گفتاری از آیتالله محمد شجاعی ره در باب مخالفت برخی مؤمنان با حضرت صاحبالزمانعج پس از ظهور
حضرت مهدی عج «حق» جدید میآورد
آنچه در ادامه از نظر میگذرد بخشی از سخنان آیتالله محمد شجاعی(ره) است که در جلد سوم مقالات ایشان آمده است. آیتالله محمد شجاعی(ره) استاد برجسته اخلاق بود که رهبر معظم انقلاب در پی فوت ایشان در سال 1394فرمودند: «این عالم عارف و اخلاقی با افادات معنوی و اثرگذار خود که برخی از آن از رسانه ملی پخش میشد و با نفس گرم و شیرین خود که از دلی بامعرفت برمیخاست، جوانان و جویندگان بسیاری را به جاده معارف حقیقی رهنمون بود و دارای حق بزرگی بر جامعه جوان کشور است». آیتالله شجاعی در این بخش از بیانات خود در برابر دوران ظهور حضرت صاحبالزمان(عج) میفرمایند:
خوب دقت کنید! یکی از جهاتی که موجب میشود که معتقدین و منتظرین امام زمان(ع) در زمان ظهور حضرت ایشان را قبول نکنند و حتی با او به مقام مخالفت و جنگ بپردازند که بنده و شما را نیز تهدید میکند عبارت است از اینکه همین شخص مؤمن، این انسان مؤمن قبل از ظهور امام زمان (صلواتاللهعلیه) براساس فهم خود که از اسلام و احکام آن برداشتهایی داشته است، میبیند وقتی امام شروع به دعوت به اسلام میکند و آن راه و روشها و احکام و دستورات خدا و اسلام را بیان میکند، با برداشتهایی که او از اسلام داشته است مغایر است. این چیزی که امام از اسلام میگوید با برداشتهای این مؤمن مغایر است. این مصیبت است و خیلی تهدید میکند.
از کجا من و شما بدانیم که واقعاً برداشتها و یا آنچه ما از اسلام فهمیدیم و در ذهن ما جای گرفته است بهعنوان حقایق اسلامی موبهمو و در ابعاد و جزئیات دقیقاً مطابق اسلام اصیل و اصل اسلام است و در این بین اشتباهی نیست؟ این احتمال به جای خود محفوظ است که ما هم به این مسئله گرفتار باشیم. مسلما یکی از جهات مخالفت جمعی با امام زمان بعد از ظهور ایشان همین است که دریافت اینها از اسلام با آن اسلامی که او عرضه میکند موافق نیست. در همه دعاها هست که دین اسلام بهدست آن حضرت بهگونه جدید و تر و تازه و بدون تغییر و تبدیل عرضه میشود یا مثلاً امر جدید میآورد. حق جدید میآورد. حق جدید یعنی چه؟ حق جدید یعنی آن حقی که رسولالله(ص)، آن احکامی که رسولالله و آن روشی که رسولالله(ص) ارائه فرموده بود و در طول زمان به علل مختلف تحریفها شده بود و آمیختگیها پیش آمده و صورتهای دیگری پیدا کرده بود. آن حق اول را به همان صورتی که هست عرضه خواهد کرد و الا نه اینکه دین جدید آورده است. اینکه مسلم است دین، دین اسلام است. حق جدید یعنی همان حق است اما روی آن پردهها آمده بود، چیزهایی آمیخته شده بود لذا وقتی دوباره همان حق عرضه میشود حق جدید است.
آن وقت این روایت به این مضمون پیش میآید که «الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِیباً» اسلام اول غریب بود بعد از آن هم غریب یعنی ناشناخته است. اولا برای مردمی که در زمان رسولالله بودند و عرضه شد ناشناخته بود ثانیاً در طول این زمان تا زمان حضرت بقیهالله(ص) غریب است چون تحریفها و آمیختگیها رخ داده است و برداشتهای ناصحیح با حق و حقیقت آمیخته شده است. قهراً وقتی که حضرت بقیهالله دوباره آن اصل اسلام را عرضه میکند جز برای افراد نادر برای دنیا و برای جمع مسلمین غریب است. غریب یعنی ناشناخته.
امام صادق(ع) میفرماید: «الْقَائِمُ علیه السّلام یلْقَی فِی حَرْبِهِ مَا لَمْ یلْقَ رسولالله » حضرت بقیهالله وقتی که جنگ را، حرب را، قتال را شروع کرد برخورد میکند در جنگ خود با چیزهایی که حتی رسولالله با آن برخورد نکرده بود، با مشکلی روبهرو میشود که حتی خود رسولالله (صلواتاللهعلیه) با آن مشکل مواجه نشد. آن مشکل چیست؟ «إِنَّ رسولالله(ص) أَتَاهُمْ وَ هُمْ یعْبُدُونَ حِجَارَه مَنْقُورَه وَ خُشُباً مَنْحُوتَه» مشکل رسولالله این بود که با جمعی روبهرو شدند که بتهایی تراشیده بودند، از چوب و سنگ و آنها را پرستش میکردند. افکار مخصوصی داشتند. با این جمع و با این افکار مواجه شد و با آنها مقابله کرد ولی این خیلی مشکل نبود، مشکل اساسی آن است که برای امام زمان پیش خواهد آمد.
«وَ إِنَّ الْقَائِم» «یخْرُجُونَ عَلَیهِ فَیتَأَوَّلُونَ عَلَیهِ کتَابَالله وَ یقَاتِلُونَهُ عَلَیه » مشکل ایشان این است که جمعی علیه او مقابله میکنند، خروج میکنند، قیام میکنند که اهل تأویل قرآن هستند و براساس تأویل قرآن و معنایی که از قرآن میکنند و برداشتی که دارند و تفسیری که میکنند و فهمی که از آن فهمیدهاند «یقَاتِلُونَهُ عَلَیه » با امام زمان به مقاتله میپردازند.
وقتی انسان در ابعاد مختلف برداشتی از اسلام دارد و این برداشت خود را اصل مسلم میداند و هیچ احتمال اشتباه نمیدهد و فکر میکند آنچه فهمیده است درست است و نزد خود شواهدی از آیات و روایات هم دارد و حتی اگر سواد داشته باشد در آن خصوص سخنرانیها هم میکند و شاهد هم میآورد، آیه میآورد وقتی ببیند شخصی خلاف برداشت او شروع کرده است از اسلام میگوید و دعوت به اسلام میکند ولی راه و روشی دارد که با فهم این هماهنگ نیست کل آن شخص را و راه و روش او را زیر سؤال میبرد و قبول نمیکند و اگر لازم دید به مقابله بهعنوان دفاع از اسلام و قربهالیالله هم برمیخیزد. اینها در تاریخ تکرار شده است.