خون پاش و نغمه ریز
حمیدرضا محمدی - روزنامهنگار
در این سهچهار روز، موسیقی جهان با 2غول تکرارنشدنی خود وداع کرد؛ اوانگلوس اودیسئاس پاپاتاناسیو مشهور به ونجلیس، سهشنبه، ١٧می٢٠٢٢، در ٧٩سالگی درگذشت و عثمان محمدپرست معروف به عثمان خوافی، پنجشنبه ٢٩اردیبهشت١۴٠١، در ٩۴سالگی.
هر دو در عرصه تخصصیشان به اوج رسیدند و مرزها را درنوردیدند و منتها را تجربه کردند و نامدار و نامآور زمانه خود شدند اما با یک تفاوت؛ ونجلیس در یونان به شخصیتی ملی بدل شد و پس از میکیس تئودوراکیس - که او نیز سال گذشته میلادی درگذشت - نماد موسیقی این کشور و بزرگ داشته شد و محترم و محتشم شمرده شد اما خوافی اگر نگوییم مهجور که ارج و اجرش دانسته نشد. در همه عمر در خواف بود و ماند تا دم آخر. شاید چون دلبسته سرزمین مادری بود و پایتختنشین نشد، در گوشه ماند و در انظار ظاهر نشد.
او که وقتی زخمه بر دوتار میزد، پنجههایش جادو میکرد. وقتی قطعهای میآفرید، نیوشندگان را به تحیر میرساند و حتی خارجیها را به تحسر. هرجای جهان که رفت، بر سرودست گذاشتندش و گرامیاش داشتند اما در وطن خود، در خرج و برج یومیهاش درماند. در سراسر گیتی آرزو داشتند او در باشکوهترین تالارها حاضر شود و دوتار بنوازد تا ببینند و بشنوند آنچه میخواند و مینوازد و غوغا میکند.
اما در اینجا، در میهن خود، عنایتی چندان به این چهره برجسته نشد. اعاظم موسیقی و در صدر همه، محمدرضا شجریان جایگاه و پایگاهش را دانستند اما آنان که باید، ندیدندش و همین هم هست که اگر همین حالا از مردم عادی و عامی بپرسید، شاید حتی نامش را هم نشنیده باشند چه برسد به کارهایش، اما حتماً اگر نام ونجلیس را ندانند، آثارش را بهسبب کثرت پخش در رسانه رسمی کشور، بسیار شنیدهاند.
و اینچنین است که خبرگان و زبدگان بیجانشین هنر این زیستبوم شناختهنشده میروند بیآنکه میراثدار و میراثبری از خود برجای گذاشته باشند.
پیرمرد خوافی چشم و چراغ موسیقی نواحی ایران و البته موسیقی خراسان بود اما درد و دریغ که قدرنادیده رفت و فراوانافسوس که در شلوغی بازار مکاره سلبریتیزده موسیقی ایران، جایی برایش پیدا نشد و هیچکس بهسراغش نرفت تا آثارش را ثبت و ضبط کند، شاید چون برای تهیهکنندگان موسیقی، آلبوم آثار او برایشان صرفه نداشت. او که پس حاج قربان سلیمانی و غلامحسین سمندری و محمدابراهیم شریفزاده و غلامعلی پورعطایی و عبدالله سَروَراحمدی و نظرمحمد سلیمانی و رمضان سلمانی بَردَری و کسانِ بینام و نشان دیگر، شاید از آخرین پهلوانان موسیقی مقامی این خطه بود که از میانمان رفت و بعدازظهر دیروز با حضور همشهریانش، به خاک خراسان سپرده شد.