نگاهی به فیلم «انفرادی»
تکیه بر موقعیتهای تکراری
مهرنوش سلماسی-روزنامهنگار
1-«انفرادی» در تداوم فیلمهای قبلی سازندهاش وبر پایه الگوهای امتحان پسداده در گیشه ساخته شده است.فیلم نمونهای از سینمای کمدی ایران است که قرار است از راه بازی با خطوط قرمز و کنایههای اجتماعی، شوخی بسازد، موقعیت کمدی خلق کند و تماشاگر را بخنداند. نگاهی به آمار فروش فیلم در همین چند هفته اول اکران نشان میدهد که سازندگان انفرادی، به هدفشان که موفقیت در گیشه است دست یافتهاند؛ موفقیتی که بیشتر برآمده از حضور گروه بازیگران بهعنوان ستارههای پولساز و چند صحنه کمدی موقعیت و شوخیهای کلامی مرسوم است. فیلم در مسیری مشخص حرکت میکند و در لحظاتی هم تماشاگر را میخنداند.
2-رضا عطاران، احمد مهرانفر و مهدی هاشمی ۳ مالباختهای هستند که پولشان را مؤسسهای مالی اعتباری بالا کشیده است؛ آنها برای جبران مافات، تصمیم میگیرند که هر خلافی را مرتکب شوند تا به زندان بیفتند. برای این کارگروه ۳تاییها بانک میزنند، به مهمانی میروند، در پارک، آب بازی میکنند و خلاصه مرتکب هر کاری که بشود بابتش دستگیر شد میشوند، تا در آنجا لقمه نانی به کف آورند. عمده تلاش فیلمساز برای خلق موقعیت کمدی مربوط به همین فصلهاست؛ سکانسهایی که بهنظر میرسد در آنها دست بازیگران برای بداههپردازی باز گذاشته شده تا هر هنری که دارند برای خنداندن تماشاگر رو کنند.
3-خیلی سخت است که شما عطاران و مهرانفر را بهعنوان کمدینهای محبوب و موفق در اختیار داشته باشید و کنارشان بازیگری چون مهدی هاشمی هم حضور داشته باشد و در نهایت جز چند صحنه محدود و پراکنده توفیقی در ساخت لحظات مفرح و بامزه نیابید. موضوع رعایت مرز میان لودگی و کمدی هم که اساسا انتظاری فراتر از اندازههای فیلمی چون انفرادی است. حداقل توقعی که از مسعود اطیابی میرفت این بود که فیلمی پایینتر از سطح کار قبلیاش «دینامیت» نسازد که این انتظار نیز برآورده نشده است. ناتوانی در خلق صحنههای کمیک و مسئله لحن و حال و هوایی که به طنز موقعیت بینجامد، از انفرادی فیلمی ساخته که جز چند صحنه منفصل و شوخیهای دمدستی چیزی برای عرضه ندارد. اشاره به ضعفهای فراوان فیلم در فیلمنامه (که چیزی فراتر از یک ایده دوخطی که بهدرستی بسطنیافته نیست) و اجرا (که مفهوم کارگردانی در آن به سکانسهای سردستی و تکرار ایدههای مستعمل منحصر شده است) احتمالا با اشاره به آمار فروش فیلم پاسخ داده خواهد شد. واقعیت این است که در شرایط فعلی، کمدی، انتخاب اول تماشاگری است که برای سرگرمشدن به سینما میرود؛ تماشاگری که بعد از حدود ۳ سال با فیلمی مواجه شده که رضا عطاران در آن حضور دارد و کنارش احمد مهرانفر و مهدی هاشمی هم هستند. ترکیب بازیگران و ژانر فیلم، موفقیت نسبی آن را در گیشه تضمین میکند.
4- بهنظر میرسد هر قسمت از انفرادی الهام گرفتهشده از فیلمی دیگر است. بهطور مشخص فیلم از نمونههای کلاسیکی چون «عصرجدید» (چارلی چاپلین ۱۹۳۶) تا نمونههای متاخری چون «شوخی با دیک و جین» (دین پاریزو ۲۰۰۵) بهره گرفته است. بهخصوص شوخی با دیک و جین با بازی جیم کری که کل سکانسهایی که گروه سه نفره انفرادی به کارهای خلاف میپردازند متاثر از این فیلم است. تصور غلط کارگردان از منطق فیلم کمدی باعث شده تا در انفرادی هر اتفاق غیرمنطقیای با توجه به ژانر فیلم توجیه شود. از این مجموعه بیمنطق که از نیمهدوم به بعد دچار مشکل اطناب و پرگویی هم میشود محصولی بهوجود نمیآید که تماشاگر را با رضایت از سالن سینما به بیرون بفرستد.