• شنبه 29 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 10 ذی القعده 1445
  • 2024 May 18
چهار شنبه 4 خرداد 1401
کد مطلب : 161626
+
-

سفری به دنیاهای رؤیایی متفاوت

بازتاب نخستین نمایش اولین فیلم ایرانی در کن

جشنواره
سفری به دنیاهای رؤیایی متفاوت

آرش نهاوندی - مترجم

فیلم «تصور» که در ابتدا «هرمان» نام گرفته بود، به کارگردانی علی بهراد و با بازیگری لیلا حاتمی و مهرداد صدیقیان در بخش رقابتی هفته منتتقدان جشنواره کن حضور دارد. این فیلم به‌دلیل فضای پررمز و راز خود، توجه منتقدان را جلب کرده است.
تیم گریرسون، منتقد اسکرین‌دیلی درباره این فیلم در گزارشی نوشته است: در فیلم «تصور» رفتار و گذشته 2شخصیت فیلم که زندگی‌شان به‌طور موقت و تنها به‌دلیل سفر شبانه با تاکسی با یکدیگر تلاقی پیدا کرده، به طرز پیچیده‌ای مورد بررسی قرار می‌گیرد. تصور بیننده را ترغیب می‌کند تا با فضای رازآلود همراهی کند. علی بهراد در این فیلم ما را با یک زن و یک راننده تاکسی‌ آشنا می‌کند که حتی نامشان در طول فیلم فاش نمی‌شود. او سپس شخصیت‌های فیلمش را در طول چندین تصویر دنبال می‌کند که ظاهرا هر مواجهه آنها با یکدیگر به‌عنوان یک شروع مجدد بین آنها عمل می‌کند. نام فیلم اما تداعی‌گر مقصود اصلی فیلمساز است. به‌نظر علی بهراد درصدد است مخاطب فیلم را ترغیب کند که خود معنای داستان فیلم را دریابد. مهم‌ترین نکته قابل توجه این فیلم این است که تماشاگران خود فرصت پرکردن فضاهای خالی فیلم را داشته باشند. سکانس آغازین فیلم در نخستین ساعات شب کلید می‌خورد. راننده تاکسی (مهرداد صدیقیان) زن مسافری را در میانه راه سوار تاکسی خود می‌کند، این زن به‌تازگی برادر خود را از دست داده است. زن و راننده از همان ابتدای مسیر گفت‌وگو با یکدیگر را آغاز و درباره زندگی و روابط عاشقانه، عاطفی و انسانی صحبت می‌کنند و این سرآغازی است برای پیگیری ادامه داستان فیلم. در طول فیلم زن بارها سوار تاکسی می‌شود و به راننده درباره اتفاقاتی که برایش در حال رخ دادن است، توضیح می‌دهد. زمان حضور هر باره زن در تاکسی نامشخص است و همچنین مشخص نیست که این دو چقدر از یکدیگر می‌دانند و چقدر در طول مسیر و از خلال گفت‌وگوها با شخصیت یکدیگر آشنا شده‌اند. حتی مشخص نیست که این دو نام یکدیگر را می‌دانند یا خیر.
علی بهراد در این فیلم اول خود، خیلی از پرسش‌ها را بی‌پاسخ می‌گذارد. درواقع فیلم لحنی‌ رؤیا‌گونه دارد و بعضا به تماشاگر این احساس دست می‌دهد که چیزی که دارد می‌بیند در عالم واقع رخ نداده است و همه یک‌رؤیا بوده است. داستان فیلم با تعدادی سکانس‌های فانتزی ادامه می‌یابد. بهراد به‌طور عامدانه از قواعد معمول روایی در فیلم پیروی نمی‌کند تا ذهن تماشاگر به‌طور کامل درگیر داستان فیلم شود. زن مسافر در هر یک از سفرهای خود با تاکسی مقصدی متفاوت دارد. زن در یکی از سفرهای خود با تاکسی به این مسئله اشاره می‌کند که عضو یک گروه موسیقی است که قبلا اعضای آن از هم جدا شده بودند و اکنون دوباره در حال جمع‌شدن گرد یکدیگر هستند. در سفری دیگر زن در حال رفتن به فرودگاه برای شرکت در مسابقات تیراندازی است. در سفری دیگر او به‌منظور برداشتن لباس عروسی خود که روی طاقچه جاگذاشته سوار تاکسی شده و در سفر بعدی او دچار استرس و اضطراب بارداری شده است. این ناپیوستگی‌های داستانی این حس را در مخاطب ایجاد می‌کند که داستان تصور از آزادی یا رهاشدگی خاصی برخوردار است. این ناپیوستگی داستانی که حس رهاشدگی در فیلم را القا می‌کند، هرگز توسط شخصیت‌های فیلم یا خود فیلمساز تصدیق نمی‌شود.
علی بهراد پیش‌تر درباره معنای داستانی و روند داستانی و اتفاقاتی که در فیلم تصور رخ می‌دهد، توضیحاتی داده، اما همواره به تماشاگران توصیه کرده که به این توضیحات توجه نکنند؛ چراکه جذاب‌ترین نکته فیلم تصور، فرصت‌هایی است که برای تماشاگران در جهت پر کردن فضاهای خالی داستان فیلم ایجاد می‌شود. بدون درنظر گرفتن ماهیت آزمایشی و زمان پخش اضافی 78دقیقه‌ای فیلم، تصور چیزی بیش از یک آه ملایم است. نخستین فیلم بهراد درباره فضا و محیط است و ماهیت تکراری روایت، می‌تواند صبر و شکیبایی فرد را در دیدن ادامه فیلم کاهش دهد و باعث شود که او نتواند به درک چندانی از موضوع و داستان فیلم برسد یا شاید او نتواند ارتباطی منطقی میان برخی سکانس‌های فیلم برقرار کند، اما تصور به‌عنوان تلاشی برای تجسم جرقه برخوردهای تصادفی و روح ناامیدکننده ماجراجویی‌های شبانه، به اندازه کافی می‌تواند فیلمی لذتبخش برای تماشاگر باشد. این فیلم به مثابه یک سواری به یاد ماندنی است؛ حتی اگر بهراد در طول مسیر هیچ علامتی برای پیدا کردن جهت مسیر ارائه ندهد.

این خبر را به اشتراک بگذارید