منطق 2 در برابر یک
حسن رشوند؛ دبیر گروه سیاسی
با رصد اتفاقهای این چند ماه بهدرستی میتوان فهمید که متناسب با رفتارهای طرف مقابل، نوع رفتار ایران نیز کاملا تغییر کردهاست. در این تغییر رفتار، اگر دشمن از عقلانیتی برخوردار بود، میتوانست بفهمد که برداشتهای ذهنی نسبت به رفتار قابل پیشبینی مسئولان ایران با گذشته کاملا فرق داشته و قرار نیست همواره در بر همان پاشنهای بچرخد که در دورههایی میچرخیده است.
دشمنی که تصور میکرد با شهادت سردار سلیمانی، ایران دچار خلأ تصمیمگیری برای پاسخ قاطع و راهبردی شدهاست به یکباره در کمتر از 3روز با پاسخ محکم موشکی ایران در «عینالاسد» مواجه شد، اما چون دولت گذشته را فاقد قدرت تصمیمگیری و برخورد مداوم میدانست، در طول این مدت با همان تصور ذهنی غلط خود، بعضا در حوزههای سیاسی و امنیتی مزاحمتهایی را برای کشورمان ایجاد کرد.
این درحالی بود که دولت سیزدهم روی کار آمده بود و آنها باید به این درک میرسیدند که همگرایی بخشهای مختلف نظام، انرژی متراکمی را برای هرگونه پاسخ در حوزه تصمیمهای سیاسی یا اقدامهای نظامی و امنیتی فراهم کردهاست. اگر به چند اقدام دشمن در طول همین یکی، دو ماه اخیر و پاسخ ایران به آنها توجه شود، میتوان فهمید که شرایط امروز با یکسال پیش کاملا فرق کردهاست.
1-اواخر اسفندماه سالگذشته بود که حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شهر اربیل، مرکز اقلیم کردستان عراق، صورت گرفت؛ عملیاتی که با شلیک ۱۲موشک بالستیک دوربرد به پایگاه نظامی آمریکا در فرودگاه اربیل که درواقع 2مرکز آموزشی موساد در اقلیم کردستان بود، انجام شد و سپاه پاسداران رسما بیانیه داد که هدف از انجام این حمله موشکی، وجود مرکز جاسوسی رژیم صهیونیستی در حوزه نفوذ و نزدیکی آن به مرزهای کشورمان و برخی اقدامات جاسوسی آنها از کشورمان بودهاست. از این اقدام موشکی سپاه، آنهم حمله به مرکز آموزشی موساد در نزدیکی مرزهای ایران، آنها میتوانستند بفهمند با ورود به سال جدید معادله امنیت در منطقه عوض شده و پاسخهای ایران محکمتر از گذشته و بدون تعلل و دستپاچگی خواهد بود.
2-در 26فروردینماه بود که دولت یونان در یک اقدام نابخردانه آنهم با دستور مقامهای کاخسفید یک نفتکش ایرانی را توقیف و نفت آن را به آمریکاییها پیشکش کرد. چند هفته بعد از این اقدام، سپاه پاسداران به تلافی توقیف و دزدی یک نفتکش ایرانی، 2نفتکش یونانی را توقیف کرد. توقیف این نفتکشها ازسوی ایران پیامی قوی به یونان و آمریکا و همه کشورهای متحدان اروپایی آمریکا و رژیم صهیونیستی بود؛ به این معنا که هرگونه تجاوزی به منافع ایران در آبهای منطقهای یا بینالمللی و در داخل یا خارج از قلمروی این کشور، از این پس پاسخی مستقیم و فوری بههمراه خواهد داشت و دوران راهزنی دریایی که انگلیسیها در آن حداقل سابقه 200ساله دارند، گذشته است. با توقیف 2نفتکش دربرابر یک نفتکش، همه دانستند که از این پس عدد بارها قابل تکرار شدن خواهد بود که اگر چنین نبود، با دستپاچگی یک دادگاه یونانی حکم به لغو توقیف کشتی ایرانی نمیداد. بهقول دبیر شورایعالی امنیتملی کشورمان «تغییر رفتار یونان پساز واکنش مقتدرانه ایران، در کنار دهها تجربه دیگر، نشان میدهد تنها راه دفاع از حقوق کشور در برابر قلدری، چه در برجام، چه در آژانس و چه در سایر عرصهها، اقدام متقابل است.»
