهر توسط ارتش عراق اشغال شده است. او سرگردان و ناامید پی چاره‌ای برای فرار از مهلکه است که نوزاد پسری را در میان خانه‌های خراب شده پیدا می‌کند. در این حین با پسرکی به نام یونس آشنا می‌شود که کمی از خودش بزرگ‌تر است. آنها برای سیر کردن نوزاد گرسنه دردسرهای زیادی را متحمل می‌شوند. سرانجام با گریه‌های نوزاد در دام عراقی‌ها می‌افتند. مریم همراه نوزاد به کمک سرباز عراقی نجات پیدا می‌کند اما یونس همراه با پیرهای بازمانده از بمباران به اسارت عراقی‌ها درمی‌آیند. فیلم «بازی بزرگان» توأم با دلواپسی است. گریه گاه و بیگاه نوزاد، بی‌پناهی 2کودک برای نجات خود و نوزادی که همراهشان است، گرسنگی، ترس از اسارت و کشته شدن موضوعاتی است که پرتوی در فیلم خود خیلی خوب به آن پرداخته و همین مخاطب را ترغیب می‌کند تا پایان فیلم را دنبال کند.