قدرت پیشبینی آینده
شهلا کاظمیپور؛ جمعیت شناس
آمارهای جمعیتی میتوانند مرجع خوبی برای پیشبینیهای دقیق از وضعیت آینده هر کشوری باشند. اینکه ما امروز میدانیم در سال 1430 از هر 10نفر 4نفر سالمند هستند، درواقع نقشه راه خوبی برای سیاستگذاریهای بلندمدت و کلان کشور در اختیار داریم که باید از آن استفاده کنیم. این نقشه راه به ما میگوید که در سالهای آینده و البته همین سالهایی که از آن گذر میکنیم با چه نیازهای ضروریای در کشور روبهرو هستیم و چه زیرساختهایی را باید تقویت کنیم. باید بدانیم که جمعیت، بهخودی خود در هر شکلی از هرم خود که باشد مشکلی به همراه نخواهد داشت؛ مشکلات جمعیتی وقتی بهوجود میآیند که با مشکلات اجتماعی و سیاستگذاریها گره بخورند و البته هرم جمعیتی میتواند آیینهای برای ارزیابی مدیریت کلان هر کشور باشد؛ طیفی از کشورهایی با ساختار منظم و دارای برنامهریزیهای بلندمدت و میانمدت جمعیتی یا کشورهایی با هرج و مرج در سیاستهای جمعیتی.
مقالهها و پژوهشهای زیادی از بیش از 3 دهه گذشته حداقل توسط من درباره روند افزایشی جمعیت، اکثریت گروههای سنی در دهههای مختلف، مشکلات و نیازهای موجود برای این گروهها و... در ایران ارائه شده است. ما معتقدیم از طریق بررسیهای جمعیتی میتوان چالشهای پیش رو را بسیار پیشتر از وقتی که دیگر نتوان برای آن کاری کرد، شناسایی کرد. پیشبینی این موضوع، یعنی داشتن زمان کافی برای تامین زیرساختها و تعیین خط مشی؛ برای همین هم پیشبینیهای بسیاری از طرف جمعیتشناسان درباره چالشهایی که امروز با آن روبهرو هستیم انجام شده بود؛ نیاز به تامین شغل، زیرساختهای بهداشتی و درمانی، شرایط آموزشی و تحصیلی، مهاجرت نخبگان از کشور، افزایش مرگ و میر جوانان بر اثر مشکلات زیستمحیطی یا ضعف بهداشت و درمان، افزایش مرگ و میرها بر اثر تصادفات جادهای و... ازجمله مهمترین مشکلات جمعیتیای هستند که این روزها با آنها در کشور روبهرو هستیم و اغلب آنها از 3دهه پیش تاکنون پیشبینی و مطرح شدهاند، اما متأسفانه امروز با همین مشکلات در یک نقطه ایستادهایم و این یعنی برنامهریزیهای دقیقی برای حل مشکلات انجام نشده است.
بهنظر میرسد دولتهای ما در هر دورهای آنقدر درگیر مشکلات زمان خود بودند و هستند که فرصت و مجالی برای برنامهریزیهای بلندمدت برای کشور را ندارند. غفلت از آینده، میراثی است که در چنین شرایطی دست بهدست میشود و به دورههای بعد هم به ارث میرسد.
بخشی از نگاه ما در برنامهریزیهای جمعیتی معطوف به امروز و حال است و بخش دیگر مربوط به آینده؛ آیندهای که قرار است در چشم بر هم زدنی از راه برسد و باید از همین حالا، قبل از قرار گرفتن در شرایط قرمز و بحرانی، فکری به حال آن کرد. اینکه ما میدانیم 30سال دیگر اکثریت جامعه در سن پیری قرار خواهند داشت دقیقا پیشبینی آینده است و باید قدر آن را دانست. خدمات بهداشت و سلامت کافی، پوشش تامین اجتماعی، اشتغال، برنامهریزی برای اوقات فراغت و... از نیازهایی است که از همین حالا براساس هرم جمعیتی، باید برای آن فکری کرد. همه اینها برای این است که وقتی افراد به سالمندی میرسند روی پای خود بایستند، سالمندان فعالی باشند و دچار بیماری یا فقر نشوند. در غیر این صورت تحولات جمعیتی 30 سال آینده در کشور میتواند به بحرانی جدی برای همه ما تبدیل شود.
باید یادمان باشد انتخاب سیاستهای افزایش جمعیت و جوانی جمعیت به تنهایی برای گذر از این بحران کافی نیست و باید در کنار این تغییر ساختار جمعیت، برنامهریزیهایی دقیق و کارشناسی و قابل اجرا برای جمعیت سالمند در آینده نزدیک هم داشته باشیم.