3-3کشور اروپایی با حمایت و پشتیبانی آمریکا و همراهی مدیرکل آژانس و خطی که صهیونیستها به آژانس و این کشورها داده بودند، اقدام به تدوین پیشنویس قطعنامهای علیه ایران کردند و آژانس هم درنهایت با 30رأی موافق و 2رأی مخالف روسیه و چین و 3رأی ممتنع، این قطعنامه غیرقانونی و متوهمانه را با این پیشفرض که ایران را یکبار دیگر میتوان پای میز مذاکره بدون دریافت امتیازی نشاند، تصویب و بلافاصله کشورهای اروپایی بیانیهای را در محکومیت ایران صادر کردند تا کار را از نگاه خود تمامشده تلقی کنند.
اما ناباورانه دیدند که جمهوریاسلامی در قبال صدور یک قطعنامه و یک بیانیه سیاسی، 2 اقدام راهبردی انجام داد؛ اولا با برداشتن 2دوربین آژانس، نشان داد آژانس از این پس با چشم ناقص و کمسو باید نظارهگر فعالیتهای هستهای ایران باشد؛ چراکه اصولا کشوری که خود داوطلبانه خواستار نصب دوربینهای یک نهاد ناظر بینالمللی بوده، میتواند هر زمان که احساس کرد که ناظر بهجای نظارت، ایجاد مزاحمت و سنگاندازی در فعالیتهایش میکند، این حق را خواهد داشت فعالیتهای او را محدود یا تعطیل کند. ازسوی دیگر، ایران در مقابل بیانیه صرفا سیاسی کشورهای اروپایی با دستور مسئولان سازمان انرژیاتمی، اقدام به راهاندازی 2آبشار جدید سانتریفیوژ نسل ir6 کرد تا نشان دهد با هر اقدام غلط غرب و آژانس، میزان غنیسازی ایران چندبرابر خواهد شد.
4- فراتر از موضوع هستهای ایران و چالشی که ما با آژانس و غرب داریم، در محیطهای امنیتی و حوزههای نفوذ و استراتژیک جمهوری اسلامی ایران هم این روزها اتفاقاتی افتادهاست که چالشآفرینان پاسخ لازم را دریافت کردهاند. رژیم صهیونیستی با اجیرکردن مزدوران شروری که برای کشتن هر انسان بیگناهی در قبال دریافت مبلغ ناچیزی جنایت میکنند، پاسداری از این کشور پهناور را جلوی درب منزلش با شلیک چند گلوله به شهادت میرسانند، اما از آنجا که اراده کردهایم پساز شهادت حاج قاسم هیچ جنایتی از صهیونیستها را بیپاسخ نگذاریم، دست توانمند مقاومت، پهپادی را بلند میکند و در کردستان عراق که پاتوق سرویس جاسوسی موساد شده، در ازای جان ارزشمند یک پاسدار، جان 2مقام ارشد موساد را میگیرد و بار دیگر منطق 2 در برابر یک تکرار میشود.
5- محیط داخلی سرزمینهای اشغالی دچار التهاب شدید میشود و جوانان فلسطینی نه در غزه، بلکه درون شهرکهای صهیونیستی، کرانه باختری، جنین و... دیگر نه با سنگ، بلکه با سلاح گرم دربرابر صهیونیستها صف کشیدهاند، نوید پیروزی جبهه حق را میدهد تا آنجا که «نفتالی بنت» نخستوزیر رژیم صهیونیستی اعتراف میکند «ممکن است اسرائیل 80سالگی خود را نبیند» و این سخن رهبر عزیزمان که در شهریور1394 فرمودند: «رژیم صهیونیستی 25سال آینده را نخواهد دید.» درحال تعبیر شدن است. همه این اتفاقها حاصل مقاومت و بهکارگیری منطق 2 در برابر یک است. این منطق امروز با عدد2 آغاز شده، اما با هرگونه اقدام ناشیانه و نابخردانه دشمن، تغییر خواهد کرد و چهبسا با تعرضهای دیگر دشمن به منافع کشور از 2، به 10 دربرابر یک تغییر کند؛ یعنی با هر اقدام یا تجاوزی، 10پاسخ دریافت خواهندکرد.